آیا اسراییل برنده جنگ بوده است؟

پس از این‌که سازمان ملل طرح تقسیم فلسطین را به دو کشور اسرائیل و فلسطین در ۱۹۴۷ تصویب کرد، این طرح با موافقت سران اسرائیل مواجه شد؛ اما دولت‌های عربی منطقه بی‌درنگ آن را رد کردند. از نوامبر ۱۹۴۷ تا می ۱۹۴۸، همزمان با پایان قیمومیت بریتانیا بر فلسطین، اسرائیل با صدور منشوری، اعلام استقلال کرد. اسراییل، دژ و قلعه مستبد غرب در خاور میانه، یکی از کشورهایی است که از نظر صندوق بین‌المللی پول، نشانه‌ها و علایم یک کشور توسعه‌یافته را با خود حمل می‌کند. اما چرا این کشور توسعه‌یافته یا در حال توسعه با بودجه نظامی بالا این همه دردسر در تاریخ خود دارد؟

آیا اسراییل برنده جنگ بوده است؟

پس از این‌که سازمان ملل طرح تقسیم فلسطین را به دو کشور اسرائیل و فلسطین در ۱۹۴۷ تصویب کرد، این طرح با موافقت سران اسرائیل مواجه شد؛ اما دولت‌های عربی منطقه بی‌درنگ آن را رد کردند. از نوامبر ۱۹۴۷ تا می ۱۹۴۸، همزمان با پایان قیمومیت بریتانیا بر فلسطین، اسرائیل با صدور منشوری، اعلام استقلال کرد. اسراییل، دژ و قلعه مستبد غرب در خاور میانه، یکی از کشورهایی است که از نظر صندوق بین‌المللی پول، نشانه‌ها و علایم یک کشور توسعه‌یافته را با خود حمل می‌کند. اما چرا این کشور توسعه‌یافته یا در حال توسعه با بودجه نظامی بالا این همه دردسر در تاریخ خود دارد؟ یا اصلاً چرا اسرائیل به دنبال فلسطین است؟ ساده‌ترین و کوتاه‌ترین پاسخی که می‌توان داشت این است که اسرائیل به دنبال یک دولت مستقل و پناهگاه امن در درون فلسطین است. از بدو تولد تا حالا، اسراییل آب خوشی از همسایه‌گانش نخورده است: جنگ ۱۹۴۸، جنگ کانال سویز، جنگ شش روزه ۱۹۶۷، جنگ یوم کیپور ۱۹۷۳، جنگ اسراییل – حزب‌الله در ۲۰۰۶ و نبرد اسراییل – حماس که تا کنون ادامه دارد.

برنده یا بازنده این بازی کدام جبهه است؟ جواب این سوال را نمی‌توان به‌طور مطلق و تحت یک کلمه بیان کرد. در یک سال گذشته، اسرائیل متغیرهای زیادی را در نبرد با حماس و به‌خصوص حزب‌الله تجربه کرده است. بنابراین، لازم است به‌صورت جداگانه درگیری‌ها را بررسی کنیم.

۱. حماس و اسراییل: اسرائیل به‌طور قطع تحت حمایت آمریکا و غرب قرار دارد. به این مفهوم که از نظر نظامی، آمریکا هر گونه و هر طور که بخواهد از اسرائیل حمایت می‌کند، یعنی دولت آمریکا حتی با پشتیبانی مردمش از پیشرفته‌ترین تسلیحاتش استفاده می‌کند تا اسرائیل به هدفش برسد. پس از حمله ۷ اکتوبر، حمله‌ای که هنوز هم با گذشت یک سال سوالات بغرنجی را در مورد مرگبارترین روز در تاریخ اسرائیل مطرح می‌کند، روزی که ارتش قدرتمند این کشور غافلگیر شد و در مواجهه با دشمن ناکام ماند. به گزارش بی‌بی‌سی، ۱۲۰۰ نفر از جمله بیش از ۳۰۰ نظامی کشته و ۲۵۱ نفر دیگر به اسارت گرفته شدند. حمله‌ای که باور ارتش و مردم این کشور به دیوارهای حفاظتی و آهنی مرزی را به هم ریخت، زیرا این دیوارها را کاملاً غیرقابل نفوذ می‌دانستند.

ساختار تشکیلاتی حماس با ساختار کلی جنبش اخوان‌المسلمین شباهت زیادی دارد. برپایه اصول اسلامی، شورا و رهبری بر بیعت عمومی و اطاعت از رهبری استوار است. به همین دلیل است که باب وود وارد در کتاب جدیدش (War) می‌نویسد: وقتی که بلینکن در سفرهای خاور میانه‌ای خود با عبدالفتاح السیسی دیدار کرد، السیسی خواسته‌هایی داشت: حفظ پیمان صلح ۱۹۷۹ با اسرائیل و جلوگیری از مهاجرت فلسطینی‌ها به سینا. سپس عباس کامل، رئیس اطلاعات مصر، به بلینکن پیشنهاد داد که اسرائیل به‌صورت تدریجی وارد غزه شود و اطلاعاتی نیز در مورد تونل‌های حماس به او ارائه داد. بلینکن و تیمش تحت تاثیر عزم مصر برای نابودی حماس قرار گرفتند و این اطلاعات را به اسراییل منتقل کردند.

همچنین زمانی که بلینکن در دیدار خود با محمد بن زاید، رئیس امارات، با موضع تندتر از سایر رهبران عرب مواجه شد. بن زاید بر لزوم ادامه جنگ تا نابودی کامل حماس تاکید کرد، به شرطی که اسرائیل ورود کمک‌های بشردوستانه به غزه را برای جلوگیری از خشم مردم عرب تسهیل کند. این وقایع نشان می‌دهد که با وجود این‌که اسرائیل حمایت کامل غرب و حمایت ضمنی دولت‌های عرب منطقه را در اختیار دارد، به نقطه‌ای که نشان از بُرد یا حداقل برد تاکتیکی داشته باشد، نرسیده است.

۲. حزب‌الله و اسراییل: قدرت هوایی ارتش اسرائیل نسبت به هر قدرت دیگری دست بالا را دارد. از طرف دیگر، حزب‌الله بزرگ‌ترین نقطه ضعفش در هوا خلاصه می‌شود، زیرا نه پدافندی دارد و نه جت جنگی. بنابراین، اسرائیل از این دَر هر رقم که دلش بخواهد وارد می‌شود و هر کجا و هر چه را که بخواهد می‌زند. تا حالا حزب‌الله بزرگ‌ترین ضربه را از هوا خورده است، اما واقعیت‌ها در زمین اتفاق می‌افتند و استراتژی را زمین تغییر می‌دهد، و این نقطه قوت حزب‌الله به شمار می‌آید. حزب‌الله منطقه را می‌شناسد و نقاط کور و روشن زمین را به خوبی بلد است و این تاکتیک جنگ را در میدان نبرد تغییر می‌دهد. یکی از نقاط قوت دیگر حزب‌الله، نیروهای جان ‌بر کف و تحت فرمانش است. نیروهای حزب‌الله مطیع و بااراده هستند و کاری که می‌کنند باور دارند و از آن هیچ هراسی ندارند. ساعت‌ها در کمین می‌نشینند تا سرانجام طعمه را شکار کنند. اما برعکس، دولت و ارتش اسرائیل با موانع زیادی روبه‌رو هستند. اول این‌که دولت نتانیاهو زیر فشارهای شدید مردم، به‌ویژه خانواده‌های گروگان‌ها قرار دارد، زیرا اکثر گروگان‌ها غیرنظامی و مردم بی‌گناه‌ هستند. فشارها بعد از پیدا شدن جسد شش اسیر اسرائیلی بیش‌تر شده است. ثانیاً، نتانیاهو در درون دولتش مخالفان و منتقدانی دارد. همچنین اختلافات بین نتانیاهو و کابینه امنیتی‌اش بر سر ماندن یا نماندن ارتش در کریدور نتساریم و محور فیلادلفیا وجود دارد. نتانیاهو معتقد است که این محور شاهراه حیاتی حماس است؛ در حالی که گالانت، وزیر دفاع، و بن‌گویر، وزیر امنیت ملی، نظر مشابهی ندارند. هم حزب‌الله و هم حماس می‌توانند از این مشترکات موضعی سود ببرند.

همچنین حزب‌الله و ساختار آن کاملاً متمرکز و دارای بانک اهداف مشخص در برنامه‌اش با اسرائیل است. حزب‌الله همهمه‌ای در برابر اسراییل ندارد، بلکه کوشش می‌کند کار موثر و دقیق انجام دهد. اما ارتش اسرائیل در چندین جبهه درگیر جنگ است: یمن، سوریه، عراق، حماس، حزب‌الله و در نهایت ایران. این عوامل موثریتی که باید باشد را کاهش می‌دهد.

سخن پایانی

بعد از کشته شدن یحیی سنوار توسط ارتش اسرائیل، نتانیاهو به صراحت گفت: که هنوز جنگ تمام نشده است. این به این معنی می‌تواند باشد که آن‌چه را ارتش می‌خواهد به آن نرسیده است. یعنی حرف تازه‌ای برای مردمش ندارد. شاید در بعضی فرصت‌ها برنده بازی بوده باشد، اما استراتژی جنگ در برابر با حماس و حزب‌الله تغییر نکرده است و حکایت از آن می‌کند که باید ادامه یابد. پس فرشته صلح تنها در کنار خدای جنگ به آرامش خواهد رسید.

 منبع: روزنامه هشت صبح

تاریخ: 13/8/1403

لینک: https://8am.media/fa/has-israel-won-the-war

کد خبر 21622

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 13 =