نگاهی به مقوله "انتقال ارزش" در بستر فرهنگی فرانسه(مطالعه موردی: دفاع از میهن)

در این متن به بررسی مواجهه فرانسه با گسترش و انتقال مفهوم ارزشی به نام جان فشانی برای میهن و مطالعه مراکز فرهنگی مرتبط با آن پرداخته شده است

مقدمه

"حفاظت از ارزشها " در هر اجتماعی از مهمترین اقدامات فرهنگی آن جامعه است. سرزمینی که در حفظ و اشاعه ارزش های فرهنگی و اجتماعی اش تلاشی نکند دیر یا زود با نفوذ "ارزشهای اجتماعی" سایر فرهنگ ها مواجه خواهد شد، روزی که شاید مسئولین فرهنگی حاضر باشند ده ها برابر برای جبران مافات هزینه کنند اما دیر باشد. "دیپلماسی فرهنگی هوشمند" پیش از آنکه ارزش های دینی و ملی از دست برود، به راه کارهای پیشگیرانه می اندیشد و در مسیر گسترش آنها اقدام می کند. آنچه در این متن ارائه میشود نتیجه بررسی نحوه پرداختن به موضوع "دفاع از میهن" به عنوان یک"ارزش اجتماعی" در برنامه های فرهنگی کشور فرانسه است.

چگونه "جنگ" به "دفاع مقدس" تبدیل می شود

کشور فرانسه جنگ های زیادی را در کارنامه خود دارد، جنگ هایی که بعضا و صرفا برای دفاع از کشور نیز نبوده است و با هدف استعمارگری اتفاق افتاده و از این جهت نه تنها قداستی نداشته که مسبب بسیاری از آوارگی ها و کوچ های مردمان مظلوم نیز بوده است، اما سربازانش را همواره به عنوان مدافعان میهن معرفی نموده و این امر را به عنوان یک ارزش ملی و اجتماعی مطرح می نماید. از آنجا که هر جامعه ای لازم است برای حفظ و گسترش ارزشهایش تلاش کند، بررسی رفتار فرهنگی فرانسه در مواجهه با یک ارزش ملی، و نحوه مدیریت برای انتقال و حفظ آن، موضوعیت می یابد.

"جنگ" واژه ایست که در ادبیات امروز دنیای مدرن سعی بر منفی جلوه دادن مفهوم آن شده است، اما اگرچه کشورهایی که خود مبدع نسبت دادن بار منفی به واژه جنگ هستند، تقریبا همواره در حال جنگ یا کمک رسانی به هم پیمانانشان در جنگ ها هستند، این تضاد آنطور که باید مد نظر مردمانشان قرار نمی گیرد، زیرا توانسته است با سیاست های اجرایی قوی همواره خود را در طرف محق نشان دهد. کشور فرانسه در سطوح مختلف هنری و فرهنگی به مقوله جنگ می پردازد. این پرداخت از طریق یادآوری یا بازسازی اقدامات سربازانیست که روزگاری در قالب ارتش فرانسه جنگیده اند. ایجاد یادبودهای سربازان و سربازان گمنام، که در تمامی شهرهای فرانسه و حتی در داخل برخی دانشگاه ها نیز وجود دارند همچنین برگزاری مراسم ادای احترام به قربانیان جنگ در کنار موزه های جنگ و بناهای یادبود جنگ از جمله اقداماتیست که اغلب در خصوص آن خوانده یا شنیده ایم.

موزه هایی با هدف نشان دادن ادوات جنگی و تاریخچه جنگ ها و نحوه و نوع پوشش سربازان نیز در کشور فرانسه وجود دارد که بویژه برای بررسی و مطالعات هدفمند و مبتنی بر منابع موثق مفید هستند و اگرچه جنبه های توریستی خود را به خوبی حفظ کرده اند اما مکانی برای نگهداری از اسناد و وسایل و یادبودها و نشان های جنگ هستند که نحوه طراحی محیطی و داخلی آنها فضایی مملو از احترام و بزرگداشت نسبت به محتوایی که عرضه میشود را انعکاس می دهد. (مانند موزه ارتش در میدان اَنوَلید)

برخی از موزه ها نیز از فضای رسمی فاصله گرفته و به تصویرسازی سه بعدی صحنه هایی از جنگ پرداخته اند که سبب میشود مخاطب خود را به فضای جنگ و آنچه حادث شده نزدیکتر ببیند.( مانند شَتو دو تَی و موزه نُرماندی)

در مجموع در فرانسه 183 موزه با موضوع ارتش، جنگ، فضاسازی، شخصیت ها و ادوات آن وجود دارد. وجود این مکان های سرپوشیده برای نگهداری و یادآوری از خودگذشتگی و اقدامات سربازان مفید است، اما برای حفظ یک فرهنگ لازم است به ارزش های آن جامه ای کاربردی پوشانده شود. لازم است مفاهیم ارزشمند وارد زندگی مردم شوند و از این جهت، صرف وجود موزه ها کافی نیستند زیرا هنوز "ارزش" مد نظر در بستر زندگی روزمره دیده نشده است. پس مراسم های یادبودی در سطح شهر در نظر گرفته میشود تا یادآوری اقدامات سربازان صرفا منوط به رفتن به موزه ها نشود. جدی گرفتن این "گرامیداشت" ها و "ادای احترام" ها به نحویست که روزهای متعدد و مکرری از سال گردشگران حاضر در میدان تریومف پاریس در حوالی ساعت 18:30 شاهد مراسم بزرگداشت و احترام به سربازان گمنام هستند. این برنامه با مراسم مخصوص اهدای گل و حضور سربازان آراسته و اجرای موسیقی برای بسیاری از گردشگران به یکی از اتفاقات جذاب توریستی تبدیل شده است. 

در سایر شهرهای فرانسه نیز بناهایی برای یادبود سربازان فرانسوی، یا آنها که برای ارتش فرانسه جنگیده اند، با ذکر نامشان ساخته شده که غالبا دسته گل های کنار آن از سوی شهرداری هابطور روزانه به روز میشود تا همیشه دسته گل هایی تازه در کنار آنها باشد. تعدد این یادمان ها نیز بسیار زیاد است و همگی در بستر نظام شهری و زندگی روزمره قرار گرفته اند.

در کنار این اقدامات دولتی که یاد سربازان و قهرمانان جنگی را در جای جای شهر زنده نگه میدارد و آن را در معرض دید شهروندان قرار میدهد، سایر اقدامات فرهنگی نیز وجود دارد که از نتایجشان نفوذ دادن ارزش "جانفشانی برای میهن" در لحظاتیست که بیشترین تاثیر را در یادگیری و یادسپاری کودکان و نوجوانان و جوانان دارد. اینکار از طریق "سرگرمی سازی مفاهیم" شکل گرفته است که سبب شده نوعی از "اقتصاد فرهنگ" نیز در قوی ترین سطح پدید بیاید. بدین ترتیب مجموعه های تفریحی بوجود آمده اند که مخاطب برای سرگرم شدن و با اختیار کامل آنها را انتخاب و به آنها مراجعه می کند، برای آن هزینه قابل توجهی می دهد، خود را در اختیار کامل برنامه های آن قرار می دهد و در نهایت با رضایت کامل آن مجموعه را ترک می کند. مجموعه هایی که "از خود گذشتگی برای میهن" را به عنوان یک ارزش اما در بسته ای از تفریح و شادی و هیجان عرضه می کنند. مجموعه هایی که به گفته موسسانشان بعضا از پر هزینه ترین مراکز تفریحی اروپا هستند، و مجموعه ای از نمایش ها و سینمایش ها را به اجرا می گذارند. آنچه در این سالن ها اتفاق می افتد، نمایش "خلق حماسه" است، که اغلب در قالب نشان دادن نبردهایی از گذشته دور تا امروز فرانسه انجام می گیرد.

به گفته مسئولین مربوطه برای ایجاد برخی از این سینمایش ها که گنجایش 2000 تماشاگر دارد بیش از بیست میلیون یورو (در سال 2021) هزینه شده است.. در کنار انواع دکور این برنامه ها، روایت متناسب با نیاز مخاطب اروپایی، موسیقی دقیق و تاثیرگذار، انواع جلوه های صوتی و بصری به کار گرفته شده، تکنیک های شعبده بازی و نیز تکنولوژی های مورد استفاده در شکل گیری نمایش، همگی بصورت مکملی برای ایجاد احساسی به یادماندنی از ارزش مد نظر و تبدیل نمودن شخصیت نمایشی خلق شده به یک قهرمان ملی درآمده اند. بستر کاملا هیجانی عاطفی روایت داستان و شکوه ایجاد شده بر روی سن نمایش و باور پذیر ساختن تبدیل یک شهروند عادی فرانسه به یک قهرمان ملی، آن چیزیست که قاب جنگ ارائه شده را تبدیل به قاب "دفاع مقدس" می کند.

نمایش های اینچنینی هر کدام نوعی از جانفشانی در مسیر حق (با تعریف یک فرانسوی) را نمایش می دهد که البته در بدنه ای از حرکت و نور و صدا و فضای شاد و تصاویر پرکشش و خوش ساخت و موسیقی های درخشان عرضه میشوند و در قلب یک روایت روزمره، ایثار انسان را برای میهن یا  ارزشی دیگر نمایش می دهد. مراجعان و مخاطبان برای تفریح به این مجموعه ها می آیند و در خلال تفریح و گذران زمانی خوش، آنچه باید به ایشان انتقال می یابد. بدون هیچ ادعایی. حتی در نامگذاری ها نیز هیچ کلمه ای با بار ارزشی دیده نمیشود. آنچه ارائه میشود تماما سرگرمی است اما به جرات می توان گفت حفظ و انتقال ارزش "دفاع از میهن" در چنین فرآیند موثری است که انجام میگیرد.

از سوی دیگر این مجموعه ها با جذب انواع گردشگر از گردش مالی قابل توجهی نیز برخوردارند که سبب میشود امکان بقا و توسعه آنها تضمین گردد.

ویژگی های روش های انتقال ارزش در فرآیند ارائه شده

تمامی بخش های این مجموعه های نمایشی از قوانین یکسانی در انتقال مفاهیم ارزشی پیروی می کنند که می توان آنها  را در پنج مورد دسته بندی نمود:

¨      برای خوراندن ارزش، ساندویچ می سازند

تقریبا هیچیک از نمایش ها یا برنامه های فرهنگی که حاوی پیامی ارزشی هستند حول آن مفهوم ارزشی طراحی نشده اند. شاید بتوان ادعا کرد حدود 80 درصد چنین برنامه هایی به یک موضوع ملموس اجتماعی یا عاطفی می پردازد، آنقدر که به نظر نمیرسد موضوع ارزشی مد نظر، عامل شکل گیری اثر نمایشی بوده است. در عوض در احساسی ترین لحظات، جلوه هایی از مفهوم جانفشانی و ایثار به نمایش در می آید. مانند بستن ساندویچی بزرگ مملو از محتویات غذایی و سس و کاهو و مخلفات در حالیکه یک قرص دارویی کوچک نیز در میان آن قرار دارد.  نسبت پرداختن مستقیم به مفهوم "ارزش"ی ارائه شده به کل برنامه مانند نسبت همان قرص است به کل ساندویچ.

¨      مفهوم "ارزش" را بذل و بخشش نمی کنند

طرح و رواج یک مفهوم ارزشی زمانی اثرگذار است که آن محتوا همچنان نزد مردمان آن جامعه به عنوان "ارزش" باقیمانده باشد.  بیان کردن بی قاعده و مکرر هر مفهومی می تواند منجر به اشباع شدن آن جامعه از مفاهیم مد نظر گردد، به این ترتیب پیش از آنکه محتوای عالی آن توسط مخاطب درک و هضم شود، ته نشین میشود و تبدیل میشود به عبارتی مبتذل که مخاطب به راحتی آن را بذل و بخشش خواهد کرد و از خیر آن خواهد گذشت. یکی از نکات قابل توجه در روشهای مورد استفاده "حدنگه داشتن" در مصرف مفاهیم عالی و اسراف نکردن آنهاست.

¨      "تو" را تبدیل به "قهرمان" می کنند

شخصیت هایی که در طول روایت ها تبدیل به قهرمان میشوند به خودی خود هیچ ویژگی قهرمان گونه ای ندارند. این اراده و استواری انسان هاست که به مرور زمان از آنها قهرمان میسازد. اتفاقات زندگی شان کاملا معمولی و روزمره است. کم توانند، عاشق میشوند، خطا می کنند، سر به سر دیگران می گذارند، زمین میخورند و هرچیزی که بتواند برای بیننده نیز اتفاق بیفتد یا توسط او تجربه شود. این امر از یک سو باعث میشود تمامی اتفاقات  برای مخاطب قابل درک شود و از سویی دیگر از مهمترین عللی است که باعث میشود مخاطب با شخصیتی که به زودی می تواند قهرمان کشورش باشد همذات پنداری کند. چه بسا خودش نیز فاصله ای با قهرمان شدن نداشته باشد.

¨      "ارزش" را پر طمطراق ارائه می کنند

در این مجموعه آثار، انتقال مفاهیم ارزشمند در بستر عواطف تحریک شده اتفاق می افتد. در نتیجه ابتدا  و در مسیر روایتگری، مخاطب به شخصیت علاقمند میشود، بعد او را تیرباران می کنند، یا ابتدا او را به عنوان عاشقی طناز و شوخ طبع میشناسد و بعد از آن است که جانباز میشود، زمانیکه فضاسازی های قوی و پرطمطراق عواطف حضار را تحت تاثیر قرار میدهد بهترین زمان است برای رونمایی از محتوای مد نظر، آنهم کوتاه و مختصر.

¨      با اقتصاد فرهنگ امکان ادامه کار فرهنگی را فراهم می کنند

تبدیل کردن مجموعه ای که یک مرکز عمیقا فرهنگی محسوب میشود به یک مجموعه تفریحی، سبب شده مخاطبین آن وسعت پیدا کنند و از این جهت گردش مالی قابل توجهی نیز در آن برقرار شود. کسب درآمد از این مسیر خود به تزریق بودجه به مسیر تولیدات فرهنگی کمک می کند و همین امر موجب تضمین بقای چنین مجموعه هایی است.

آنچه به نظر میرسد این است که ما در کشورمان برای اشاعه ارزشها "هزینه" می کنیم اما دولت فرانسه برای این امر، "سرمایه گذاری" می کند. تفاوت این دو رویه مانند این است که برای اشاعه فرهنگ دیدن آثار نمایشی مذهبی، بلیط آنها توسط یک نهاد فرهنگی خریداری و بصورت رایگان در اختیار مردم قرار گیرد (سیاست اول) یا اینکه هزینه قابل توجهی برای ساخت و تولید یک اثر نمایشی صرف شود و اثر تولید شده در بالاترین سطوح جذابیت های نمایشی (اعم از روایتگری و بازی و دکور و موسیقی و ...) باشد تا شهروندان، ولو آن دسته که در زمره افراد مذهبی قرار نمی گیرند، خودشان تمایل قوی برای دیدن آن اثر پیدا کنند(سیاست دوم). تجربه نشان می دهد که انتخاب سیاست دوم به مرور زمان هم موجب شکل گیری اقتصاد فرهنگ خواهد بود و هم سطح سلیقه مخاطبان و به تبع آن سطح تولیدات هنرمندان آثار را افزایش خواهد داد که هر دوی اینها منجر به رشد و تقویت سطح فرهنگ اجتماعی میشود.

آنچه در اینجا ارائه شد بررسی سطوح متفاوت و نحوه پرداختن به یک ارزش ملی و اجتماعی از سوی دولت فرانسه بود. اقدامی فرهنگی که تولی گری آن توسط دولت انجام میگیرد و از انواع برنامه های نمایشی و سینمایشی برای این منظور استفاده میکند. در کنار این پدیده از انواع یادمان های شهری و موزه ها و یادآوری های سالانه نیز به عنوان ابزارهای جنبی برای به یادنگهداری "ارزش منتقل شده" بهره میبرد (و نه به عنوان ابزار انتقال ارزش).

اشاعه و تقویت ارزش ها که مدتهاست دغدغه هنرمندان متعهد و جامعه شناسان متخصص و اهالی فرهنگ کشورماست می تواند ما را به سمت ایجاد چنین تولیداتی ببرد، در این راستا لازم است بتوان سرمایه گذاران توانمند را نسبت به بازگشت سرمایه و تاثیرات مثبت و ملی سرمایه گذاری در چنین پروژه هایی توجیه نمود.

کد خبر 20670

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 11 =