قسمت دوم
دلایل تغییر نگرش فیلسوفان غربی نسبت به انقلاب اسلامی ایران
1. آرمانگرایی اولیه و تغییر در واقعیتها در ابتدا، انقلاب اسلامی ایران بهویژه برای فیلسوفان چپگرا و مخالف نظامهای استبدادی در غرب جذاب به نظر میرسید. انقلاب ضد استعماری و ضد سلطنتی ایران بهعنوان نمادی از مبارزه مردم علیه سلطه غرب و دیکتاتوری سلطنتی شاه مورد حمایت قرار گرفت. بسیاری از فیلسوفان غربی مانند ژان پل سارتر و میشل فوکو به این انقلاب به عنوان یک قیام مردمی علیه ظلم و استبداد نگاه کردند و از آن حمایت کردند. اما پس از پیروزی انقلاب و تأسیس جمهوری اسلامی ایران ، واقعیتهای جدیدی بروز کرد. آزادیهای فردی مورد حمایت غرب محدود شد و قوانین دینی بر جامعه حاکم شد ، و البته طرح مکرر ادعای نقض حقوق بشر در ایران باعث شد که بسیاری از فیلسوفان و روشنفکران غربی از حمایت خود عقبنشینی کنند و به منتقدین جمهوری اسلامی تبدیل شوند.
2. پس از انقلاب، جمهوری اسلامی ایران به سرعت به یک نظام دینی مستقل و اقتدارگرا تبدیل شد که مخالفان سیاسی، بهویژه روشنفکران و فعالان حقوق بشرغربی را محدود میکرد. بسیاری از فیلسوفان غربی که ابتدا از این انقلاب حمایت کرده بودند، بهویژه با دیدن محدودیتهای روشنفکران داخلی ، تغییر موضع دادند و به انتقاد از جمهوری اسلامی پرداختند.
3. قطع ارتباط با ایدئولوژیهای غربی : ایدئولوژی اسلامی در برخی موارد در تضاد با ایدئولوژی غربی عمل می نمود و همین سبب کاستن از گفتگوهای دو طرفه بود. در نتیجه این امر سبب میشد تا لازم باشد جمهوری اسلامی بهطور مداوم سیاستهایی را اتخاذ کند که مغایر با مفاهیم تعریف شد در غرب مانند حقوق بشر، دموکراسی، و آزادیهای فردی باشد. این تفاوت ایدئولوژیک باعث شد که بسیاری از فیلسوفان غربی که ابتدا نگاه مثبت یا خوش بینانه ای به انقلاب اسلامی در ایران داشتند ، نسبت به نتایج آن انتقاد کنند و نگرش خود را تغییر دهند.
در ادامه به معرفی برخی از این شخصیت ها می پردازیم.
برنارد هانری لوی (Bernard-Henri Lévy)
برنارد هانری لوی، فیلسوف و نویسنده فرانسوی، که از منتقدان جدی جمهوری اسلامی ایران است، در تحلیلهای خود از سیاستهای ایران بارها به نقد عملکرد جمهوری اسلامی پرداخته است. او که اغلب با حروف اختصاری "BHL" شناخته میشود یک شخصیت فکری بسیار تاثیرگذار در فرانسه است، اما شهرت اودر فرانسه به دلیل حضور رسانه ای زیاد وی است . او جایگاه مهمی در زندگی فرهنگی و رسانهای فرانسه دارد، اما به ویژه به دلیل تعهد عمومی ومداوم در دفاع از سیاستهای عمومی فرانسه علیه ایران و تبلیغات گستردهاش نیز انتقاداتی را برانگیخته است.
وی بارها با نگاه انتقادی به جمهوری اسلامی ایران و سیاستهای آن، بر "سرکوب آزادیهای فردی و تهدیدات جهانی ناشی از این نوع حکومت" تأکید کرده است. [1]
میشل هولبک (Michel Houellebecq)
میشل هولبک، نویسنده فرانسوی که در برخی آثار خود به تحلیل مسائل جهانی از جمله وضعیت اسلام و تحولات ایران پرداخته، در رمان "Soumission" (تسلیم) به آیندهای پرداخته که در آن ایران نقش برجستهای در سیاست جهانی ایفا میکند:
- "ما به یک ایرانِ مدرن و قدرتمند تبدیل خواهیم شد؛ آیندهای که در آن اسلام میتواند نقطهچینی برای غرب باشد."منبع: Soumission تسلیم
این جمله بخشی از رمان اوست که به تحلیل تحولات سیاسی و فرهنگی در دنیای معاصر و تعامل آن با اسلام و ایران میپردازد.
فرانسوا-هنری دزرابل[2]، نویسنده فرانسوی، متولد ۱۹۸۵، یکی از چهرههای برجسته و متفاوت در ادبیات معاصر فرانسه است. او که در ابتدا به عنوان رماننویس شناخته شده بود، در سفرهایش به مکانهای مختلف و مواجهه با شرایط سیاسی و اجتماعی، تجربههای جدیدی را به دست آورد که در آثارش منعکس کرده است. دزرابل فارغالتحصیل از مدرسه عالی نرمال و در کنار نویسندگی، به تدریس نیز پرداخته است.
یکی از مهمترین تجربیات دزرابل سفر به ایران در سال 2022 است که در اوج اعتراضات مردمی پس از مرگ مهسا امینی رخ داد. او تصمیم گرفت بهعنوان یک نویسنده و شاهد، ایران را از نزدیک مشاهده کند و تجربیات خود را در یک کتاب مکتوب کند. سفر او به ایران نه تنها یک سفر جغرافیایی بود بلکه یک سفر به عمق بحرانهای اجتماعی، سیاسی و انسانی در جمهوری اسلامی ایران نیز بود.
دزرابل از این تجربه خود کتابی نوشت با عنوان "L'Usure du monde. Une traversée de l'Iran" (فرسودگی یک دنیا. یک عبور از ایران). این کتاب نتیجه چهل روز سفر او در ایران است، جایی که از تهران آغاز کرده و تا بلوچستان در جنوب شرق کشور ادامه میدهد. او در این کتاب تلاش میکند تا وضعیت اجتماعی و سیاسی ایران را از منظر مردم و در دل اعتراضات عمومی به تصویر بکشد.
کتاب "L'Usure du monde" علاوه بر سفرنامه بودن، حاوی تأملات دزرابل درباره شجاعت، مقاومت مردم ایران و شرایط سخت زندگی در کشوری است که از منظر او آزادیهای فردی در آن محدود شده است. این اثر همچنین به نوعی ادای احترام به نویسنده سوئیسی نیکولا بوویه است که در کتاب "L'Usage du monde" سفر خود به ایران را توصیف کرده بود.
این کتاب به سرعت مورد توجه رسانهها و منتقدان قرار گرفت و نقدهایی مثبت و منفی دریافت کرد. در بسیاری از مقالات از جمله در Le Point و Le Monde، از این اثر بهعنوان یک کتاب نادر و شگفتانگیز یاد شده است. منتقدان آن را ترکیبی از سفرنامه و تاریخنگاری دانستهاند که با دقت و همآهنگی خاصی واقعیتهای ایران امروز را ثبت کرده است.
Le Monde این کتاب را "یک روایت زنده، هم سبک و هم عمیق" خوانده و Europe 1 از آن بهعنوان کتابی که "ایران امروز، ترس و تاریخ که زندگی روزمره مردم را با تمام جذابیتهایش روایت میکند" یاد کرده است.
*"L'Usure du monde" در نهایت بهعنوان یک اثرسفرنامه نویسی در ادبیات معاصر فرانسه شناخته میشود که از منظر فرانسوی ها نه تنها ایران امروز را به تصویر کشیده، بلکه به ادعای نویسنده با ترکیب تاریخ، سفرنامه و فلسفه، به مسئله "شجاعت و مقاومت در برابر سرکوبهای سیاسی" پرداخته است.
فرانسوا بورگا (François Burgat)[3]
فرانسوا بورگا، متخصص در زمینه مطالعات اسلام و خاورمیانه، در کتاب خود "L'islamisme en face" (اسلامگرایی رو در رو) به تحلیل انقلاب اسلامی ایران و تأثیر آن بر کشورهای اسلامی و غرب پرداخته است. او در این کتاب به این نکته اشاره کرده است:
- "انقلاب اسلامی ایران نه تنها یک تغییر رژیم بلکه یک بازگشت به ریشههای فرهنگی و مذهبی مردم ایران بود."منبع: L'islamisme en face اسلامگرایی رو در رو
بورگا در تحلیل خود به جنبههای فرهنگی و دینی انقلاب اسلامی ایران پرداخته و آن را بازگشت به هویت اسلامی و فرهنگی ایران در مقابل غرب و مدرنیته میبیند.
این جملات نشاندهنده دیدگاههای مختلف و گاهی متناقض فلاسفه و نویسندگان فرانسوی درباره جمهوری اسلامی ایران است. برخی از این اندیشمندان از انقلاب اسلامی ایران و تأثیرات آن در سطح جهانی حمایت کردهاند، در حالی که دیگران آن را بهعنوان یک تهدید برای آزادی و دموکراسی میدانند.
بورگا در کتاب "مواجهه با اسلامگرایی" نظرات انتقادی و منفی به برخی جنبههای جمهوری اسلامی ایران و اسلامگرایی در این کشور دارد. او در تحلیلهای خود به نحوه تأسیس جمهوری اسلامی ایران و تأثیرات آن بر منطقه و جنبشهای اسلامی دیگر اشاره میکند و نقدهایی نسبت به سیاستهای داخلی و خارجی ایران مطرح میسازد.
به طور کلی، بورگا در کتاب خود جمهوری اسلامی ایران را بهعنوان یک نمونه از نظامهای اسلامی که برخی از اصول دموکراسی و حقوق بشر را نادیده میگیرد، مورد نقد قرار میدهد.
تأثیرات فلسفه و ادبیات فرانسه بر جهان و به ویژه ایران
اگر چه این مقاله امکان بررسی نظرات همه متفکران فرانسوی را ندارد ولی در هر حال این ایده را به ذهن ما می رساند که در مجموع، تأثیرات فرهنگی فرانسه بر ایران و بررسی انقلاب اسلامی بهعنوان یک تحول فکری و اجتماعی در تاریخ معاصر ایران، همچنان موضوعی مهم در تحلیلهای فلسفی، اجتماعی و سیاسی محسوب میشود و درک این تأثیرات میتواند در تحلیل روابط بین ایران و فرانسه و درک بهتر وضعیت کنونی ایران و تعاملات آن با دنیای غرب موثر باشد.
از آنجا که ایران از گذشتههای دور در تعامل با فرهنگهای مختلف بوده است، تأثیرات این فلسفهها و ادبیات بر روشنفکران و نویسندگان ایرانی قابل توجه است. بسیاری از اندیشمندان ایرانی از فلسفههای فرانسوی در تحلیلهای اجتماعی و سیاسی خود بهره بردهاند. آثار نویسندگانی چون سارتر و فوکو در دهههای 60 و 70 میلادی در ایران مورد مطالعه قرار گرفت و تفکرات آنان در قالب جنبشهای اجتماعی و فکری در ایران نیز دیده شد.
علاوه بر این، ادبیات فرانسه به ویژه از طریق ترجمههای آثار بزرگ مانند ویکتور هوگو، مارسل پروست و آلبرت کامو، در ایران به محبوبیت رسید و در بسیاری از جوانان ایرانی انگیزهای برای نوآوری در ادبیات و هنر فراهم آورد. این آثار نه تنها در جنبههای ادبی بلکه در ایجاد بحثهای فکری و فلسفی در ایران نیز نقشی اساسی ایفا کردند
بنابر این باید گفت که فلسفه و ادبیات فرانسه نه تنها در توسعه یا تحول فکری ایران تأثیرگذار بوده بلکه روابط فرهنگی میان دو کشور نیز در طول تاریخ باعث تقویت فهم متقابل و تبادل آراء میان دو فرهنگ بوده است.
از سوی دیگر تاثیر معماران فرانسوی بر معماری نوین ایران است . در تاریخ معاصر ایران، چندین فرد فرانسوی در زمینه معماری و طراحی تأثیرات زیادی بر توسعه و شکلگیری معماری و طراحی در ایران گذاشتهاند. این تأثیرات به ویژه در دوران قاجار و پهلوی قابل مشاهده است، زمانی که ایران به دنبال مدرنسازی و بهکارگیری الگوهای غربی در معماری و طراحی بود. در اینجا به برخی از این افراد اشاره میکنیم:[4]
آندره گدار (André Godard)
آندره گدار یکی از معماران برجسته فرانسوی بود که در اوایل قرن بیستم تأثیر زیادی بر معماری ایران داشت. او در دوران پهلوی بهعنوان مشاور در بسیاری از پروژههای معماری ایران فعالیت کرد. گدار همچنین در حفظ و مرمت آثار تاریخی ایران نقش برجستهای ایفا کرد. او در طراحی ساختمانهایی که ترکیب معماری سنتی ایرانی و معماری مدرن غربی را در خود داشتند، نقشی کلیدی داشت. از جمله پروژههای معروف او میتوان به طراحی موزه ملی ایران اشاره کرد که ترکیب عناصر معماری ایرانی و غربی را به خوبی در بر داشت.
لوئی ژرژ (Louis Georges)
لوئی ژرژ یکی از معماران فرانسوی دیگر بود که در دوران پهلوی در ایران فعالیت داشت. او به طراحی بناهایی پرداخت که ویژگیهای معماری کلاسیک فرانسه را در خود داشتند، در حالی که در عین حال متناسب با نیازهای خاص فرهنگی ایران طراحی میشدند. آثار او بیشتر در تهران و دیگر شهرهای بزرگ ایران مشاهده میشود.
مارسل دوشامپ (Marcel Duchamp)
اگرچه مارسل دوشامپ بیشتر بهعنوان هنرمند و نقاش شناخته میشود، اما تأثیر او بر طراحی و هنر ایران نیز غیرقابلانکار است. دوشامپ در جریان دورهای که در ایران اقامت داشت، به خصوص در هنرهای تجسمی و طراحی اثر گذاشت. او بر نحوه برخورد ایران با هنر مدرن و طراحیهای صنعتی تأثیرگذار بود.
فرانسوا ژاکوب (François Jacob)
فرانسوا ژاکوب، محقق و تاریخنگار فرانسوی، نقش مهمی در انتقال مفاهیم معماری و طراحی غربی به ایران داشت. او به مطالعه تاریخ معماری ایران و ارتباط آن با معماری غربی پرداخت و به ایرانیها کمک کرد تا درک بهتری از اصول معماری مدرن پیدا کنند.
ژرژ-آندره گودار (Georges-André Godard)
این معمار فرانسوی نیز در زمینه طراحی و معماری ایران تاثیرگذار بود و در پروژههای مختلف معماری مدرن ایران در قرن بیستم مشارکت داشت. او در ایجاد و شکلدهی به فضاهای شهری و معماری مدرن در تهران و دیگر شهرهای ایران نقش داشت.
آنتوان پروست (Antoine Probst)
آنتوان پروست بهعنوان یک طراح و معمار فرانسوی، در توسعه فضاهای شهری و طراحی داخلی در ایران مشارکت داشت. او از اصول مدرن معماری و طراحی استفاده میکرد که تأثیرات زیادی در تحول معماری ایران داشت. برخی از پروژههای او در تهران و دیگر مناطق ایران همچنان شناختهشده و مورد توجه قرار دارند.
تعاملات فرهنگی ایران و فرانسه در زمینه موسیقی و سینما[5]
فرانسه همواره به عنوان یکی از پیشگامان هنرهای موسیقی و سینما در سطح جهانی شناخته میشود. سینمای فرانسه به ویژه در قرن بیستم و بیست و یکم، یکی از مهمترین جریانهای سینمایی جهان بوده است، در حالی که موسیقی کلاسیک و نوین این کشور نیز تاثیرات زیادی در تاریخ موسیقی جهانی، به ویژه در دنیای غرب و شرق گذاشته است. این تأثیرات به ویژه در ایران، که در طول تاریخ فرهنگی خود تحت تاثیر هنرهای غربی بوده، مشاهده میشود.
سینمای فرانسه و تأثیرات آن
سینمای فرانسه با تأسیس آکادمی سینما در اوایل قرن بیستم و ظهور کارگردانان برجستهای مانند ژان لوک گدار، فرانسوا تروفو، و ژاک دمی، به یکی از بزرگترین مراکز سینمای جهان تبدیل شد. جریانهای سینمایی مانند «سینمای نوِوِل» (Nouvelle Vague) که در دهه 1960 به رهبری گدار و تروفو شکل گرفت، تأثیرات عمیقی بر سینمای جهانی گذاشت. این جنبش، با شکستن قواعد کلاسیک سینما و تاکید بر روایتهای شخصی و نوآورانه، انقلابی در سبک و ساختار فیلمسازی ایجاد کرد.
سینمای فرانسه در ایران، به ویژه در دوران پهلوی، تأثیر زیادی بر سینمای ایران گذاشت. فیلمهایی از کارگردانان فرانسوی مانند فرانسوا تروفو و لوئیس بونوئل در ایران نمایش داده شد و علاقهمندان به سینما از آثارشان به شدت تحت تأثیر قرار گرفتند. به ویژه در دورههای قبل از انقلاب، سینمای فرانسه به عنوان یک مدل برای فیلمسازان ایرانی در زمینههای نوآوریهای سینمایی و شیوههای روایتگری مطرح بود. همچنین، همکاریهای فرهنگی بین ایران و فرانسه در دهههای 40 و 50 شمسی، موجب تقویت روابط سینمایی دو کشور شد و فیلمسازان ایرانی مانند عباس کیارستمی و محسن مخملباف[6] نیز با الهام از سینمای فرانسه به کارهای مطرحی دست یافتند و همان سبب شهرت بعدی ایشان در خارج از ایران شد.
موسیقی کلاسیک و نوین فرانسه
موسیقی کلاسیک فرانسه، با چهرههایی مانند کلود دبوسی و موریس راول، به یکی از بنیانهای موسیقی غربی تبدیل شد. آثار این آهنگسازان که بر اساس ایدههای نوین و از نوآوریهای رمانتیک و مدرن بهره برده بودند، تاثیرات گستردهای بر موسیقی کلاسیک در جهان داشتند. به ویژه در ایران، موسیقی کلاسیک فرانسه در دوره پهلوی و پس از آن محبوبیت زیادی پیدا کرد و بسیاری از آهنگسازان ایرانی در این دوران تحت تأثیر آثار آهنگسازان فرانسوی قرار گرفتند.
از سوی دیگر، موسیقی نوین فرانسه، بهویژه در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم، با ظهور آهنگسازانی مانند پیر بولز و الیویه مسیان، به تحولی مهم در دنیای موسیقی دست یافت. این آهنگسازان با بهرهگیری از تکنیکهای جدید در ساخت موسیقی، موسیقی الکترونیک و موسیقی معاصر را به عرصههای جدیدی بردند. در ایران، موسیقی نوین فرانسه نیز تأثیرات زیادی بر هنرمندان معاصر گذاشت و باعث شد تا بسیاری از آهنگسازان ایرانی بهویژه در دهههای اخیر به اکتشافات موسیقی معاصر و الکترونیک بپردازند.
تأثیرات سینما و موسیقی فرانسه در دنیای غرب و شرق
در دنیای غرب، سینما و موسیقی فرانسه نه تنها به عنوان نمادهایی از فرهنگ و هنر، بلکه بهعنوان عواملی تأثیرگذار در شکلدهی به جریانهای فرهنگی و هنری دیگر کشورهای اروپایی و حتی ایالات متحده شناخته میشوند. سینمای فرانسه با ایجاد یک زبان سینمایی خاص و تأثیرگذاری بر نسلهای مختلف فیلمسازان، نقشی کلیدی در تحول سینمای جهانی ایفا کرده است. همچنین، موسیقی کلاسیک و نوین فرانسه، با بهرهگیری از نوآوریهای ساختاری و تکنیکی، همواره یکی از ارکان اصلی در پیشرفت و تحول موسیقی غربی بوده است.
در دنیای شرق، از جمله ایران، تأثیرات سینما و موسیقی فرانسه عمیق و گسترده بوده است. سینما و موسیقی فرانسه بهویژه در قرن بیستم نقش زیادی در تحول هنرهای تجسمی و رسانههای فرهنگی در ایران داشتند. از آنجایی که ایران در آن دوران در جستجوی هویت فرهنگی و هنری نوین بود، سینمای فرانسه و موسیقی کلاسیک و معاصر این کشور بهعنوان منابع الهامبخش در نظر گرفته شدند. علاوه بر این، فیلمهای فرانسوی بهویژه در دهههای 40 و 50 شمسی به عنوان ابزارهای نقد اجتماعی و سیاسی در ایران استفاده میشدند.
آثار ایرانی در سینما و معماری و تاثیر آن در فرانسه
سینما، فرهنگ و معماری ایران در فرانسه تأثیرات قابل توجهی داشته است. ایران با داشتن تاریخچه غنی فرهنگی، هنری و معماری خاص، توانسته است در عرصههای مختلف فرهنگی جهان به ویژه در فرانسه، جایگاه ویژهای پیدا کند. این تأثیرات را میتوان در حوزههای سینما، هنرهای تجسمی و معماری مشاهده کرد.
سینمای ایران و تأثیر آن در فرانسه:[7]
سینمای ایران با کارگردانانی چون عباس کیارستمی، اصغر فرهادی، مجید مجیدی، و بهرام بیضایی توانسته است در عرصه جهانی شناخته شود و توجه زیادی را در فرانسه جلب کند. فیلمهای ایرانی به دلیل روایتهای انسانی، پرداختن به مسائل اجتماعی و سیاسی، و نگاهی شاعرانه به جهان، در جشنوارههای سینمایی فرانسه مانند جشنواره کن، جشنواره فیلم دوویل و جشنواره فیلم پاریس موفقیتهای زیادی کسب کردهاند.
- عباس کیارستمی با فیلمهایی مانند "طعم گیلاس" و "خانه دوست کجاست؟"، که هم در جشنوارههای معتبر فرانسوی و هم جهانی موفق بودند، تأثیر زیادی بر سینمای فرانسه گذاشت. کیارستمی در فرانسه به عنوان یکی از بنیانگذاران سینمای نوین ایران شناخته میشود و آثار او در فیلمسازیهای معاصر تأثیرگذار بوده است.
- اصغر فرهادی با فیلمهایی چون "جدایی نادر از سیمین"، که جایزه اسکار بهترین فیلم خارجیزبان را از آن خود کرد، و "فروشنده", در سینمای فرانسه نیز محبوبیت زیادی پیدا کرد. رویکرد اجتماعی و روانشناختی فرهادی در فیلمهایش، به ویژه در بازنمایی روابط انسانی و مشکلات اجتماعی، در فرانسه مورد تحسین قرار گرفته است.
سینمای ایران در فرانسه علاوه بر جشنوارهها و جوایز، در نقدهای سینمایی و تجزیه و تحلیلهای فرهنگی نیز تأثیرگذار بوده است. بهویژه در دوران اخیر، فرانسه به عنوان یک مرکز سینمایی معتبر برای فیلمسازان ایرانی شناخته میشود و بسیاری از فیلمهای ایرانی در فرانسه به نمایش درمیآیند و مورد توجه قرار میگیرند.[8]
فرهنگ ایران و تأثیر آن در فرانسه:
فرهنگ ایرانی با آثار ادبیات کلاسیک مانند شاهنامه فردوسی، دیوان حافظ و آثار شاعران دیگری همچون سعدی، مولانا، عطار و فردوسی در طول تاریخ در فرانسه شناخته شده و تاثیرگذار بوده است. بهویژه در قرن نوزدهم، نویسندگانی مانند ویکتور هوگو و آلفرد دو موسه از ادبیات فارسی الهام گرفتهاند. هوگو در آثار خود بهویژه در افسانه قرون (Légende des siècles)، تأثیراتی از شاهنامه فردوسی و سایر آثار کلاسیک فارسی را به وضوح نشان داده است.
معماری ایران و تأثیر آن در فرانسه:
معماری ایران، بهویژه در دورههای مختلف تاریخی، بر معماری غربی تأثیر گذاشته است. برخی از ویژگیهای معماری ایرانی که در فرانسه مورد توجه قرار گرفتهاند عبارتند از:
- معماری اسلامی ایرانی با ویژگیهایی چون طاقها و گنبدها، ایوانها و حیاطهای داخلی در بسیاری از پروژههای معماری مدرن و معاصر فرانسه الهامبخش بوده است. معماران فرانسوی در دورههای مختلف، به ویژه در دوران قاجار و پهلوی، از الگوهای معماری ایرانی در طراحی بناهای خود استفاده کردهاند.
- کاخهای ایرانی مانند کاخ گلستان و کاخ سعدآباد، که از معماری پیچیده و تزئینات هنری زیادی برخوردارند، در فرانسه نیز شناخته شدهاند و در آثار معماری غربی تأثیرات خود را گذاشتهاند.
در عرصههای معاصر، برخی از معماران ایرانی که تحصیلات خود را در فرانسه انجام دادهاند، تأثیرات معماری ایرانی را با اصول معماری مدرن غربی ترکیب کرده و بهویژه در ساخت فضاهای شهری و بناهای عمومی در ایران و خارج از کشور از این تأثیرات بهره بردهاند.
با توجه به تأثیرات متقابل فرهنگی، به نظر میرسد که اقدامات گستردهتری در زمینه نهضت ترجمه از فارسی به فرانسه ضروری به نظر میرسد. ترجمه آثار کلاسیک و معاصر ایرانی به زبان فرانسه میتواند فرصتی طلایی برای معرفی فرهنگ غنی ایران به مردم فرانسه فراهم کند. از آثار شاهنامه فردوسی، حافظ و مولانا گرفته تا نویسندگان معاصر ایرانی چون محمود دولتآبادی، ترجمه و انتشار این آثار میتواند به آشنایی بهتر فرانسویها با مفاهیم فلسفی، فرهنگی و اجتماعی ایران کمک کرده و تصویر مثبتتری از این کشور در ذهن آنان ایجاد کند. در صورت امکان، گسترش پروژههای تجربه مشترک و همکاریهای فرهنگی بین دو کشور، بهویژه از طریق برگزاری کارگاههای ترجمه، کنفرانسها، اجراهای هنری و جشنوارهها میتواند به ایجاد زمینههای بیشتر برای تبادل فکری و فرهنگی کمک کند.
در این راستا، تأسیس مراکز فرهنگی و پلتفرمهای دیجیتال در فرانسه برای ترویج آثار ایرانی بهویژه در قالب فیلم، موسیقی، ادبیات و هنرهای تجسمی میتواند نقش مؤثری در تغییر نگرشها و برقراری ارتباطات فرهنگی میان دو کشور ایفا کند. از سوی دیگر، تقویت دیپلماسی فرهنگی و بهرهگیری از رسانهها و شبکههای اجتماعی برای معرفی بیشتر فرهنگ ایران میتواند به کاهش تصورات غلط و سوءتفاهمها کمک کند. به طور کلی، گسترش نهضت ترجمه، تبادل علمی و هنری، و همکاریهای فرهنگی میتواند به تغییر تصویر ایران در فرانسه و ارتقای درک متقابل میان جوانان دو کشور منجر شود. حال اینکه روابط دو کشور چقدر امکان اقدام برای برگزاری چنین برنامه هایی را فراهم می کند خود مقوله دیگریست.
[1] https://bernard-henri-levy.com/fr/mot-cle/iran/
[2] https://www.gallimard.fr/catalogue/l-usure-d-un-monde/9782073026163
[3] https://www.fnac.com/ia74770/Francois-Burgat
[4] Shahram Abadi, « Projet de construction » aux Beaux-Arts de Téhéran, un métissage pédagogique
[5] Carine Bernasconi, « Quelques moments de la présence du cinéma iranien en
France », Paris, Iwan, n°4, Hiver 2019, p.148.
[6] Agnès Devictor, Politique du cinéma iranien : de l’âyatollâh Khomeyni au président
Khâtami, Paris, CNRS, 2004, p. 240.
[7] https://dumas.ccsd.cnrs.fr/dumas , Anna Mesencev , Cinéma réflexif : une tendance iranienne
[8] Asal Bagheri, Le cinéma iranien et sa projection internationale : une histoire brève,
نظر شما