ریشههای فساد در افغانستان، همچون درختی که ریشههایش در اعماق زمین فرو رفته باشد، عمیق و پیچیده است. دههها جنگ، بحرانهای سیاسی، دخالتهای خارجی و ناتوانی در مدیریت منابع، باعث شدهاند که فساد در ساختارهای دولتی نهادینه شود. در دوران حضور نیروهای خارجی و حکومتهای مختلف، میلیاردها دلار کمکهای بینالمللی به افغانستان سرازیر شد، اما بخش عمدهای از این منابع به دلیل فساد گسترده، به هدر رفت. منابع مالی که میتوانست در جهت بهبود زیرساختها، آموزش، بهداشت و توسعه اقتصادی کشور استفاده شود، در مسیر سوءاستفادهها و فسادهای اداری قرار گرفت.
این فساد، نه تنها به بحران اقتصادی دامن زد، بلکه موجب کاهش شدید اعتماد عمومی به نظام حکومتی نیز شد. مردم، به جای احساس امنیت و رفاه، در وضعیت بیعدالتی و فقر عمیقتر غرق شدند و این احساسات، نارضایتی و ناامیدی را در جامعه پخش کرد. در چنین شرایطی، گام برداشتن در مسیر توسعه و پیشرفت، امری دشوار و پیچیده به نظر میرسد.
- فساد اداری؛ مانع اصلی توسعه
فساد اداری، خود عاملی پیچیده و چندلایه است که نه تنها به هدر رفت منابع مالی منجر میشود، بلکه اثرات مخرب آن بر روی سیاستها، اقتصاد و جامعه نیز به وضوح قابل مشاهده است که مهمترین این اثرات عبارتند از:
الف- تضعیف خدمات عمومی: منابع مالی که باید صرف بهبود خدمات بهداشتی، آموزشی و زیرساختها میشد، در سایه فساد به هدر میرود. نتیجه این امر، خدمات عمومی ضعیف و ناکارآمد است که زندگی مردم را تحت تأثیر قرار میدهد. بیمارانی که به دلیل فساد سیستم درمانی نمیتوانند درمانهای اساسی دریافت کنند، دانشآموزانی که به دلیل نبود امکانات آموزشی به یادگیری خود ادامه نمیدهند، و مسافرانی که به دلیل خرابی جادهها در خطر جانی قرار دارند، همگی قربانیان این فساد هستند.
ب- کاهش سرمایهگذاری: در فضایی که فساد به شدت رایج است، هیچ سرمایهگذار داخلی و خارجی نمیتواند در این کشور احساس امنیت و ثبات کند. عدم شفافیت، تهدید به رشوهخواری و فساد در ادارات دولتی، از اصلیترین دلایلی است که باعث میشود سرمایهگذاران از ورود به این کشور خودداری کنند. این وضعیت، توسعه اقتصادی را به تأخیر میاندازد و به بیکاری و فقر دامن میزند.
ج- از بین رفتن اعتماد عمومی: فساد، رابطه میان مردم و دولت را تخریب کرده و شکاف عمیقی میان آنها ایجاد میکند. وقتی مردم احساس میکنند که حقوقشان در معرض تضییع قرار دارد و قدرتهای دولتی به جای خدمت به مردم، تنها به دنبال منافع شخصی خود هستند، اعتماد عمومی به طور فزایندهای کاهش مییابد.
- چرا مبارزه با فساد ضروری است؟
در چنین شرایطی، مبارزه با فساد یک امر ضروری و حیاتی است. اگر افغانستان به دنبال توسعه و پیشرفت واقعی است، باید فساد را از ریشه قطع کند و به سمت شفافیت، عدالت و کارآمدی پیش برود. آثار مبارزه با فساد عبارتند از:
الف- تقویت اعتماد عمومی: بدون اعتماد مردم، هیچ حکومتی نمیتواند موفق باشد. مبارزه با فساد اولین قدم برای بازسازی این اعتماد است و تنها از طریق این اعتماد است که میتوان جامعهای سالم و پیشرفته ساخت.
ب- توسعه اقتصادی: با کاهش فساد، منابع مالی به درستی مدیریت میشود و این فرصتها را برای رشد و توسعه ایجاد میکند. سرمایهگذاران داخلی و خارجی با اطمینان خاطر در این کشور فعالیت خواهند نمود و این امر به رشد اقتصاد کشور کمک خواهد کرد
ج- بهبود کیفیت زندگی: با کاهش فساد، منابع به جای اینکه در مسیرهای غیر مولد مصرف شود، برای بهبود زیرساختها، آموزش، بهداشت و دیگر نیازهای اساسی مردم هزینه می شود. این امر منجر به بهبود کیفیت زندگی مردم خواهد شد.
- راهکارهای پیشنهادی برای مبارزه با فساد
برای مقابله با فساد در افغانستان، نیاز به یک استراتژی جامع و چندجانبه داریم. برخی از راهکارهای اصلی در این راستا عبارتند از:
1- ایجاد ساختارهای نظارتی مستقل: ایجاد نهادهای مستقل و توانمند برای نظارت بر عملکرد ادارات دولتی میتواند نقش کلیدی در کاهش فساد ایفا کند. این نهادها باید از هرگونه تأثیر سیاسی و اقتصادی مصون باشند و توانایی پیگیری تخلفات را داشته باشند.
2- اجرای دولت الکترونیک: دولت الکترونیک به عنوان یکی از موثرترین راهکارها برای مقابله با فساد شناخته میشود. با دیجیتالی کردن خدمات دولتی، تماس مستقیم میان مردم و کارمندان دولتی کاهش مییابد و از بروز رشوهخواری و سوءاستفاده جلوگیری میشود.
3- شفافیت در تخصیص منابع: شفافیت در تخصیص منابع مالی، یکی از ارکان اساسی مبارزه با فساد است. تمام فرآیندهای مالی باید بهطور شفاف و قابل دسترسی برای عموم مردم انجام شود تا امکان سوءاستفاده به حداقل برسد.
4- تقویت شایستهسالاری: انتخاب افراد شایسته و متخصص برای پستهای کلیدی میتواند مانع از بروز فساد در سطح مدیریتی شود. تنها افرادی که دارای توانمندیهای لازم برای انجام وظایف خود هستند باید مسئولیتهای مهم را برعهده بگیرند.
5- آگاهیبخشی عمومی: مردم باید نسبت به حقوق خود و تأثیرات فساد بر زندگیشان آگاه شوند. این امر میتواند از طریق برنامههای آموزشی، کمپینهای رسانهای و سمینارها انجام شود.
6- حمایت از افشاگران فساد: افراد و نهادهایی که فساد را گزارش میدهند باید تحت حمایت قانونی قرار گیرند. این حمایتها باعث ایجاد انگیزه در دیگران برای گزارش دهی و جلوگیری از فساد میشود.
- فرصتی برای بازسازی اعتماد عمومی
فساد اداری، یک دشمن پنهانی است که باید با اراده جمعی و برنامهریزی مؤثر به مقابله با آن پرداخته شود. مردم و دولت باید بهطور هم زمان در این مبارزه نقش ایفا کنند. دولت با ایجاد شفافیت و سیستمهای کنترلی قوی و مردم با نظارت و گزارش تخلفات، میتوانند افغانستان را از بحران فساد نجات دهند.
- مبارزه با فساد؛ آزمون بزرگی برای امارت اسلامی
امارت اسلامی، با شعار عدالت و پاکی وارد میدان شده است. این فرصتی تاریخی است تا نشان دهد که میتواند در برابر فساد اداری ایستادگی کند و با ایجاد ساختارهای شفاف و کارآمد، اعتماد مردم را به دست آورد. هرگونه سهلانگاری در این مسیر، نهتنها باعث تداوم مشکلات گذشته خواهد شد، بلکه مشروعیت حکومت را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
- آیندهای بدون فساد؛ آرزوی ممکن
افغانستان شایسته آیندهای روشن و عاری از فساد است. برای رسیدن به این آرزو، مبارزه با فساد نه تنها یک ضرورت است، بلکه یک مسیر اجتنابناپذیر برای ساختن کشوری قدرتمند و مستقل است. زمان آن رسیده که بهطور جدی دست به کار شویم و در کنار هم، افغانستانی نوین بسازیم که در آن فساد جایی نداشته باشد.
خبرگزاری صدای افغانستان
18 آذر 1403
نظر شما