بی شک ایتالیا سرآمد گردشگری تاریخی و فرهنگی در جهان امروز است و بهمین دلیل همواره جزو سه کشور پردرآمد از این صنعت بوده است، طبعا این حجم از توجه خصوصا در مورد شهرهایی مانند رم، مستلزم بالاترین رژیم ها و رویه ها و سیاست های حفاظت،مرمت و نگهداشت میراث، ابنیه و محوطه های تاریخی است.طبعا این حجم از حفاظت و نگهداشت صرفا با بودجه دولتی مستقیم و ناکارآمد محقق نشده و نمی شود. در این دو گزارش، مروری خواهیم داشت بر مهمترین شیوه ها و رویه های تامین مالی و مدیریت امر حفاظت که رکن تحقق سیاست های حافظه تاریخی و البته تامین رونق گردشگری در تجربه ایتالیایی هاست.5الگو در این گزارش و 5 الگو در گزارش بعدی معرفی خواهند شد.
۱.الگوی مالکیت عمومی : Public Ownership (P.O)
به چارچوبی اطلاق میشود که در آن مکانهای میراث فرهنگی، بناهای تاریخی و آثار باستانی تحت مالکیت، مدیریت و نگهداری دولت یا نهادهای عمومی هستند، و بیان می کند که میراث فرهنگی یک کالای و دارایی عمومی و جمعی بوده و یک وظیفه ی مدنی و عمومی هستند که به واسطه ی قوانین محافظت می شود تا از حفظ آن ها برای آیندگان اطمینان حاصل شود.
《منابع مالی تامین ابنیه میراث فرهنگی》
بودجه های دولتی، درآمدهای گردشگری(مانند بلیط و راهنمایان گردشگری و غیره)، مالیات و کمک های مالی از طرف اتحادیه اروپا یا یونسکو و دیگر سازمان های بین المللی
《مدیریت و سرپرستی》
امور ابنیه به صورت مستقیم توسط وزارت فرهنگ و یا گاهی از طریق شهرداری ها مدیریت شده و توسط قوانین در برابر بیتوجهی و آسیب و استفاده های غیرمجاز محفاظت میگردند.
《مزایا و معایب مالکیت عمومی》
مالکیت عمومی تضمین کننده ی دسترسی همگانی شهروندان بوده و البته همکاری در برنامه های آموزشی، دسترسی رایگان در روزهای خاص و یارانه برای بازدیدکنندگان کم درآمد را نیز در نظر گرفته است.
از دیگر مزایای این الگو در ایتالیا، حفظ میراث فرهنگی بعنوان یک خیر عام و ارزش عمومی، دسترسی عادلانه و عمومی، حفاظت بلندمدت و تبدیل شدن یک هویت ملی و فرهنگی عنوان شده است.
معایب: بودجه های محدود دولتی، روند کُند پردازش های اداری و رسمی به طور مثال در مواردی که نیاز به مرمت و رسیدگی فوری دارند، گردشگری انبوه و بیش از حد که باعث ازدحام یا فرسودگی میگردد و در مواردی که وابسته به بودجه های بین المللی می باشند طرح ها در مقابل کمبود بودجه آسیب پذیر هستند.
نمونه های اجرایی در شهر رُم که تحت این الگو محافظت شده است:
بنای تاریخی کلوسئوم، رُمَن فُرُم و معبد پَنتِئون.
۲.همکاری و مشارکت عمومی- خصوصی Public-Private Partnership(P.P.P)
الگوی مشارکت عمومی و خصوصی شامل همکاری بین دولت ها یا شهرداریها و نهادهای خصوصی اعم از شرکتها، کسبوکارها یا افراد به جهت مدیریت، بازسازی و حفظ میراث فرهنگی می باشد.به دلیل ویژگی های اقتصاد سیاسی در ایران امروز، الن الگو بسیار کاربردی است هرچند هنوز زیرساخت های حقوقی و قانونی و بانکی و بیمه ای متناسب با آن مستقر نشده است و این تاخیر،خسارت های جبران ناپذیری داشته و خواهد داشت.
این الگو از نقاط قوت هر دو بخش استفاده میکند بدین صورت که موسسات دولتی نظارت و مشروعیت نظارتی را ارائه میکنند، در حالی که نهادهای خصوصی در بودجه، تخصص و منابع.به طور کلی این مشارکت دولت با سازمانهای خصوصی بار هزینهها، مسئولیتها و ریسکهای حفاظت از داراییهای فرهنگی را در راستای حفظ و صیانت از میراث فرهنگی به اشتراک میگذارد.
《منابع مالی》
تامین بودجه در این الگو توسط شرکت های خصوصی یا افراد انجام می شود و سازمان های عمومی و دولتی عموما دسترسی به مکان ها اطلاعات، مجوزها و پشتیبانی های قانونی را فراهم می کنند.در واقع سهم دولت در عین عدم نقدینگی، هم در هزینه و هم در بهره ها و ثمردهی احتمالی مالی، حفظ می شود و البته در این میان، سیاست حفاظت محقق می شود.
《مزایای مشترک》
نهادهای خصوصی میتوانند از مزایایی مانند به رسمیت شناختن نام تجاری، سهیم شدن در درآمد های حاصل(به عنوان مثال درصدی از فروش بلیط یا درآمد اجاره)، مجوز های تبلیغات و برندینگ، مزایا و گاها معافیت های مالیاتی یا هرگونه فرصت های اشتراک درآمد و همچنین نمایش ارتباطات و ریشه های فرهنگی خود و به نوعی نمایش حامی فرهنگی بودن و کسب اعتبار فرهنگی برخوردار شوند.
مؤسسات دولتی نیز از منابع مالی و توانایی های خصوصی در حفظ این میراث بهره می برند.البته باید توجه داشت که عموما چنین قراردادهایی به صورت بلندمدت هستند و نمی توان از بخش خصوصی انتظار داشت همه بار ریسک را متحمل شود و دولت دست روی دست، و عافیت جویانه دراین موضوع وارد شود.
《مزایا و معایب مشارکت عمومی خصوصی》
مزایا :
افزایش بودجه از طریق جذب سرمایه گذاران خصوصی و کاهش بار مالی بر بودجه های دولتی و عمومی، بازسازی کارآمد با کمک از تخصص بخش خصوصی که میتواند کیفیت و سرعت بازسازی پروژه را افزایش دهد، همچنین مسئولیت مشترک باعث به وجود آمدن احساس مالکیت مشترک در حفظ و نگهداری میراث فرهنگی شود.
به عنوان آخرین اما مهمترین مزایا میتوان مزایای اقتصادی را نام برد، مراکز گردشگری بهبود یافته گردشگران بیشتری را جذب و اقتصاد محلی و منطقه را تقویت میکنند.
معایب :
ایجاد تعادل بین منافع عمومی و خصوصی ممکن است باعث شود ماهیت زیبایی شناسانه یا هویتی میراث فرهنگی، کم شده و میراث تبدیل به یک اولویت تجاری شود،خصوصی سازی ممکن است باعث ایجاد شک و تردید عمومی درمورد مالکیت یا سودآوری میراث ملی فرهنگی شود همچنین سرمایه گذاران خصوصی ممکن است کسب بازده فوری اقتصادی را بر حفظ طولانی مدت میراث فرهنگی اولویت دهند و البته این قرارداد های مشارکت در مقابل تغییر اولویت های شرکت ها و رکودهای اقتصادی آسیب پذیر هستند.
《نمونه های اجرایی》
- فواره ی تروی در رم Fontana di Trevi که توسط شرکت مد و فشن فندی(Fendi) به جهت امور بازسازی با مبلغ ۲.۱۸ میلیون یورو تحت عنوان تشکل "Fendi for Fountains" حمایت می شود و البته نام فندی بر روی یک پلاک در نزدیکی فواره نصب شده است که باعث افزایش دید نام تجاری آن شده است.
- پله های اسپانیا در میدان اسپانیا Piazza di Spagna که با مبلغ ۱.۵ میلیون یورو در سال توسط شرکت معروف بولگاری (Bulgari) که باعث هماهنگی بیشتر این نام تجاری با فرهنگ و تاریخ ایتالیا شده است.
- کلوسئوم Colosseum که توسط گروه تجاری تاد (Tod’s Group) با مبلغ ۲۵ میلیون یورو به جهت بازسازی چندمرحله ای تحت حمایت قرار گرفته است و در مقابل این نام تجاری در ایتالیا به رسمیت شناخته شده و مجوز های لازم را دریافت میکند.
- حمام های کاراکالا Baths of Caracalla که با برگزاری مراسم فرهنگی و کنسرت با مشارکت حامیان مالی خصوصی مبادرت به تأمین هزینه نگهداری میکند.
《مقایسه الگوی مالکیت عمومی با مشارکت عمومی و خصوصی》
برخلاف حالت مالکیت عمومی که کنترل کامل در اختیار مراکز دولتی بود در اینجا کنترل، مدیریت و امور اجرایی به صورت اشتراکی انجام میشود.و البته در این الگو برخلاف الگوی حامی مالی خصوصی(PS)، سرمایه گذاری یکباره نبوده و همکاری رسمی و طولانی مدت است.به طور کلی این الگو مناسب شهرهایی با بودجه دولتی کم می باشد و در طولانی مدت باعث بهبود شرایط گردشگری می گردد.
۳. الگوی تامین حامی خصوصی. Private Sponsorship (P.S)
الگوی حامی خصوصی شامل شرکتهای خصوصی افراد یا سازمانهایی است که به طور مستقیم از بازسازی، حفاظت و نگهداری سایتهای میراث فرهنگی حمایت مالی یا غیر مالی میکنند و در مقابل حامیان مالی فرصت شناخته شدن یا فرصتهای تبلیغاتی و برندسازی دریافت میکنند.البته این حمایت میتواند به صورت ((هزینه ی مسئولیت اجتماعی)) یا به اختصار CSR (Corporate social responsibility) نیز محاسبه شود، بدین صورت که یک شرکت تجاری با حمایت از یک میراث فرهنگی گردشگری با نگاهی نسبتا غیر انتفاعی میتواند شامل معافیت های مالیاتی شده یا قسمتی از هزینه های رسمی یا قابل قبول مالیاتی خود را پوشش دهد.
《منابع مالی و مزایا》
حامیان خصوصی عموما داوطلبانه در پروژههای خاص، مانند بازسازی یک بنای تاریخی، حفظ آثار، یا بهبود زیرساختهای اطراف یک مکان فرهنگی، کمکهای مالی ارائه میکنند والبته این حامیان اغلب برای مشارکت های خود، مواردی مانند لوح ها، تابلوها، یا ذکر در مجلات و مقالات بازاریابی و بیانیه های مطبوعاتی، از قدردانی عمومی دریافت می کنند.
این کاملا واضح است که این دیده شدن به ارتقای تصویر حامی و تقویت ارتباط آنها با فرهنگ و میراث فرهنگی کمک می کند، والبته باید در نظر داشت که این حمایت ها عموما یکباره و کوتاه مدت و بیشتر بر مناسبت ها و رویدادهای گردشگری متمرکز هستند و در مواردی به صورت بلندمدت انجام می شوند.
《مزایا و معایب》
مزایا :
مؤسسات و مراکز فرهنگی از حمایت مالی یا منابع بسیار بخش غیردولتی برخوردار شده و فشار کمبود بودجه دولتی از آن ها برداشته می شود و البته رهایی از روندهای زمانبر تامین بودجه و نامه نگاری های اداری از جمله مزایای قابل ذکر می باشد. حامیان مالی نیز با گره زدن نام خود به مراکز مشهور فرهنگی گردشگری حسن نیت خود و ارتباط شان با ریشه های تاریخی فرهنگی را نشان داده و اعتبار نام تجاری خود را افزایش می دهند و از ارتباط با بناهای شاخص میراث فرهنگی بهره می برند.ضمن اینکه این دست مشارکت ها معمولا با جلب نظر تشکل های رسانه ای جهانی و محلی همراه است و در کنار تبلیغات حامیان تجاری باعث افزایش آگاهی درباره ی میراث فرهنگی و اهمیت حفاظت و صیانت از آن ها نیز میشود.
معایب :
نگرانی از تجاری شدن بیش از حد مراکز فرهنگی و تحت الشعاع قرار گرفتن ارزش های فرهنگی.
در اکثر موارد حامیان مالی به مراکز فرهنگی مشهور و پربازدید علاقه نشان داده و رغبتی به حمایت از مراکز فرهنگی گردشگری کمتر دیده شده نشان نمی دهند.
از طرفی روند تصمیمگیریها بیشتر اولویت های تجاری را در نظر میگیرند تا اولویت های حفاظت از ارزشهای فرهنگی.
اتکای بیش از حد مالی به حامیان میتواند باعث بی ثباتی مالی مراکز گردشگری به جهت احتمال برون رفت یا تغییر رویکرد حامیان مالی از روند حمایتی شود.
《نمونه های اجرایی》
به طور مثال نورپردازی بنای تاریخی کولوسئوم با حمایت شرکت اِنِل(Enel)صورت میگیرد، بدین ترتیب شرکت انرژی ایتالیایی Enel به عنوان یک شرکت حامی میراث فرهنگی ایتالیا شناخته شد.
《مقایسه》
در مقایسه الگوی حامی خصوصی با الگوی مشارکت عمومی خصوصی باید گفت این الگو تعهدات عمیقی نداشته و معمولا کوتاه مدت است.
۴.سازمان های مردم نهاد (الگوی غیر انتفاعی) NGO (Non-profit models)
مردمی سازی همیشه از دغدغه ها و آرمان های سیاست فرهنگی در ایران بوده و هست.در عرصه میراث هم مردمی سازی دارای تجربه ای در ایتالیا می باشد.سازمانهای مردم نهاد(NGO)و غیرانتفاعی تأمین و حمایت مالی، مدیریت و اجرای طرح ها را با هدف حفظ، مرمت و ارتقای میراث فرهنگی بر عهده میگیرند. این سازمانها بهطور مستقل یا با همکاری دولتها، حامیان خصوصی و جوامع کار میکنند و حفاظت از فرهنگ و گردشگری را بهعنوان یک کالا و فعالیت اجتماعی در اولویت قرار میدهند تا یک کالا و فعالیت سودآورو به طور کلی تمرکزکنشگران غیردولتی بر امری غیرانتفاعی بوده و هدف حفظ میراث فرهنگی است نه سودآوری مالی.
یکی از این نهادهای مردم نهاد فعال در ایتالیا، صندوق جهانی بناهای تاریخی World Monuments Fund یا به اختصار WMF بوده است.
《منابع مالی》
در این الگو تامین مالی به صورت ترکیبی از منابع مالی است.
کمک های افراد، نیکوکاران و شرکت ها،کمک های مالی حمایتی از طرف سازمان های بین المللی (به عنوان مثال، یونسکو، برنامه های فرهنگی اتحادیه اروپا و غیره)، تامین مالی جمعی مانند ایجاد تشکل ها و درگیر کردن مردم برای جمع آوری سرمایه برای پروژه های خاص، دریافت هزینه های عضویت برخی از سازمان های غیردولتی برای تامین مالی عملیات خود به اشتراک اعضا متکی هستند، مانند موسسه ی LoveItaly، ICOMUS و غیره.
این نهادها معمولا کارگاه ها و برنامه های آموزشی نیز در این عرصه دارند.در خصوص ایکوموس این توضیح ضروری است که بعضا در ایران این سازمان را مانند یونسکو، نهاد رسمی بین المللی می دانند در حالی که این نهاد،یک مجموعه مردم نهاد میان موزه های مختلف در جهان و با رویکردی بین المللی است.
《مزایا》
این سازمان ها از وجود و ایجاد سیاستهای حفاظت از میراث دفاع کرده و آگاهی را در مورد مکانهای در معرض خطر افزایش میدهند و درباره ی تهدیداتی مانند شهرنشینی و تغییرات آب و هوایی و اقلیمی آگاه سازی میکنند.
از سوی دیگر با همکاری و بکارگیری متخصصان باستان شناسی، معماری و حفاظت میراث سعی در ارتقای استانداردها در مرمت و نگهداری میراث می کنند. این سازمان ها در اصل بهعنوان شرکای دولتها یا وزارتخانههای فرهنگی عمل میکنند و شکافهای بودجه و تخصص را پر میکنند.
《مزایا و معایب》
مزایا :
تشویق مراکز و سازمان های جهانی در راستای حمایت و کاهش بار اقتصادی بر دولت ها.
سازمان های غیردولتی اغلب به مراکز فرهنگی گردشگری کوچک تر و در معرض خطر توجه میکنند و آن ها را در اولویت قرار میدهند.
سرعت و روند تصمیمگیری در این سازمان ها اغلب از سازمان های دولتی بیشتر و منعطف تر است.
از طرفی این سازمانها با سعی در جلب حمایت و همکاری عمومی به پایداری و حفظ میراث کمک به سزایی می کنند.
معایب :
منابع مالی و محدود در این سازمان ها.
آسیب پذیری مراکز فرهنگی گردشگری در مقابل شرایط اقتصادی و تغییر اولویت های بانیان.
مقیاس طرح های حفاظت و بازسازی عموما به دلیل محدودیت منابع کوچک است.
《نمونه های اجرایی》
- حفاظت از معبد هرکول ویکتور در رُم توسط سازمان صندوق جهانی آثار(WMF).
- نهاد ایتالیا نوسترا (Italia Nostra) که برنامه های آموزشی و بازسازی محلی را برگزار میکند.
الگوی سازمان های غیرانتفاعی شکاف های باقی مانده توسط نهادهای دولتی و خصوصی را پوشش داده و تضمین می کند که حفاظت از میراث فرهنگی به صورت فراگیر، متمرکز و پایدار ادامه خواهد داشت،البته از طریق جلب منابع در سطح جهانی و مشارکت جوامع محلی. این سازمان ها نقش حیاتی در حفاظت از مکان های فرهنگی، به ویژه آنهایی که در معرض بی توجهی یا تخریب قرار دارند، ایفا می کنند.
۵.گردشگری درآمد پایه Tourism Revenue-Based(T.R)
در این الگو وجوه حاصل از فعالیتهای مرتبط با گردشگری اعم از هزینههای ورودی، تورهای راهنما، فروش کالا و رویدادها و غیره صرف نگهداری، بازسازی و حفاظت از مراکز میراث فرهنگی میشوند. این الگو از ارزش اقتصادی گردشگری در جهت پایداری تلاشهای حفاظت از میراث بهره میبرد.همواره این موضوع مطرح بوده که مهمترین مسیر حفظ و بهره ور سازی میراث، گردشگری است و به همین دلیل تناسب و هم آورایی سیاست های این دو بخش بسیار مهم بوده و هست.
《منابع مالی》
درآمد حاصل از ورودیه مکان های فرهنگی گردشگری، خدمات مرتبط با گردشگری مانند درآمد از تورهای دارای راهنما، راهنماهای صوتی، نمایشگاه های ویژه، اجراهای فرهنگی و تجربیات تعاملی بازدیدکنندگان(مثال:رومن فُرُم و تپه پالاتین بلیطهای ترکیبی را با تورهای راهنما ارائه میدهند که باعث به حداکثر رسیدن درآمد میشود)،فروش کالا ها و سوغات و هدایا (فروشگاه های هدیه، کافه ها، و فروشگاه های سوغات یا کارگاهی که آثار هنری را برای کسب درآمد بازتولید میکنند به درآمد این اماکن کمک می کنند)، همچنین اجاره ی مکانهای تاریخی برای رویدادهای خاص یا فرهنگی و اقتصادی به طور مثال مواردی مانند کنسرت، نمایشگاه یا فعالیتهای خصوصی(مثال: حمام های کاراکالا در رم میزبان اجراهای اپرا هستند)، همکاری و مشارکت با آژانسهای مسافرتی، اپراتورهای تور و هتلهای زنجیرهای به افزایش تعداد بازدیدکنندگان کمک میکند و در عین حال بخشی از سود را به اماکن فرهنگی گردشگری بازمیگرداند، و به عنوان آخرین عامل از خدمات مرتبط می توان به قیمت گذاری ردیفی اشاره کرد، بدین صورت که برخی از سایتها بر اساس سن، محل اقامت، یا تجربیات اضافی (مانند تورهای VIP که شامل مکان های خاص تر یا دسترسی نزدیک به آثار فرهنگی را میسر میکنند) قیمتگذاری پلکانی را اعمال میکنند، همه این اشکال مختلف از خدمات مرتبط با گردشگری هستند که می توانند به افزایش سطح درآمد این اماکن کمک شایان توجه ی کرده و در روند حفاظت از این آثار مفید واقع شوند.
《مزایا و معایب》
مزایا :
اماکن از نظر تامین مالی خودپایدار و مستقل می شوند و وابستگی به بودجه های دولتی یا کمک های خصوصی و خارجی را کاهش می دهند و البته مزایای اقتصادی برای جوامع محلی و کسب و کارهای اطراف (هتل ها، رستوران ها، فروشگاه ها) که باعث ایجاد شغل و حمایت از اقتصاد محلی میشود.از طرفی فزایش آگاهی عمومی و گردشگران درباره ی اهمیت فرهنگی و تاریخی این مکان ها و افزایش حس مسئولیت و قدردانی از حفظ میراث؛ و در آخر با توجه به ظرفیت تامین مالی اماکن پر بازدید میتوان درآمد حاصل از این مکانها را مصروف هزینه نگهداری از اماکن فرهنگی گردشگری کوچکتر و کمتر بازدید شده کرد.
معایب :
در برخی موارد گردشگری بیش از حد، ازدحام و تعداد بالای بازدیدکنندگان(Over Tourism) میتواند منجر به فرسودگی و تخریب سایتهای فرهنگی شکننده شود و اهداف حفاظتی را تضعیف کند، اماکنی مانند کلوسئوم یا فونتانا دی تروی که ترافیک سنگین گردشگران باعث نیاز مداوم این اماکن به تعمیر و نگهداری شده است.
نابرابری درآمدی، زمانی که اشتیاق و علاقه ی بازدیدکنندگان از مکانهای دیدنی نمادین و خاص بیشتر است بازدید و درآمد گردشگری بیشتری را نیز به خود جذب میکنند و این امر باعث کاهش بازدید و درآمد اماکن کمتر شناخته شده می شود.
وابستگی فصلی نیز از دیگر معایب این الگو می باشد، بدین شرح که درآمد با فصول گردشگری در نوسان بوده و حفظ منابع مالی ثابت را با چالش مواجه می کند.
عدم تعادل در دسترسی عمومی، هنگامی که
هزینههای ورودی بالا دریافت می شود دسترسی افراد محلی یا بازدیدکنندگان کمدرآمد را محدود می کند و باعث ایجاد مشکلات و حس نارضایتی می گردد.
《موارد اجرایی》
- کولوسئوم،کسب سالانه میلیونها یورو از طریق فروش بلیت،(مبلغی بین ۸۰ تا ۱۲۵ میلیون صرفا از فروش بلیط) قیمتهای طبقهبندی و ردیفی شده شامل بلیطهای اصلی، تورهای همراه با راهنما و تورهای شبانه برای درآمد بیشتر است.
- همچنین موزه های واتیکان با درآمد سالیانه بین ۱۲۰ تا ۱۸۰ میلیون یورو،که البته این درآمدها در راستای حفظ و نوسازی این مکان و ارتقای سطح حفاظت صرف می گردد، مواردی مانند سیستمهای کنترل آب و هوا برای آثار هنری ظریف.
- حمام های کاراکالا با درآمد سالانه حدود ۴ تا ۱۸ میلیون یورو که میزبان رویدادهای فرهنگی مانند اپرا و نمایشگاه مختلف می باشد.
در این الگو تامین مالی توسط دولت و یا حامیان خصوصی و خارجی صورت نگرفته و به صورت خود تولید می باشد و الگوی مناسب برای شهرهایی با مکان های نمادین و خاص میباشد و صد البته که باید توازن بین درآمدزایی و حفظ یکپارچگی فرهنگی و تاریخی رعایت گردد.
برخی منابع:
https://www.wantedinrome.com/news/cultural-heritage-venue-protection-in-rome-preserving-the-eternal-city.html?
https://en.m.wikipedia.org/wiki/Ministry_of_Culture_(Italy)
https://www.iccrom.org/
https://flavorofitaly.com/flavor-of-italy-podcast/culture-lifestyle/preserving-italian-monuments/
https://www.vaia.com/en-us/explanations/italian/italian-social-issues/cultural-heritage-preservation-italy/
https://sustainability.hapres.com/htmls/JSR_1580_Detail.html
https://www.nps.gov/crps/CRMJournal/Summer2004/reviewmedia1.html
نظر شما