مهرپرستی در قلمرو بوسنی و هرزگوین امروزی

آئین میترا به مدت سه قرن در هرزگوین حضور داشته است. اهمیت آن برای تاریخ و تمدن کلاسیک در این واقعیت منعکس می‌شود که این آئین پس از آنکه امپراتور روم، تئودوسیوس اول، در سال ۳۹۲ میلادی تمام اشکال ادیان بت‌پرستی را ممنوع کرد، همچنان در قلمرو هرزگوین امروزی به حیات خود ادامه داد. یافته‌های سکه‌شناسی از معبد میترا در شهر کونیتس می‌تواند دلیلی برای این موضوع باشد. در این معبد، سکه‌هایی متعلق به دوره حکومت امپراتور آرکادیوس (فلاویوس تئودوسیوس آگوستوس، ۳۹۵-۴۰۸ میلادی) کشف شده است.

چکیده:
آئین میترا به مدت سه قرن در هرزگوین حضور داشته است. اهمیت آن برای تاریخ و تمدن کلاسیک در این واقعیت منعکس می‌شود که این آئین پس از آنکه امپراتور روم، تئودوسیوس اول، در سال ۳۹۲ میلادی تمام اشکال ادیان بت‌پرستی را ممنوع کرد، همچنان در قلمرو هرزگوین امروزی به حیات خود ادامه داد. یافته‌های سکه‌شناسی از معبد میترا در شهر کونیتس می‌تواند دلیلی برای این موضوع باشد. در این معبد، سکه‌هایی متعلق به دوره حکومت امپراتور آرکادیوس (فلاویوس تئودوسیوس آگوستوس، ۳۹۵-۴۰۸ میلادی) کشف شده است.

تحقیقات این مقاله عمدتاً بر این موضوع متمرکز است که آئین میترا در ناحیه داخلی استان رومی دالماتیا بیشتر از آنچه پیش‌تر در تاریخ‌نگاری تصور می‌شد دوام داشته است و ویژگی‌های خاص آن را می‌توان از طریق نمادشناسی محلی و نگارش سنگ‌نوشته‌ها مشاهده کرد.

کلیدواژه‌ها:
میتراپرستی، نگارش سنگ‌نوشته‌ها، نقش‌برجسته، محراب نذری، اجتماع مذهبی، آیین میتراپرستی، اهداکننده، بومی‌گرایی زبانی، شرقی‌ها، تئودوسیوس اول، آرکادیوس

آئین میترا در قلمرو هرزگوین امروزی یکی دیگر از آئین‌های خارجی دوره کلاسیک است که بخشی از موزاییک مذهبی این منطقه در بوسنی و هرزگوین را تشکیل می‌داد. شایان ذکر است که این آئین تنها در شرق هرزگوین، در بخشی از یک زیرمنطقه که روند رومی‌سازی به دلیل انزوای جغرافیایی آن بسیار کند بود، حضور داشت. تاریخ پژوهش در این زمینه بسیار محدود است، و نویسندگانی همچون پاتش، گابریچویچ، سرگجویفسکی، زوتوویچ، ویلکس، اماموویچ، بویانوفسکی و پاشکوالین به‌طور کلی به تحلیل و مقایسه اطلاعات مرتبط با این موضوع پرداخته‌اند.

منابع مکتوب، مانند آثار نویسندگان باستانی، اطلاعات دقیق و قطعی‌ای درباره وجود این آئین در شرق استان رومی دالماتیا ارائه نمی‌دهند. تنها شواهد غیرقابل انکار وجود آئین میترا در سرزمین هرزگوین، سنگ‌نوشته‌ها هستند. میتراپرستی از منطقه آکویلیا به بالکان غربی گسترش یافت و به همین دلیل، معابد میترا در هرزگوین، به‌طور مشروط، به‌عنوان یادمان‌هایی از گروه غربی در نظر گرفته می‌شوند.

دلیلی که این نظریه را تأیید می‌کند، قدمت یادمان‌های میترا در شرق هرزگوین است. در واقع، تاریخ‌نگاری مدرن، باستان‌شناسی و سنگ‌نوشته‌شناسی تاریخ‌گذاری آن‌ها را غیرقابل‌تردید می‌دانند و معتقدند که این یادمان‌ها متعلق به قرن چهارم میلادی هستند. از آنجا که نقطه آغاز گسترش این آئین از نظر جغرافیایی و فرهنگی از قلمرو امروزی شرق هرزگوین فاصله داشت، میتراپرستی تا قبل از قرن چهارم میلادی به اوج خود نمی‌رسد، هرچند که در قرن دوم میلادی ظاهر شده بود.

در حالی که شکل نقش‌برجسته با قوس نوک‌دار می‌تواند به آکویله مربوط باشد، زیرا تا کنون فقط در استان‌های غربی امپراتوری پیدا شده‌اند، شکل نامنظم «میترایی» که فقط در دره رودخانه نرتوا ظاهر می‌شود، به فاصله فرهنگی از محل اصلی آیین اشاره دارد. با توجه به این واقعیت، گسترش میترائیسم در بالکان غربی باید به‌عنوان یک فرایند تاریخی چندصدساله در نظر گرفته شود، نه یک پدیده مذهبی یا اجتماعی.

در مورد هرزگوین، می‌توان گفت که تاکنون تنها چهار یادمان سنگ‌نوشته‌ای مرتبط با آئین میترا کشف شده است. اگرچه تعداد این یادمان‌ها ممکن است کم به نظر برسد، اما ارزش آن‌ها نسبتاً مهم است. ابتدا باید ذکر کرد که همه این یادمان‌ها در بخش بالایی جریان رودخانه نرتوا کشف شده‌اند. دو مورد در کونیتس، سومی در لیشیچی (همچنین در شهرداری کونیتس) و آخری در پوتوتسی (شهرداری موستار) پیدا شده‌اند. همه این نام‌های جغرافیایی در دره رودخانه نرتوا قرار دارند، که اهمیت این مسیر را برای ارتباط در فرایند گسترش میترائیسم تأیید می‌کند.

چهار یادمان میترا که در بالادست رودخانه نرتوا یافت شده‌اند به این نتیجه می‌رسند که کونیتس، لیشیچی و پوتوتسی مثلث فضایی را تشکیل می‌دهند که در آن خدای میترا مورد پرستش قرار می‌گرفت.

در اواخر قرن نوزدهم، باستان‌شناس کارل پاتش تحقیقاتی میدانی سیستماتیک از معبد میترا که در کرانه راست نهر ترستنیتسا قرار داشت، انجام داد. این نهر به رودخانه نرتوا می‌ریخت. برخلاف رویه معمول ساخت معابد میترا در غارهای طبیعی یا مصنوعی، معبد کونیتس روی زمین و در جنگل قرار داشت، که هنوز هم سطحی از حفاظت را برای آن فراهم می‌کرد. این منطقه همچنین در شیبی تند قرار داشت که دسترسی به آن دشوار بود. پاتش توصیف دقیقی از ظاهر و اندازه معبد ارائه کرد. این معبد به شکل یک مستطیل ساخته شده بود. سمت شمالی معبد شیب طبیعی تپه بود، در حالی که سه سمت دیگر به‌طور مصنوعی ساخته شده بودند. می‌توان فرض کرد که به دلایل عملی، ورودی باید در سمت غربی قرار می‌گرفت.

مطابق با رویه معمولی که در امپراتوری اواخر روم برای ساخت معابد میترا وجود داشت، این معبد نیز بسیار کوچک بود. دلیل این امر این است که پیروان میترا می‌خواستند معبدی در کونیتس بسازند که تا حد امکان شبیه معابد زیرزمینی سنتی میترا باشد. به نظر می‌رسد که این معبد نیز تا حدودی دفن شده بود. از آنجا که هیچ نشانه‌ای از آتش‌سوزی یا تخریب خشونت‌آمیز معبد وجود ندارد، این فرضیه که معبد در طی قرن‌ها به‌تدریج فروپاشیده است، منطقی به نظر می‌رسد.

بنابراین، می‌توان نتیجه گرفت که این آئین شرقی به‌تدریج از صحنه مذهبی آن بخش از دالماتیای رومی ناپدید شده است.

مهرپرستی در قلمرو بوسنی و هرزگوین امروزی

شکل ۱: نقشه معبد میترا در کونیتس (اقتباس از پاتش، میترائیوم در کونیتس، صفحه ۶۳۱)

در معبد میترا در کونیتس، دو یادمان کشف شده است: یک نقش‌برجسته همراه با کتیبه و یک محراب کتیبه‌دار. باید اشاره کرد که نقش‌برجسته کونیتس یکی از برجسته‌ترین یادمان‌های این نوع است، نه تنها در بوسنی و هرزگوین، بلکه در کل اروپا. این اثر به گروهی از تصاویر با نمادشناسی پیچیده تعلق دارد، و تاکنون کمتر از ده یادمان مشابه در سراسر اروپا، عمدتاً در مناطق دانوب و راین، کشف شده است.

ویژگی اصلی این نقش‌برجسته از کونیتس این است که در هر دو طرف آن حکاکی شده است – دارای یک سمت جلو (رو) و یک سمت عقب (پشت) است. گابریچویچ معتقد است که بر اساس این نقش‌برجسته می‌توان آیین‌های مذهبی پیروان میترا و پیش‌زمینه‌های عقیدتی این آیین را تحلیل کرد. پیش از کشف این نقش‌برجسته، در باستان‌شناسی تنها تصاویری از جشن‌های میترا و سول شناخته شده بود، اما در این نقش‌برجسته جشن پیروان میترا به نمایش درآمده است.

این نقش‌برجسته به دیوار معبد نصب نشده بود، بلکه به‌گونه‌ای آویزان بود که پیروان میترا بتوانند از هر دو طرف به محتوای آن دسترسی داشته باشند. در سمت جلوی نقش‌برجسته یک ترکیب چهار تصویری وجود دارد که در بالکان غربی بسیار نادر است. دانشمندان بر این باورند که این ترکیب نشان‌دهنده تناسخ میترا است. در سمت دیگر نقش‌برجسته یک صحنه اصلی آیینی وجود دارد که آیین مذهبی را با جزئیات به تصویر می‌کشد.

بر اساس دیدگاه برخی مورخان، مانند کومونت، یکی از شخصیت‌های موجود در نقش‌برجسته نماد فردی با اصالت ایرانی است. همچنین خود آیین به دین باستانی ایران مرتبط است. در واقع، ایرانیان باستان به رستاخیز مردگان اعتقاد داشتند و پیروان میترا به پیش‌گویی‌ای باور داشتند که در آن در آخرین روز زمین، قهرمانی به نام سوشیانت گاوی را قربانی کرده و نوشدارویی برای جاودانگی می‌سازد.

گابریچویچ با تحلیل نقش‌برجسته کونیتس، مقایسه دقیقی بین آیین میترائی و مراسم مذهبی مسیحی انجام داد. قابلیت چرخش این نقش‌برجسته نشان می‌دهد که آیین مذهبی شامل چندین بخش بوده است، مشابه مراسم مسیحی که از دو بخش جداگانه تشکیل می‌شود. یکی دیگر از شباهت‌ها، شام مقدسی است که در آن نان و شراب به بدن و خون مسیح تبدیل می‌شوند، همان‌طور که خون گاو مقدس به اکسیر جاودانگی تبدیل می‌شود، به اعتقاد پیروان میترا. خون در هر دو مراسم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

علاوه بر اهمیت نمادشناسی نقش‌برجسته، کتیبه یادمانی نیز منبعی مهم برای تاریخ‌نگاران است. بر روی قوس این یادمان، کتیبه زیر حک شده است:

Deo Soli Inv[ict]o Met[h]er[i]

خدای خورشید شکست‌ناپذیر میترا

علاوه بر ویژگی‌های معمول که نام میترا را همراهی می‌کنند، این کتیبه از نظر نام‌شناسی اهمیت دارد، زیرا نام این ایزد به صورت تحریف‌شده متری نوشته شده است. از آنجایی که کتیبه‌ای که در پوتوتسی، نزدیک موستار پیدا شده، دارای همین شکل از نام است، می‌توان نتیجه گرفت که این موضوع به پدیده‌ای زبانی مرتبط با ناحیه محدود جغرافیایی در دره رودخانه نرتوا اشاره دارد که به‌عنوان شناخته می‌شود.

با مقایسه سایر یادمان‌های میترائی که در منطقه بالکان غربی پیدا شده‌اند، گابریچویچ نتیجه گرفت که این یادمان مربوط به دوره پس از حکومت امپراتور روم، گالیانوس (۲۶۰–۲۶۸ میلادی) است، زیرا عنوان عمدتاً در این دوره در استان‌های بالکان رایج بوده است. اماموویچ نیز بر این باور است که نقش‌برجسته کونیتس مربوط به قرن چهارم میلادی است.

این تاریخ‌گذاری برای تاریخ‌نگاران کلاسیک اهمیت زیادی دارد، زیرا نشان می‌دهد که مسیحیت در نواحی داخلی دالماتیا پس از فرمان میلانی (۳۱۳ میلادی) نسبتاً آهسته گسترش یافته است و میترائیسم تا تقریباً اوایل قرون وسطی در صحنه تاریخی این بخش از اروپا باقی مانده است.

مهرپرستی در قلمرو بوسنی و هرزگوین امروزی

شکل ۲: نمای جلوی نقش‌برجسته کونیتس (اقتباس از پاتش، میترائیوم در کونیتس، صفحه ۶۵۸، تابلو II)

مهرپرستی در قلمرو بوسنی و هرزگوین امروزی
شکل ۳: نمای پشت نقش‌برجسته کونیتس (اقتباس از پاتش، میترائیوم در کونیتس، صفحه ۶۵۹، تابلو III)

علاوه بر نقش‌برجسته مذکور، در معبد میترا در کونیتس استخوان‌های گراز وحشی، بره، گاو، پرندگان و دیگر حیواناتی که احتمالاً قربانی شده بودند، به همراه سکه‌های مختلفی از امپراتوران روم یافت شده است. این یافته‌ها نشان‌دهنده حضور چندصدساله این آیین در دره رودخانه نرتوا هستند.

یافتن ۹۰ سکه احتمالاً از خزانه مشترک این معبد سرچشمه گرفته است. تاریخ‌گذاری این سکه‌ها ساده است و تأیید می‌کند که این معبد از اوایل قرن دوم تا پایان قرن چهارم میلادی وجود داشته است. وجود سکه‌های مربوط به دوره امپراتور آرکادیوس نشان می‌دهد که احتمالاً آیین میترا پس از سال ۳۹۲ و ممنوعیت پاگانیزم توسط تئودوسیوس همچنان در هرزگوین وجود داشته است. این فرضیه منطقی به نظر می‌رسد اگر به انزوای جغرافیایی این منطقه در استان توجه کنیم.

بر خلاف نقش‌برجسته‌ای که پیش‌تر به آن اشاره شد، بر روی این آرا وقف‌شده نام وقف‌کننده‌ای حک شده است که از نظر ریشه‌شناسی نام، نشان‌دهنده منشأ شرقی او است. از آنجا که این یادمان به میترا اختصاص یافته، که آیین او در میان نظامیان بسیار محبوب بود، ممکن است وتوریوس سربازی بوده باشد که در دره رودخانه نرتوا حضور داشته است.

عجیب است که تنها یک آرا وقف‌شده در معبد میترا پیدا شده، در حالی که این معبد برای چندین قرن وجود داشته است. توضیح این موضوع را می‌توان به دو شکل در نظر گرفت. در واقع، اگر فرض شود که در این منطقه یک جامعه مذهبی از پیروان میترا وجود داشته، کمبود این نوع یادمان‌های وقف‌شده نشان می‌دهد که ساخت این یادمان‌ها به‌عنوان بخشی از فرهنگ مذهبی آن جامعه محلی رایج نبوده است. در این صورت، آرا وقف‌شده وتوریوس در واقع یک استثنا خواهد بود که قاعده را تأیید می‌کند.

دلیل دیگر می‌تواند کاملاً ماهیتی عملی داشته باشد – یادمان‌های وقف‌شده به دلیل شکل منظم خود در دوره‌های تاریخی بعدی به‌عنوان مصالح ساختمانی ثانویه مورد استفاده قرار گرفته‌اند.

شواهد وجود یک جامعه مذهبی سازمان‌یافته

شواهدی که می‌توانند وجود یک جامعه مذهبی یا اجتماعی سازمان‌یافته در بخش بالایی رودخانه نرتوا را نشان دهند عبارت‌اند از:

  1. بر روی نقش‌برجسته کونیتس، اگرچه کتیبه‌ای حک شده، اما نام وقف‌کننده ذکر نشده است. این موضوع می‌تواند این نظریه را تقویت کند که این یادمان توسط یک جامعه سفارش داده شده و به‌عنوان یک دارایی عمومی مورد استفاده قرار گرفته است.
  2. اندازه معبد میترا و مواد باستان‌شناسی کشف‌شده در آن نشان‌دهنده این است که این مکان یک مکان مذهبی عمومی بوده است.

این معبد احتمالاً توسط پیروان آیین میترا از مناطق اطراف کونیتس و موستار مورد بازدید قرار می‌گرفته است. یکی از تأییدیه‌های این فرضیه، یافته‌های باستان‌شناسی در لیسیچیچی، نزدیک کونیتس است. کارل پاتش، با استفاده از روش بررسی باستان‌شناسی، دریافت که در این بخش از جریان رودخانه نیز یک معبد وجود داشته است. اگرچه ابعاد این معبد کوچک‌تر از معبد کونیتس بوده، اما موقعیت ساختمان آن تقریباً مشابه بوده است.

مهم‌ترین یافته از این مکان باستان‌شناسی یک یادمان وقف‌شده شامل یک نقش برجسته است. برخلاف نقش‌برجسته کونیتس، تصویر یافت‌شده در لیسیچیچی یک‌طرفه است و کل ترکیب در فضایی قرار دارد که قوسی عمیق ایجاد کرده و از نظر زیبایی‌شناسی به غاری اشاره دارد که آیین مقدس در آن انجام می‌شده است.

کتیبه زیر در تصویر مراسم میترایی حک شده است:

L(ucius) Antonius Menander Aphro
disieys (i)nvicto
Avg(usto) v(otum) f(ecit)

لوسیوس آنتونیوس مناندر آفرودیسیا، شکست‌ناپذیر بلندمرتبه، نذر را به جا آورد.

در این یادمان نیز وقف‌کننده فردی با منشأ شرقی است. این نتیجه بر اساس تحلیل نام او به دست آمده است. نام خانوادگی مناندر منشأ یونانی دارد و شکل لاتینی‌شده یک نام هلنیستی است.

اضافه‌شدن واژه آفرودیسیا به نام او نشان می‌دهد که منشأ مناندر از شهر آفرودیسیا در منطقه کاریای آسیای صغیر است. اگرچه آیین میترا معمولاً با ارتش مرتبط است، اما امکان این که شخصی که نام او بر روی این یادمان حک شده، به‌عنوان یک صنعتگر یا مجسمه‌ساز به این منطقه آمده باشد، نمی‌توان رد کرد، چرا که در نام شهر عناصر گرافیکی وجود دارد که مختص مناطق یونانی‌زبان است.

مهرپرستی در قلمرو بوسنی و هرزگوین امروزی

شکل ۴: یادمان وقف‌شده از کونیتس برگرفته از اماموویچ، «آثار دینی و وقف‌شده باستانی در منطقه بوسنی و هرزگوین»، ۴۵۶