در پاکستان، ادب فارسی پیوندی عمیق و تاریخی دارد و در این راستا بسیاری از زنان با آثار و تلاشهای خود نقشی برجسته ایفا کردهاند. هرچند نقش مردان همواره پررنگ بوده است، اما زنان نیز در گسترش ادب فارسی سهم چشمگیری داشتهاند و تاثیرات قابل توجه ای از خود به جا گذاشتهاند.
اهمیت زبان فارسی در پاکستان، به ویژه در جنبه های آموزشی و فرهنگی آن قابل انکار نیست. در دورههای مختلف، فارسی نهتنها در دنیای ادب جایگاه ویژهای یافته، بلکه به بخش جداییناپذیری از میراث تاریخی، فرهنگی و علمی پاکستان تبدیل شده بود. این زبان تأثیرات عمیقی بر جامعه پاکستانی گذاشته و زنان با سهم خود در تقویت آن نقش داشتهاند.
در تاریخ شعر فارسی در پاکستان، نام زنان بسیاری به چشم میخورد که با اشعار خود در ترویج زبان فارسی نقشآفرینی کردهاند. این زنان نهتنها احساسات و تجربیات خود را بهصورت شعر بیان کردهاند، بلکه مسائل اجتماعی و فرهنگی را نیز به تصویر کشیدهاند. برخی از این زنان در اشعار خود به موضوعاتی چون عشق، ارزشهای انسانی و حقوق زنان پرداختهاند. اشعار آنان نهتنها به ادب فارسی رنگ و بویی تازه بخشیده بلکه در سطح ملی نیز باعث افزایش محبوبیت این زبان شده است.
در بسیاری از دانشکده ها و دانشگاه های پاکستان، ازجمله دانشگاه نومل، دانشگاه پنجاب در لاهور، داانشگاه جی سی لاهور، دانشگاه بانوان ال سی لاهور، دانشکده دولتی بانوان اسلام آباد، دانکشده جی،۶ اسلام آباد ، دانشکده دولتی دخترانه خیابان سرسید صدر راولپندی، دانشکده بانوان کینت راولپندی و بیشتر دانشکده های ایالت پنجاب تدریس زبان فارسی جریان دارد و در این دانشکده ها و دانشگاه ها، نقش زنان بسیار برجسته است. بسیاری از زنان بهعنوان استادان و پژوهشگران ادب فارسی خدمات خود را ارائه دادهاند و دانشجویان را با اهمیت این زبان آشنا کردهاند. این زنان نهتنها در عرصهی تدریس موفق بودهاند بلکه از طریق آموزش ادب فارسی به نسل جدید در پیشبرد و گسترش این زبان کمک کردهاند.
یکی از شاعران و شخصیتهای برجسته معاصرپاکستان که ارتباطی عمیق و پایدار با ادب فارسی دارند دکتر رشیده حسن است. ایشان نه تنها در زمینه تدریس و ارتقای علمی زبان و ادب فارسی فعالیتهای قابل توجهی دارند، بلکه در عرصهی شعر نیز آثار مهمی از خود به جا گذاشتهاند. دکتر رشیده حسن در طول سه دهه گذشته، برنامههای فارسی را از رادیو پاکستان ارائه کردهاند و به این وسیله نه تنها ادبیات فارسی را به عموم معرفی کردهاند بلکه تاریخ و اهمیت این زبان را نیز زنده نگه داشتهاند. به خاطر تلاشهای ایشان، این برنامهی قدیمی فارسی هنوز در رادیو پاکستان زنده است ، در حالی که بسیاری از زبانها و برنامههای فرهنگی دیگر به دلیل کمبود افراد هنرمند به فراموشی سپرده و بسته شدهاند. تلاشهای مستمر و پیگیر ایشان موجب شده که این برنامه نه تنها حفظ شود، بلکه ارزش و اهمیت آن در تقویت فرهنگ و زبان فارسی بیشتر از پیش نمایان گردد.
شرح احوال:
تولد : دکتر رشیده حسن در سال ۱۹۵۴ میلادی در شهر ایبت آباد، پاکستان به دنیا آمد.
تحصیلات: وی تحصیلات خود را در دو مرحله اصلی انجام داد. در ابتدا، مدرک لیسانس خود را از دانشگاه کراچی کسب کرد و سپس مدرک فوقلیسانس خود را از مؤسسه زبانهای نوین وابسته به دانشگاه قائد اعظم اسلامآباد (امروزه به نام دانشگاه ملی زبانهای نوین یا «نومل» شناخته میشود) دریافت نمود که موضوع پایان نامه ’’تصحیح انتقادی دیوان ناصر علی سرهندی‘‘بوده است.
شغل: دکتر رشیده حسن از سال ۱۹۸۰ میلادی در دانشگاه «نومل» به تدریس زبان فارسی پرداخته و در آنجا نقش مهمی در آموزش این زبان ایفا کرده است. علاوه بر این، وی مدرک دکترای ادبیات فارسی را در سال ۱۹۹۶ میلادی از دانشگاه تهران دریافت کرد، که این دستاورد علمی وی را در حوزه ادبیات فارسی به یک شخصیت برجسته تبدیل کرده است.
دکتر رشیده حسن دو سال پیش از سمت مدرس در دانشگاه «نومل» بازنشسته شدند، اما با وجود بازنشستگی، ایشان همچنان به تدریس و تحقیق در زمینههای مختلف زبان فارسی و ادبیات ایران مشغول هستند. ایشان در ترویج زبان فارسی و فرهنگ ایرانی در پاکستان تاثیر زیادی دارند و فعالیتهای علمی و آموزشی خود را ادامه میدهند. دکتر رشیده حسن به عنوان یک استاد و شاعر برجسته نه تنها در دانشگاهها، بلکه در محافل علمی و فرهنگی نیز نقش کلیدی در گسترش دانش فارسی در پاکستان ایفا کردهاند.
نمونه شعری دکتر رشیده حسن:
نوای تلخ
مقسوم هر چه هست ، ز بختم کشیدنی است هر تلخ و ترش دهر ، به جان ها چشیدنی است در اشک چشم خنده ی جاوید را ببین در آه سرد ، شعله ی امید دیدنی است امواج شوق، رنگ امید و طلوع صبح این گفت و گو که می کنم ،آخر شیندنی است در آشیان عمر ، ز شادی نشان نیست مرغ طرب ز بام حیاتم پریدنی است بنگر به ابر های سیه روی آسمان چون اشک چشم من سر دامن چکیدنی است من هرچه ساختم به تمنا ، خراب شد اکنون بگو چه بیش از این ها رسیدنی است آن بخت ،خواب رفت و بهارم فسرده گشت اکنون همای بخت را بامم رمیدنی است درد دلم ز تلخی افسانه ی غمم بشنو ، نوای تلخ ’’رشیده‘‘ شنیدنی است |
نظر شما