گرمای ملایم روزانه بر شهر کابل تابیده ولی بازارها سرد و خاموشند. خیابان و کوچههای پل سرخ، که همیشه در آستانهی نوروز پر از جنبوجوش بود، حالا رخوتی سنگین را به دوش میکشد. بساطهایی که در نوروز با سبزهها، هفتمیوه و گل و لباسهای رنگارنگ چشم را خیره میکرد، این بار کمرنگ و بیرونق هستند. فروشندگان، دست زیر چانه، به رفتوآمد اندک رهگذران خیره ماندهاند. چهرهها عبوس است. زبانها بسته. هیچ نشانی از شور نوروز دیده نمیشود. یکی از فروشندگان، با لحنی نگران میگوید: "هر سال یک روز قبل از نوروز مردم برای تهیه هفتمیوه و خرید لباسهای نو به بازار میآمدند؛ اما امسال، هیچکس نیست. کسب و کار بی رونق است".
تعداد نیروهای طالبان در بازار بیشتر از هر وقت دیگر است. مأموران امر به معروف و نهی از منکر هم مثل همیشه در بازار گشت میزنند و به هر کسی که لباس نو گرفته باشد یا سبزه و سمنو خریده باشد از این دست توصیهها میکنند: "از خدا شرم کنید، نزدیک شبهای قدر است، بعد از شب قدر خرید کنید خوب است، ماه رمضان است، نوروز عید مجوسیان است و روزه و عبادت خود را خراب میکنید." نوروز امسال با شبهای قدر و روزهی ماه رمضان پی در پی شده اند . طالبان که هرگونه مناسبت غیرمذهبی را انکار میکنند، نوروز را هم نشانهای از شرک و بدعت میدانند. در اعلامیهی خود، سال قبل اعلان کردند که تجلیل از نوروز جایز نیست و نوروز عید مجوسیان است. اما مردم افغانستان سالهای زیادی است که از نوروز تجلیل میکنند و خاطرههای شیرین از این روز دارند. هم زمانی ماه رمضان و نوروز؛ تقابل تقدّس دینی طالبان و هویت فرهنگی تاریخی مردم افغانستان را به نمایش گذاشته است.
چند صد متر به سمت غرب پل سرخ، در بازار «کوته سنگی» نیز تصویری مشابه به چشم میخورد. خیابانها، که روزگاری زنده و پررفتوآمد بودند، اکنون خلوت و ساکت ماندهاند. یک فروشنده با اندوه در صدای خود میگوید: "امسال فروش ما خیلی کم است. مردم از طالبان میترسند و نگران هستند که آنان را از کار بیرون کنند". در میان این صحنهی بیروح هم حضور نیروهای طالبان و مأموران امر به معروف و نهی از منکر به چشم میخورد؛ آنان در گوشه و کنار بازار، با نگاهی تیزبین و بیرحم، هر حرکتی را زیر نظر میگیرند. بازار «سینمای پامیر»، که در دوران جمهوریت در روزهای قبل نوروز یکی از مراکز اصلی برای خرید بود، حالا تنها تبدیل شده به یک مرکز خرید معمولی و خلوت. از پیرمردی میپرسم: "امسال برای سال نو چه خریدید؟" میگوید: "امسال وضع اقتصادی ما زیاد خوب نیست. خرج ماه مبارک رمضان را به سختی آماده کردیم. برای عید پولی نمانده. کارگر خوب هم نداریم. فقط من هستم و یک پسر ۱۷ سالهام."
به زیارتگاه سخی میرسم. اینجا هم نیروهای طالبان زیاد هستند. لباسشان با نیروهایی که در بازار بودند فرق میکند. آنان لباس سیاه داشتند ولی لباس اینها دارای رنگ خاکی روشن است. از یکی از مسئولان زیارتگاه میپرسم: "فردا مراسم جهندهبالا[بالا بردم پرچم] برگزار میشود؟" میگوید: "انشاءالله برگزار میشود. امارت هم توافق کرده. خانههای اطراف را بررسی کردهاند و برای فردا امنیت را گفتهاند تأمین می کنند".
جمعه، روز نوروز
امروز وضع به مراتب بدتر از روز قبل است. شهر کابل، بهجای جشن و سرور، فضای نظامی گرفته است. بعضی مغازهها باز است، اما بیشترشان درب مغازهها را پایین کشیدهاند. کوچه ها خلوتتر از همیشه هستند. تنها چیزی که زیاد به چشم میخورد، نیروهای طالبان است. همهجا هستند. در ایستگاهها، کنار پیادهروها و در مسیرهای اصلی. ماشینها را یکییکی متوقف میکنند. از رانندهها و موتورسوارها اسناد و مدارک میخواهند. هر که را بخواهند، نگه میدارند. هر که را مشکوک شوند، تفتیش میکنند.
از خواب که بلند شدم به سمت زیارتگاه سخی حرکت کردم. نیروهای طالبان خیلی زیاد هستند. ما درون محوطهی زیارتگاه ایستادیم. به ما میگویند که از محوطه بیرون برویم. شایعه شده که نیمهی شب گذشته عَلم را به فرماندهی امنیت بردهاند. مسئولان زیارتگاه هم چیزی نمیگویند. ما هم مجبور میشویم بیرون برویم. وقتی همه از محوطه بیرون رفتند، درهای زیارتگاه را میبندند. دو نفر که قصد دارند ممانعت کنند، توسط دو طالب با سیلی و لگد، مورد ضرب و شتم قرار می گیرند. همه وقتی میبینند وضعیت وخیم شده متفرق می شوند.
سه سال و اندی از حاکمیت گروه طالبان میگذرد. نیروهای این گروه در هر قسمتی از شهر که بیایند، به شهروندان زورگویی میکنند و موضوعاتی که با حرف زدن حل میشود، بدون هیچ دلیل خاصی به خشونت فیزیکی توسط طالبان ختم میشود. شکاف عمیقی که میان مردم و نیروهای طالبان وجود دارد شکافی است که با گذر زمان بیشتر و بیشتر میشود. یکی از کسانی که نظارهگر سیلی و لگدهای طالبان بر مردم در داخل محوطهی زیارتگاه سخی بوده میگوید: "با اینها هیچ نمیشود. سر شان هیچ اعتبار نیست. دو نفر وسایلشان در داخل مانده بود. آنان خواهش کردند که اجازه بدهند، ولی طالبان آنها را کتک زدند. هر کس جان خود را دوست دارد برود به خانهی خود."
کمی عقبتر میآییم. میبینیم راههای منتهی به زیارتگاه سخی بسته است و کسی اجازه ندارد حتی نزدیک زیارتگاه شود. پاسگاه درست کردهاند. یک زن پیر که میخواست از پاسگاه رد شود؛ طالبان نگذاشتند. او میگفت: "دیشب خانهی دخترم بودم. خانهام در کوچه سوم همینجا نزدیک است. بگذارید بروم." یکی از طالبان با لهجهی شبیه به زبان پشتو میگفت: "همه شما دروغ میگویید. بروید خانههایتان. کارتان شده فسق و گناه." پیرزن بعد اینکه ناامید شد رفت در سایه دیوار نشست و نگاه میکرد.
از زیارتگاه سخی همه را بیرون کردند. راهها را هم بستند و هیچ مراسمی برگزار نشد. به قبرستان شهدای صالحین میآیم. اینجا که معمولا مردم برای دعا و نیایش و تفریح میآیند، در سکوت خود غرق است. چند نفری که آمدهاند، آهسته قدم میزنند و سربهزیر دارند به کار خود میرسند. اینجا هم طالبان هستند. آنان سایه انداختهاند روی همهچیز. روی شهر. روی جان مردم.
اما در دل این تاریکی و محدودیت، یک نور کوچک از امید در میان مردم هنوز زنده است. در روز جمعه، علیرغم سرکوبهای شدید، شاهد چیزی هستیم که نشان میدهد زندگی و فرهنگ دیرینه همچنان در دل مردم جریان دارد. در کنار پاسگاه نظامی و خطوط محدودکنندهی خیابان ها و پیادهروها، مردم با لباسی نو و شاداب وارد کوچههای شهر میشوند و به خانههای دوستان خود میروند. این حرکت کوچک و در عین حال نمادین، گواه بر این است که جشن نوروز، چه خواستهی طالبان باشد چه نباشد، در دل مردم جاودانه است. خانههای مردم در نوروز در سایهی محدودیتها و فشارها، با شادی و تبریکهای گرم پوشیده شدهاند.
نوروز، که ریشه در تاریخ باستان دارد، در افغانستان همواره با آئینها و رسوم خاصی گرامی داشته میشود و بهعنوان نمادی از نو شدن طبیعت و تجدید حیات به ثبت رسیده است. جهندهبالا[بالا بردن پرچم] در زیارتگاه سخی کابل یکی از مهمترین این مراسمها بود. در گذشته، مردم با شور و شوق به زیارتگاه سخی میرفتند، سبزه میپروردند، و جشن گل سرخ و جهندهبالا را در بلخ و گل بادام را در دایکندی برگزار میکردند. مردم افغانستان که روزگاری نوروز را بهعنوان فرصتی برای شادی و همدلی جشن میگرفتند، حالا در سکوت و ترس، تنها نظارهگر نابودی یکی از کهنترین سنتهای خود هستند.
لینک: روزنامه اطلاعات روز
لینک:
tps://www.etilaatroz.com/226017/%d9%86%d9%88%d8%b1%d9%88%d8%b2%d8%9b-%d8%ac%d8%b4%d9%86-%d9%85%d9%85%d9%86%d9%88%d8%b9%d9%87-%d8%af%d8%b1-%d9%81%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af-%d8%b7%d8%a7%d9%84%d8%a8%d8%a7%d9%86/
نظر شما