شعر فارسی سچل سرمست و تاثیر آن

سچل سرمست (۱۷۳۹ -۱۸۲۷ م) شاعر عظیم کلاسیک سند است. وی در چهار زبان شعر سروده است: سندی، سرایکی، فارسی و اردو. شعر فارسی او بسیار زیبا و مهم می باشد. اشعار وی در قالب های غزل، مثنوی و قطعه است. شعر او اغلب تحت تاثیر اشعار فرید الدین عطار ، شاعر بنام فارسی قرار گرفته به همین خاطر او را « عطار سند» می نامند. با این حال وی در شعرهایش از مولانا و عبدالرحمن جامی نیز اثر گرفته است.در این نوشته سعی بر این است که زیبایی های هنری شعر فارسی سچل سرمست را با تاثیر آن بررسی کنیم.

دکتر رشد الله مخمور بخاری                                                                                       

ترجمه: سیده هما جعفری

مرور تاریخ ایالت سند به ما می‌گوید جمع آوری و انتشار اشعار سچل سرمست توسط سید فاضل علی شاه با چاپ کتاب رباعیات در سال ۱۸۸۳م بوسیله صاحب بهادر، شهردار آن زمان آغاز شد. این اولین کتابی بود که در آن ۴۴ رباعی به زبان سندی و سرایکی از سچل سرمست در یک جا منتشر می‌شد. سپس لیلا رام وطن مل، نویسنده معروف در سال ۱۸۹۰م کتاب جداگانه‌ای راجع به شاه عبداللطیف بتایی به نام « زندگانی، مذهب و شعر شاه عبداللطیف منتشر کرد که در جاهای مختلف آن اشعار سچل سرمست بعنوان توضیحات آورده شده است. تلاش برای گردآوری و انتشار اشعار سچل همچنان ادامه یافت و میرزا علی قلی بیگ، برادر عالم معروف شمس العلماء میرزا قلیچ بیگ، بعد از تلاش بسیار علمی این اشعار را جمع آوری نمود  وآن را بنام « رساله میان سچل فقیر» به چاپ رساند. بخش اول آن در سال ۱۹۰۲م و بخش بعدی اش در سال ۱۹۰۳م منتشر شد. وی از اولین کسانی است که با ارائه اشعار سچل، درباره نزدیکان وی نیز به جمع آوری اطلاعات پرداخت.

بین اشعار چهار زبانه سچل، شعر فارسی وی از اهمیت خاصی برخوردار است. با توجه به روابط تاریخی ایران و سند، فارسی از زمان قدیم در سند زبان تجار بوده است. نخستین شعرهای فارسی در قرن سیزدهم و در آثار علی بن حامد کوفی و شهباز قلندر دیده می شود. همینطور در زمان سماها (۱۳۵۰-۱۵۲۰م) شاعران مختلفی به زبان فارسی شعر سرودند از جمله شیخ حماد جمالی، شیخ عیسی، جام نظام الدین و مخدوم بلال، اشعار این افراد در تذکره های تاریخی محفوظ مانده است. بعد از استیلای شاه بیگ ارغون بر سند، زبان فارسی در سند رواج پیدا کرد. شاه حسین ارغون، پسر شاه بیگ خودش شاعر زبان فارسی بود و «سپاهی» تخلص داشت و از آنجا که زبان فارسی زبان حکمران‌ها بود جایگاه ویژه‌ای داشت و در همان زمان ترجمه و تفسیر قرآن، ملفوظات، سوانح، تاریخ سند و داستان‌ها نوشته شد. همان ایام بود که فارسی زبان رسمی سند شد. در زمان کلهوران نیز فارسی در امور دولتی پیشرفت کرد و سلسله تالیفات ادامه داشت. در زمان تالپوران نیز فارسی جایگاه والایی داشت و تعداد زیادی از علماء، نویسندگان، تاریخ‌نگاران و شاعران در این زبان به تولید اثر پرداختند. سچل نیز برای ارایه احساسات خود سندی، سرایکی، اردو و فارسی را واسطه قرار داد.

معرفی آثار

شعر فارسی سچل کم و همانگونه که اشاره شد در قالب های غزل ، مثنوی و قطعه سروده شده و در آن وی از تخلص «آشکار» و « خدایی» استفاده کرده است. مخدوم امیر احمد غیر از دیوان آشکار، پنج مثنوی وی را به نام‌های رازنامه، تارنامه، رهبرنامه، گدازنامه و وصلت نامه ذکر کرده است. قاضی علی اکبر غیر از ۵ مثنوی مذکور در آشکار نامه سه مثنوی دیگر به نام وحدت نامه، عشق نامه و درد نامه را نیز خاطر نشان کرده است.غیر از این یک دیوان غزلیات بنام « دیوان خدایی» و متون تصوف در فارسی به عنوان نکته تصوف و غزل بحر طویل را نیز ذکر نموده است. ساقی نامه، دیوان خدایی و غزل بحر طویل درباره نکات اخلاقی است. در ادامه آثار فارسی سچل را مختصرا معرفی می کنیم.

۱.دیوان آشکار:

مجموعه غزل‌های فارسی و قطعات سچل که اولین بار به کوشش میرمراد علی خان منتشر شد. این اثر از گوهرهای با ارزش تصوف به شمار می آید.

۲. ساقی نامه :

در این اثر ۲۱ قطعه جمع آوری شده که در آن طلب معرفت ساقی ازل و طلب عشق واقعی بیان شده است.

۳.مثنوی راز نامه :

در این مثنوی با حکایات کوتاه و تمثیلات، مسائل معروف وحدت وجود و خود شناسی را آموزش داده است.

۴.مثنوی تارنامه:

در این اثر رمزهای معرفت توسط تارهای تنبور را بیان و علاوه بر آن با تشبیهات، درس وحدت را ارائه کرده است.

۵.مثنوی گداز نامه :

دراین مثنوی وحدت وجود را تبلیغ کرده و می‌گوید : زمانی که سالک وجود جسمانی اش را نادیده می‌گیرد همان وقت می تواند به بقای واقعی دست پیدا کند و مادامی که عبد با معبود نزدیک می‌شود، غیرفانی و در هستسی معبود فنا می شود.

۶.مثنوی عشق نامه :

در این مثنوی سچل به بیان عظمت انسان پرداخته است و بیان می‌کند انسان با توجه به این که عاشق کمال است، دایم در حال پرواز در لامکان  و پیوسته دنبال رازو رمزهای آن است.

۷.مثنوی درد نامه:

در این اثر به سالک آموزش داده شده چطور به فنا و وحدت برسد.

۸.مثنوی رهبر نامه :

در این مثنوی شاعر با ذکر حکایت یک سوداگر، عشق واقعی را توصیف کرده است.

۹.مثنوی وصلت نامه :

در این مثنوی حمد خدا، مدح رسول خدا (ص) و صحابه و سرگذشت چند تن از علماء بیان شده است. بجز این قصه خلقت حضرت آدم ع نیز ذکر شده است.

۱۰. مثنوی وحدت نامه :

در این اثر شعری مشتمل به ۶۴ بند طولانی با موضوع وحدت و کثرت منتشر شده است.

شعر فارسی سچل و عناوین آن :

سچل در زمان خود عالم بزرگ عربی و فارسی به حساب می‌آمد. وی نه فقط زبان فارسی را به خوبی آموخت بلکه از فکر و عرفان موجود در آن نیز متاثر شد که نشان دهنده بصیرت و فارسی‌دان بودنش است. در شعر فارسی وی حس جذب، مستی، بی‌خودی و استغراق نمایان است و فلسفه وحدت وجود را به خوبی ارایه کرده است.

من به او مست و یار مست به ما

تا که از عهد داد دوست به ما

دوست را مونسی و هم نفسی

چند  ایام‌ها گذشت به  ما

آشکارا تو شاد باش  صنم

عهد نامه وفا نوشت به ما

راجع به شعر فارسی سچل، دکتر ابراهیم خلیل می‌گوید:« سچل سرمست مبلغ ماهر فلسفه اسلامی است و این فلسفه را با نهایت نترسی بیان نموده است به همین خاطر به او منصور حلاج آخرالزمان نیز گفته می‌شود. او می‌افزاید « سچل سرمست در شعر خود همزمان با اظهار نفی و اثبات، فنا و بقا، حال و قال، ذکر و فکر، مرگ و زندگی، حق و باطل، خیر و شر، باطن و ظاهر موضوعات سختی را بیان نموده است و « عشق و عقل» نیز «عشق و علم» ازعناوین دوست داشتنی اوست که در آن چیره آمدن عشق را به اثبات رسانده است.»

ذکر پیشکسوتان:

وی در اشعار خود از قرآن کریم، روایات و اقوال بزرگان به عنوان دلیل و شاهد مثال استفاده کرده است. در شعر فارسی از شخصیت هایی چون حسین بن منصور حلاج، شمس تبریزی، خواجه فریدالدین عطار و احمد جامی ذکر ویژه نموده است، شخصیت هایی که در عرصه طریقت و تصوف بر جهان فکر و عرفان تاثیر بسزایی داشتند.

در شعر او یاد و نام و عقاید منصور حلاج زیاد به چشم می خورد و در تمام اشعارش معانی ندای أنا الحق وی را تشریح نموده است. او در دیوان آشکار خود از حلاج با احترام خاصی یاد کرده است و با اظهار  ارادت خاص به او می‌گوید :

در دو جهان کن نظر باشد هستی ما

در دل و جان حلاج الفت مستی  ما

آشکار از خود برفته نعره انا الحق زده

علم منصوری برآورده در ین ایوان ما

من شدم او شد درین شکی  نباشد  زاهدا

کوس منصوری بکوبم  اندرین هر دوسرا

                                            هرکجایم ،جا بجایم ،من خدایم ، من خدا

                                            تا چه شد پوشیده ام  از درد این خاکی قبا

ما کفر نمی گویم این سخن همه راست است

آنکس که بود کافر زین معنی  شد منکر

احمد جام ژنده پیل شاعر حق گوی صوفی مسلک به شمار می آید و سچل از مریدان وی بود ،در شعر خود این گونه به او ابراز ارادت می کند:

نعمت الله جام احمد جام ماست

درمیان سوز گداز آرام ماست

من شدم  عاشق بنام آشفتگان

ره رفیق خواجه احمد جام ماست

در اشعار احمد جام و سچل تشبیهات زیادی وجود دارد مثل دیدن جلوه دوست در هر وجود، می گوید:

ای ذات وجود کام دل

ذات تو به هر وجود شامل

موجود به هر وجود او شد

با جمله صفات او مکمل

والله که اوست در دو عالم

آن حضرت بی نیاز غافل

من به جز یار به سو نه دگر می بینم

چه به بازار چه هر کوچه و شهر می بینم

چه طیور و چه وحوش و چه جن و دی ولی

همه اسرار الهی به بشر می بینم

دوست فرمود تولوا فثم وجه الله

کل شی هو هو را به نظر می بینم

 جای دیگر می گوید :

گاه هر مشکل دگر پیدا شوم

که شوم ظاهر به شکل مصطفی

گاه بی صورت گهی با صورت است

گاهی می آید به مظهر مصطفی

فرید الدین عطار نیشابوری از کسانی است که سچل  در جا به جای شعر خود از او اسم برده و از وزن و قافیه های شعر او استفاده کرده و اسم آثارش را نیز ذکر نموده است. به عنوان مثال:

بین کوچه بازار نیشابور پر از درد

مشهور همانجا شد عطار بود مرد

در منطق در وصلت او کرده بیانی

عشاق همان است رخش روی شده زرد

راز وصلت نامه خواندم ،رمز منطق الطیر را

هم چنین فرموده است آن خواجه عطار ما

در دیوان آشکار اینگونه به خواجه عطار ابراز علاقه می کند:

طبیب عشق را جایی دوکان است

که آنجا گم همه نان و نشان است

برو بر در فرید الدین عطار

کرو ای آشکار این بیان است

 سچل عشق به سرزمین نیشابور و عطار را این طور بیان می کند:

ای باد صبا با ما حقیقت شهر نیشابور کن

می کنم قربان بر آن خاک زمین این جان وتن

ای دلا گر درد جویی سوی نیشابور برو

مرد صاحب در دیارم شته عطارست درو

یار ما باشد یکی از صد هزار

عارف و عاشق بود نام اش عطار

خواجه عطار در مثنوی منطق الطیر با بیان تمثیل سیمرغ برای سالک هفت وادی سلوک را معرفی کرده است و سچل نیز در اشعار خود از آموزه های آن بیان کرده است :

کل شی هو الله است مشهور

او به هر جایی کرده است ظهور

دیده را باز کن تا بینی

ناظر او شده است منظور

گر تو واقف نه از این اسرار

تا برو سوی شهر نیشا بور

 سچل در مثنوی رهبر نامه راجع به تکبر انسان اینگونه می سراید:

ای پسر بگذر تو از دویی،خود را بشناس که او خود تویی

هر دو نمانند، بماند یکی، در ره توحید نیاری شکی

کس بدویی هست بد می رود

او به میان شک و شبه می رود

                    

                   سچل با ارادت و معرفت عطار از پیروان مولانا و جامی نیز به شمار می آید:

ای دلا خوشبو ز شه عطار در جانم رسید

از در و دیوار آید نعره هل من مزید

چه جلال الدین ، چه جامی حاشیه بردار او

این چنین تعریف ما از پیر عبدالحق  شنید

عناوین در شعر فارسی سچل در شعر سندی و سرایکی وی نیز دیده می شود که در آن آموزه های عرفانی و تصوف بوضوح دیده می شود.

منابع:

۱.راشدی حسام الدین،(۲۰۰۲: مقالات راشدی ،انستیتیوته مطالعات آسیای جنوب و مرکزی ،دانشگاه کراچی  

۲.لاکو غلام محود دکتر،۱۹۸۷م ، جی سلطنت ،مرکز مطالعات پاکستان ،دانشگاه سند ،جامشورو

۳. خلیل ابراهیم دکتر،۱۹۹۲م، سچل سرمست و نگاه آموزشی او ، مرکز آموزشی سراسری پاکستان

۴.بیگ علی قلی میرزا ،۱۹۰۲،  دیوان سچل ،میشرس هریسنگه سنس ،سکر

۵.درازی ،علی اکبر قاضی، ۱۹۸۱م ۷ دیوان آشکار جلد ۱،چاپ بخش اوقاف ایالت سند

۶.احمد،ظهور الدین دکتر.۱۹۷۷م : ادبیات فارسی در پاکستان (اردو) اداره تحقیقات پاکستان دانشگاه پنجاب

۷.نوشاهی خضر،۱۹۹۸م، مقاله تاثیر شعر و افکار احمد جامی بر شعر آشکار

۸. شفق رضا داد دکتر،۱۹۵۵م، تاریخ ادبیات ایران (ترجمه اردو)ندوه المصنفین ،اردو بازار،مسجد جامع دهلی

و آثار دیگر

کد خبر 17764

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 4 =