این روزها انتشار یک پیام بازرگانی از سوی شبکههای تلویزیونی طلوع و شبکه یک در مورد همسان پنداری گروه داعش و لشکر فاطمیون و خطرات آنها با واکنشهای گسترده منفی در صفحات اجتماعی مواجه شده است. هرچند این رسانهها در پخش چنین تبلیغات شیطانی و مسموم سابقه خوبی ندارند، اما از این تلاش میتوان به عنوان طرحی جدید برای راهاندازی جنگ و نزاع مذهبی در افغانستان و برند و نمادسازی برای آن یاد کرد که میتواند بسیار خطرناک باشد.
گروه داعش؛ یکی از خونخوارترین و افراطیترین گروههای تروریستی است که جهان تاکنون به خود دیده است. این گروه که عمدهترین ابزار و هدف آن، "تکفیر" به خصوص "تکفیر شیعیان" و حمله به جان، مال، باورها، ارزشها، مقدسات و اعتقادات آنهاست، از سال ۲۰۱۱ و همزمان با بهار عربی و جنگهای داخلی در سوریه و پس از آن عراق به یکباره از پشت دسیسههای امریکایی، صهیونیستی و عربی سربرآورد و به خونخوارترین و بیرحمترین گروه تروریستی در جهان تبدیل شد. این گروه با تبلیغات گستردهای که در صفحات اجتماعی و مجازی به راه انداخت، هزاران سرباز از کشورهای اروپایی و امریکا گرفت و پس از آن، به بلای جان انسان ها در گوشه و کنار جهان مبدل شد.
گروه داعش با تأسیس شاخه خراسان این گروه، برای نخستینبار در مناطق قبایلی پاکستان و پس از آن، افغانستان، به سرعت در شرق و شمال کشور نفوذ کرد؛ اما با عملیاتهای گسترده نیروهای امنیتی، مخالفتهای مردمی و همچنین ستیز گروه طالبان با آنها، نتوانست به لحاظ جبههای پیشرفت داشته باشد و اکنون اکثر مناطق زیر تصرف خود را از دست داده است، اما نیروهای این گروه با کمک اطلاعات حامیان جهانی، عربی و منطقهای خود، استراتژی "گرگ تنها" را دنبال کرد و دست به حملات خونین انتحاری و تروریستی، عمدتا علیه شیعیان افغانستان زد که در طول پنج سال گذشته، قربانیان زیادی گرفته است. هرچند نیروهای امنیتی کشور در دستگیری فرماندهان و اعضای شاخه خراسان داعش دستآوردهای بزرگی به خصوص مورد اخیر داشتهاند، اما حملات علیه مراکز و تجمعات شیعیان افغانستان ادامه داشته که نمونه اخیر آن، حمله بر مراسم سالگرد شهادت عبدالعلی مزاری، رهبر حزب وحدت اسلامی است.
در این بین، یکی از گروههایی که در قالب مقاومت منطقهای علیه داعیه خلافت داعش ایجاد شد و در سوریه علیه این گروه جنگید، لشکر فاطمیون متشکل از مبارزین افغانستانی است. برخلاف همه پروپاگندا و تبلیغات مسمومی که علیه فاطمیون صورت میگیرد، پژوهشها نشان میدهد که هستههای اولیه این گروه و ادامه فعالیت آنها، با ماهیت مذهبی و حمله داعش به مقدسات شیعیان و برنامه و تلاش این گروه برای تخریب زیارتگاهها و مکانهای مقدس در سوریه و عراق شکل گرفت. این مبارزین به عنوان مدافعین حرم، برای نخستینبار برای حفاظت از حریم حضرت زینب(س)، نواسه پیامبر بزرگوار اسلام، حضرت محمد(ص) و دختر امام علی(ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) و پاسداری از مقدسات مسلمانان و شیعیان وارد میدان نبرد در سوریه شدند،
بر اساس گزارش منابع اطلاعاتی و امنیتی کشور افغانستان، برخلاف نفوذ و حضور گسترده داعش در افغانستان، و حتی فراتر از آن، دست امریکا در انتقال فرماندهان داعش از سوریه و عراق به کشور و حمایتهای مالی، لوژستیکی و اطلاعاتی از این گروه، با هدف ناامنسازی کشورهای آسیای میانه و پس از آن روسیه از یکسو و جمهوری اسلامی ایران از سوی دیگر، هیچ نشانهای از نفوذ و حضور فرماندهان و نیروهای لشکر فاطمیون در افغانستان وجود ندارد، بلکه در مقابل، شیعیان به خصوص جامعه هزاره، یکی از ستونها و پایههای اساسی نیروهای امنیتی و دفاعی کشور را تشکیل میدهند و توانایی، ظرفیت، شجاعت و قهرمانی آنها در صفوف مقدم جنگ علیه دشمنان افغانستان و مخالفین دولت، همواره مثالزدنی بوده است.
امروز جوانان شیعه در آکادمی ملی نظامی، قول اردوی عملیاتهای خاص و نیروهای کماندو و همچنین فرماندهان امنیتی و دفاعی در سراسر کشور، نخبهترین نیروها بوده که البته همواره از گزند برخوردهای قومی و نژادپرستانه رهبری حکومت و نهادهای امنیتی و دفاعی در امان نبودهاند.
با یک نگاه سطحی، به روشنی مشخص است که جوانان شیعه در داخل کشور بیش از اینکه علاقمند باشند در صف لشکر فاطمیون بجنگند، صفوف نیروهای امنیتی و دفاعی کشور را با جانفشانیهای خود تقویت و مستحکم کردهاند. بر این اساس، وقتی هیچ نام و نشانی از فاطمیون در داخل افغانستان وجود نداشته و هیچ زمینه برای فعالیت این گروه در داخل کشور و تمایلی برای پیوستن به آن وجود ندارد؛ چرا در این سطح برجسته و بزرگنمایی میشود؟
این در حالی است که از قدیم و در معادلات مختلف سیاسی و نظامی تأکید شده که دشمنِ دشمن، دوست ماست؛ حتی دوستی که زمانی دشمن ما بوده؛ چه اینکه فاطمیون و اعضای آن، هیچ ماهیت دشمنی با مردم افغانستان ندارند؛ بر این اساس، با سادهترین معادله نیز گذاشتن گروه داعش و فاطمیون در دو پله یک ترازو و برابر با هم، به هیچ صورت پذیرفتنی نیست. در یکسو جنایات فجیع و وحشتناکی که داعش انجام داده و در سوی دیگر، گروهی که در برابر داعش قرار داشته و نقش بهسزایی در نابودی آن داشته است؛ همسنگ و برابر قرار دادن این دو، با هر منطق و تبلیغات مسمومی هم که صورت بگیرد، پذیرفتنی نیست.
در چنین شرایطی، برخی جریانهای رسانهای معلومالحال در روزهای گذشته با پخش یک آگهی بازرگانی در مورد داعش و فاطمیون که معلوم نیست از چه آدرسی تهیه و تمویل گردیده، چه منفعتی را دنبال میکنند؟ این رسانهها و اسپانسران این آگهی بازرگانی با برابر دانستن داعش و فاطمیون به دنبال چه هدفی اند؟
ذکر چند نکته قابل تأمل است:
۱ـ این اولینبار نیست که رسانهای مثل طلوع، طلوع نیوز و تلویزیون یک دست به نشر آگهیهای مسموم، مرموز و مشکوک میزنند. این رسانهها با دستآویز قرار دادن اینکه یک رسانه تجاری هستند، در طول سالهای گذشته همواره محل پخش آگهیهای مسموم، زهرآگین، نفاق افگن، زمینهساز نزاع قومی و فراتر از همه، جنگ مذهبی در افغانستان بوده، که البته تاکنون با هوشیاری مردم راه به جایی نبرده است.
۲ـ جدای از مباحث تجاری و مالی، یکی از محورهای تشکیل چنین رسانههایی؛ تهاجم فرهنگی، ترویج فرهنگ بیگانه و مبتذل غرب و تضعیف فرهنگ ملی و اسلامی است؛ چه اینکه سریالها و برنامهای مبتدل اینگونه رسانهها، یکی از محورها و دلایل اساسی تداوم جنگ و نزاع در افغانستان و مستمسکی برای گروههای تندرو و افراطی چون طالبان و داعش است.
۳ـ و اما نکته این تبلیغات مسموم و زهراگین، یکی دیگر از حربههای جنگ نرم دشمن است که پس از شکست کامل داعش در سوریه و عراق، به دنبال توجیهگری و زمینهسازی برای حضور این گروه در جغرافیای افغانستان و تبدیل این کشور به سوریه دوم است. بر این اساس، این تبلیغات شیطانی علاوه بر اینکه جنگ داعش علیه قوم، تبار و مذهب خاصی را مشروع میسازد، جنگ این گروه در جغرافیای افغانستان را نیز مشروع جلوه داده و توجیه میکند.
منبع
خبرگزاری آوا مورخ
خبرگزاری ایرکا مورخ
خبرگزاری شفقنا ۰۴/۰۲/۹۹.
نظر شما