بحران آموزشی در مدارس دینی بنگلادش

در نظام آموزشی کشور ما پایانی بر مشکلات موجود وجود ندارد. در این سیستم آموزشی، به رفع مشکلات موجود، ارتقای کیفی و اصلاح آن، زیاد فکر شده است. اما در مقطعی از این روند اصلاحی، سیستم آموزشی  تقریباً نابود شد و در این روند، مدارس بزرگ دینی، به مدارس غیر دینی و دانشکده تبدیل شدند. متأسفانه، ما که از اصلاح سیستم مدارس دینی صحبت می کنیم، به نظر می رسد اصلاً از فلسفه این سیستم و وجود مدرسه های دینی آگاه نیستیم. فلسفه وجودی آموزش و پرورش در مدارس دینی، تربیت عالمان،   متخصصان و اندیشمندان اسلامی مجهز به علم و عمل برای رهبری دینی جامعه اسلامی است. بی توجهی به فلسفه وجودی مدرسه های دینی، دلیل بحران این قدیمی ترین نظام آموزشی در اسلام است.

بحران آموزشی در مدارس دینی بنگلادش

در نظام آموزشی کشور ما پایانی بر مشکلات موجود وجود ندارد. در این سیستم آموزشی، به رفع مشکلات موجود، ارتقای کیفی و اصلاح آن، زیاد فکر شده است. اما در مقطعی از این روند اصلاحی، سیستم آموزشی  تقریباً نابود شد و در این روند، مدارس بزرگ دینی، به مدارس غیر دینی و دانشکده تبدیل شدند. متأسفانه، ما که از اصلاح سیستم مدارس دینی صحبت می کنیم، به نظر می رسد اصلاً از فلسفه این سیستم و وجود مدرسه های دینی آگاه نیستیم. فلسفه وجودی آموزش و پرورش در مدارس دینی، تربیت عالمان،   متخصصان و اندیشمندان اسلامی مجهز به علم و عمل برای رهبری دینی جامعه اسلامی است. بی توجهی به فلسفه وجودی مدرسه های دینی، دلیل بحران این قدیمی ترین نظام آموزشی در اسلام است.

در حال حاضر معلمین شایسته و با کیفیتی در این مدارس مشغول تدریس نیستند. جذب و انتصاب معلمان جدید صورت نمی گیرد. افرادی که با مدارک بالاتر تحصیلات دینی در خارج از کشور درس خوانده اند، شناسائی و در این مدارس بکار گرفته نمی شوند. بی برنامگی شدیدی در زمینه انتصاب، جایابی و ارتقاء آنها دیده می شود. در نتیجه این کاستی ها، در بسیاری از مدارس دینی عالیه، عملاً در سطوح "فاضل[i] و کامل[ii]" کلاس ها برگزار نمی شود.

اگر بخواهم مثالی از تجربه عملی خود بزنم، می توانم به وضعیت مدرسه دینی "خدیجه الکبری" اشاره کنم. من پس از بازگشت از تحصیل در ایران، اقدام به تأسیس این مدرسه دینی دخترانه نیمه دولتی با همکاری مردم محلی کردم. هم اکنون دانش آموزان تا سطح داخل (کلاس دهم) با سیستم پرداخت حقوق معلمان از طرف دولت در این مدرسه مشغول تحصیل هستند. این مدرسه در حال حاضر با کمبود معلم مواجه است و 5 پست خالی معلمی دارد. هفت، هشت معلم شاغل دیگر، کمبود و جای خالی 5 معلم را پر می کنند و مجبورند با تدریس اضافه، این کاستی را جبران کنند. در گذشته معلمان در مدارس دینی به صورت محلی جذب و بکارگیری می شدند. مدیر مدرسه در صورت نیاز می توانست مستقیماً به جذب معلمان واجد شرائط اقدام نماید. اما حالا باید برای بکارگیری معلم، متقاضیان در آزمون جذب، ثبت نام و از سد آن عبور کنند. جذب معلم بدین شکل و از طریق آزمون با شرائط و برنامه های مدارس دینی همخوانی ندارد و به یک معضل و چالش در پیش روی فعالیت این مدارس تبدیل شده است.

مدرسه ابتدایی، گام اول و اساسی مدرسه است. حقوق و کمک هزینه معلمان مدارس ابتدایی غیر دینی با حقوق و کمک هزینه معلمان مدارس ابتدایی دینی قابل مقایسه نیست. در مدارس غیر دینی، معلمان حقوق و مزایای بیشتری دریافت می کنند. به دانش آموزان در مدارس ابتدایی غیر دینی دولتی، کمک هزینه ماهانه داده می شود، اما این مزیت در مدارس ابتدایی دینی ‌وجود ندارد. اگر این وضعیت در مدارس ابتدایی دینی ادامه یابد، جذب دانش آموز یا دانشجو در سطوح داخل(تا کلاس دهم) [iii] و سطوح بعدی فاضل و کامل (کارشناسی و کارشناسی ارشد) با مشکل و محدودیت مواجه می شود.

در اینجا خوب است به ریشه تاریخی مدارس دینی عالیه در شبه قاره هند هم اشاره شود. این مدارس که مدرسه عالیه دولتی بخش بازار در محله قدیمی شهر داکا نمونه قدیمی این مدارس در بنگلادش است، از مدرسه عالیه کلکته هند الگو برداری و توسعه داده شده اند. مدرسه عالیه کلکته هند در زمان تسلط انگلیسی ها که دشمن اسلام و مسلمانان بودند و با مجوز آنها تأسیس شد. جالب است که از زمان تأسیس این مدرسه دینی عالیه در سال 1780، تا سال 1926 م، مدیران آن انگلیسی و مسیحی بودند. در واقع انگلیسی ها برای رسیدن به اهداف خود این مدرسه را تأسیس و اداره کردند. در سال 1757، انگلیسی ها حکومت بنگال را با غلبه بر نواب سراج الدوله در جنگ پالاشی بدست گرفتند. پس از فتح بنگال، انگلیسی ها دست به اقداماتی زدند که در نتیجه آنها موجودیت اسلام و مسلمانان در شبه قاره هند به خطر بیفتد. در آن زمان یک عالم اسلامی که نامش "ملا مجد الدین" بود به کلکته آمد. مسلمانان کلکته از ملا مجدالدین خواستند که حداقل، آموزش مقدماتی اسلام را به دانش آموزان مسلمان ارائه بدهد. رهبران مسلمان کلکته با یک ابتکار دسته جمعی از فرماندار انگلیسی وقت، درخواست مجوز تاسیس مدرسه دینی کردند. ولی انگلیسی ها از ظهور مجدد مسلمانان که در سرزمین خودشان فاقد قدرت شده بودند، نگرانی داشتند. در نهایت فرماندار انگلیسی کلکته، با این درخواست به شرط داشتن یک مدیر انگلیسی و یک مولوی مسلمان به عنوان ناظر آموزشی در مدرسه موافقت کرد و با این شرائط مجوز تاسیس مدرسه دینی عالیه را برای مسلمانان کلکته صادر نمود. من در کتاب "آموزش مدارس دینی در چه مسیری است" که در سال 1980 م نوشته و منشر کرده ام و در سال 1990 م تجدید چاپ شده است، به تفصیل در باره این موضوع بحث کرده ام.

 موضوع دیگری که بطور جدی موجودیت مدارس دینی را تهدید می کند، نوعی شیفتگی در امر مدرن سازی آموزش و پرورش در مدارس دینی است. پس از تأسیس "دانشگاه مسلمانان علیگر" در کلکته هند در سال 1875، روی آوری به آموزش مدرن انگلیسی در جامعه مسلمانان شبه قاره افزایش یافت. در آن زمان یک فکر و ایده ای در میان برخی از علمای کلکته مطرح شد و عده ای بر اساس آن پیشنهاد کردند که تدریس کتاب های مدارس غیر دینی را هم به برنامه درسی مدرسه های دینی اضافه کنند. برخی از اساتید با این پیشنهاد مخالفت کردند و بین عالمان دینی بر سر این ایده اختلاف افتاد. دکتر محمد شهید الله، عبدالرحمن بیسواس رئیس جمهور پیشین، دکتر علیم الراجی، وکیل مودود احمد و برخی دیگر، شاگردان مدارس این طرح جدید بودند.   اما بعدها این مدارس طرح جدید، در نهایت به مدارس و کالج های غیر دینی تبدیل شدند. در سال 1957 م، دولت وقت عوامی لیگ مسلم (در پاکستان شرقی، بنگلادش امروزی) با صدور بخشنامه ای مدارس دینی طرح جدید را به عنوان "دانشکده های متوسطه ‌اسلامی" معرفی کرد. به عنوان مثال، کالج نذرل در داکا که یک مدرسه طرح جدید بود، به یک "دانشکده متوسطه ‌اسلامی" تبدیل شد. "دانشکده محسن" در چیتاگونگ هم که اسم قبلی آن "مدرسه محسنیه" بود بر این اساس تاسیس یافت. طبق آمار منتشره، از آن مقطع به بعد، تعداد 1094 مدرسه دینی در سراسر کشور به مدرسه غیر دینی و دانشکده تبدیل شده است. در حال حاضر تمام کتاب های مدارس غیر دینی در برنامه مدارس دینی سطح داخل (تا کلاس دهم) گنجانده شده است. یعنی چند کتاب اضافی در برنامه مدارس دینی بر دانش آموزان تحمیل شده است. در این خصوص سئوال دانش آموزان این است که چرا ما باید این همه کتاب های اضافی را بخوانیم؟

مکتب "دیوبند" منبع و اساس مدارس قومیه (قومی) است. مدارس دیوبند در سال 1866 م، تقریباً 100 سال پس از تاسیس مدرسه عالیه کلکته تأسیس شد. فلسفه تأسیس مدارس دیوبند، تعلیم معارف دینی خارج از کنترل دولت بود.

 مرحوم مولانا شمس الحق فریدپوری صاحب در کتاب خود که مطالعه آن توصیه می شود، سخنرانی "امین الحسینی مفتی اعظم وقت فلسطین" در مدرسه دارالعلوم کراچی را به بنگالی ترجمه کرده و آورده است. در این مطلب او داستان غم انگیزی را بیان کرده است که نشان می دهد چگونه انگلیسی ها مدارس آموزش اسلامی را در مدت بیست و پنج سال در مصر ریشه کن کردند.

 لذا در خاتمه باید بگویم که اگر ما الان مراقبت نداشته نباشیم، این سرنوشت در انتظار کشور ما نیز هست.

نویسنده:  دکتر محمد عیسی شاهدی، مدیر مرکز تحقیقات اسلامی بیت الشرف داکا.

(روزنامه انقلاب، شنبه، 19 اکتبر 2024)

https://dailyinqilab.com/editorial/article/695571

ملاحظه : در بنگلادش همانند بخش های دیگر شبه قاره هند از سده ها پیش مدارسی دینی تحت دو عنوان مدارس قومیه و عالیه فعالیت می کنند. در این مدارس از کلاس اول ابتدائی تا فوق لیسانس، دروس اسلامی آموزش داده می شود و مدارک فارغ التحصیلان آنها در این کشور معتبر است.

مدارس دینی قومیه، غیر دولتی و زیر نظر جمعیت ها و تشکل های دینی عمدتا وابسته به جماعت تبلیغ و دیوبندی هاست و با تفکرات و گرایشات سلفی، قرائتی سنتی و سلفی از اسلام را تدریس و ترویج می کنند. این مدارس مورد حمایت سعودی هاست و دولت عربستان کمک های زیادی به این مدارس می کند.

در کنار مدارس دینی قومیه (قومی)، مدارس دینی عالیه وجود دارد که غالبا دولتی و تحت نظارت و کنترل دو وزارتخانه آموزشی (وزارت آموزش ابتدائی و عمومی و وزارت آموزش) فعالیت می کنند. مدارس عالیه از سطح و اعتبار بالاتری نسبت به مدارس قومیه برخوردارند و رسمی تر و سازمان یافته تر از مدارس قومیه هستند.

میلیون ها واجد شرائط تحصیل در بنگلادش از کلاس اول ابتدائی وارد این مدارس می شوند و تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی ارشد در این دو نوع مدرسه دینی ادامه می دهند که بار سنگینی از دوش دولت در بخش آموزش عمومی و همگانی بر می دارند.

عنوان و سطح بندی این دو مدارس از شروع تا خاتمه عبارتند از :

مدارس عالیه : 1- ابتدائی (از کلاس 1 تا 5 ) 2- داخل (از کلاس 6 تا 10 ) 3- عالم (از کلاس 10 تا 12 ) 4- فاضل (مقطع لیسانس) 5- کامل (مقطع فوق لیسانس)

مدارس قومی (قومیه) : 1- ابتدائی (از کلاس 1 تا 5 ) 2- متوسطه (از کلاس 6 تا 10) 3- ثانویه (از کلاس 10 تا 12) 4- فاضل (مقطع لیسانی) 5- کامل (مقطع فوق لیسانس)

لازم به اشاره است که در این مدارس با سابقه، از ابتدای تاسیس، زبان فارسی (بویژه متون کهن و کلاسیک ادبیات فارسی نظیر گلستان و بوستان سعدی) هم تدریس می شود که در سال ها و دهه های اخیر بنا بدلایل متعددی، آموزش زبان فارسی در این مدارس ضعیف شده و از شرائط مناسب قبلی دور شده است.

 

[i] سطح کارشناسی

[ii]  سطح کارشناسی ارشد

[iii] تا پایه دهم را در این مدارس، سطح داخل می گویند.

کد خبر 21727

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 6 =