تاریخچه ورود و گسترش اسلام در بوسنی و هرزگوین

دو منطقه در جنوب شرقی اروپا به‌گونه‌ای بارز با نفوذ اسلام و معنویت اسلامی در میان جمعیت موجود شناخته می‌شوند، جایی که اسلام از زمان ورود خود تا امروز در تمام حوزه‌های زندگی استوار گردیده است. این دو منطقه آلبانی و بوسنی هستند. همچنین مناطقی کوچک‌تر و گروه‌های قومی منفرد نیز وجود داشتند که جمعیت آن‌ها به میزان بسیار کمتری معنویت اسلامی را پذیرفتند (مانند پوماک‌ها در بلغارستان و توربشی‌ها در مقدونیه) یا نتیجه اسکان مسلمانان از دیگر مناطق بودند. این پدیده در طی یک روند تاریخی طولانی شکل گرفت و نمی‌توان آن را به یک رخداد منفرد تقلیل داد، بلکه باید آن را در بستری تاریخی، فرهنگی-تمدنی، اجتماعی و اعتقادی گسترده‌تر نگریست. نقطه عطف تاریخی تعیین‌کننده و مرز زمانی ورود اسلام به بوسنی به سال ۱۴۶۳ و پیوستن این سرزمین به نظام حکومتی امپراتوری عثمانی بازمی‌گردد. این روند تدریجی بود و به عوامل گوناگونی بستگی داشت که سرعت و گستره پذیرش اسلام توسط جمعیت بومی قرون‌وسطایی بوسنی و نیز افرادی که در زمان‌های بعد از راه مهاجرت به بوسنی آمدند را تعیین می‌کرد.

بخش‌های شرق و مرکز بوسنی، بخشی از هرزگوین و غرب بوسنی زودتر وارد امپراتوری عثمانی شدند و نفوذ اسلام در این مناطق از نظر گستره قوی‌تر بود. اگرچه بیشتر هرزگوین از سال ۱۴۷۵ در قلمرو عثمانی بود، گسترش مرزها تا سال ۱۴۸۲ ادامه داشت. مناطق شمال‌شرقی و بخشی از غرب بوسنی تنها پس از سقوط بان‌نشین اسربرنیک (۱۵۱۲) و بان‌نشین یایتسه (۱۵۲۷) در اوایل قرن شانزدهم ضمیمه شدند.

تاریخچه ورود و گسترش اسلام در بوسنی و هرزگوین

منابع تاریخی بی‌تردید بر حضور اسلام در میان جمعیت بومی بوسنی پیش از استقرار حکومت عثمانی شهادت می‌دهند. آن‌ها در ارتش عثمانی با اسلام روبرو شدند و آن را پذیرفتند؛ جایی که بوسنیایی‌های مسلمان را به‌عنوان سپاهی (سیپاهی) یا فرزندان ایشان که جایگزین آنان شدند می‌یابیم. در جنوب صربستان، میان کروشواتس و نیش، سندی از اعطای تیمار (زمین واگذار شده توسط سلطان) به «رمضان، پسر الیاس بوسنیایی» (۱۴۵۳) وجود دارد. در همان منطقه، در سال ۱۴۴۸ تیماری به «حسین و یوسف، یتیمان حسن بوسنیایی» داده شد. همچنین در میان نگهبانان دژ هُدیدجد در نزدیکی سارایوو در میانه سال ۱۴۶۳ با «اسماعیل بوسنیایی» مواجه می‌شویم. نمی‌دانیم این افراد چگونه وارد ارتش شدند و در سپاه فئودالی شناخته شدند، اما روشن است که این فرایند پیش‌تر آغاز شده بود و در برخی موارد نسل دوم مسلمانان را شامل می‌شد. معلوم نیست این امر تا چه اندازه بر محیط‌های محلی‌شان اثر گذاشت. علاوه بر اینکه اسلام در بوسنی پیش از مرزهای رسمی امپراتوری حضور داشت، صفوف نظامی اغلب با صوفیان همراه بود و تکایا بنا می‌شد. یکی از این تکایا در بازار قدیمی زیر گوریتسا ساخته شد، نزدیک مسجد کنونی علی‌پاشا، و دیگری به دست عیسی‌بیگ عیساکوویچ همراه با مجتمع بناها در بنتباشا بنا گردید که بدین‌سان در فوریه ۱۴۶۲ بنیان شهر جدید سارایوو را گذاشت.

گسترش اسلام در بوسنی باید در چارچوب زمان و مکان بررسی شود. این روند تدریجی و با پویایی ویژه بود. نفوذ برجسته آن از نیمه قرن پانزدهم آغاز شد و از نظر زمانی سه مرحله متفاوت از شدت و گستره را طی کرد. مرحله نخست به منطقه رود بوسنیای علیا مربوط می‌شد که شامل تراونیک و زنیتسا بود. حتی در چنین محدوده کوچکی نیز می‌توان تفاوت‌های آشکار در نفوذ معنویت اسلامی را دید. در سارایوو، به‌عنوان شهری تازه‌تأسیس، تنها پنج خانوار مسلمان در سال ۱۴۶۸ ثبت شدند، با وجود فعالیت نهادهای مختلف (دو مسجد، یک تکیه، حمام، کاروانسرا). اما به‌تدریج این نفوذ تقویت شد و تا پایان قرن پانزدهم درصد قابل‌توجهی از جمعیت بوسنیای علیا (۴۰٪) اسلام را پذیرفته بودند. در مناطق پیرامونی مانند ویسوکو–فوینیتسا–کرشفو–بوسوواچا–وارش این میزان حدود ۲۰٪ بود و در زنیتسا و تراونیک حدود ۱۲٪ ثبت شده است. این روند در اوایل قرن شانزدهم شدت یافت و تا میانه قرن ادامه داشت. مراحل دوم و سوم در طول قرن شانزدهم روی دادند با سرعت و مدت متفاوت، اما می‌توان گفت نیمه نخست قرن شانزدهم زمان اوج پذیرش اسلام در بوسنیای مرکزی (سارایوو–کونیتس–ماگلای–تشان–یایتسه) بود.

تا پایان دهه سوم قرن شانزدهم، در بخش‌های شرقی سنجاق بوسنی (سارایوو–ویشگراد) در منطقه پاولوویچ، ۶۰٪ جمعیت اسلام را پذیرفته بودند. در بوسنی مرکزی (زمین شاهی) این رقم به ۶۹٪ و در غرب بوسنی (دونی کرایی) به ۳۲٪ رسید. تا پایان قرن شانزدهم، اکثریت جمعیت سنجاق بوسنی (۷۱٪) مسلمان بودند؛ در مناطق مرکزی میزان پذیرش اسلام به ۹۵٪ و بیشتر (سارایوو، کلادانی، ویزوکو، فوینیتسا، کرشفو، بوسوواچا، زنیتسا، تراونیک) رسید. همین وضعیت در شرق سارایوو (کنژینا، روگاتیتسا، ویشگراد) با ۹۰ تا ۱۰۰٪ دیده می‌شود، در حالی که در نواحی شرقی‌تر ویشگراد تا دوبرون درصد پایین‌تر (۷۴ تا ۸۲٪) ثبت شد.

در هرزگوین نیز روند مشابهی وجود داشت، اما آغاز آن دیرتر و شدت آن در ابتدا کمتر بود. دهه و نیم پس از استقرار حکومت، تنها دو تا سه درصد جمعیت اسلام را پذیرفته بودند. اما تا پایان قرن شانزدهم، هرزگوین با ۸۳٪ مسلمان از بوسنی پیشی گرفت. در شرق هرزگوین، از گوراژده و فوچا تا نوسینیه، درصد پذیرش اسلام میان ۹۲ تا ۹۸٪ بود. اما در جنوب شرق و غرب هرزگوین شدت کمتر بود: گاتسکو (۵۱٪)، پریه‌پولیه (۳۸٪)، هرسگ‌نووی (۳۰٪)، ایموتسکی (۲۵٪)، تربینیه (۱۲٪)، پوپوُو (۱۲٪)، و بوبانی (۶٪).

در بوسنیای شمال شرقی (سنجاق زورنیک)، با وجود الحاق دیرهنگام (۱۵۱۲ و ۱۵۲۱)، اسلام روندی صعودی یافت. از میانه قرن شانزدهم، مسلمانان ۴۰٪ جمعیت را تشکیل می‌دادند و تا پایان قرن این رقم به ۶۰٪ رسید.

در غرب بوسنی نیز روند مشابهی وجود داشت. سنجاق کلیس (غرب بوسنی) از سال ۱۵۳۷ با حدود ۶۰٪ مسلمان شکل گرفت. برخی نواحی مرکزی درصد بالایی از مسلمانان داشتند (اوسکوپیه ۷۸٪، راما ۵۵٪، کوپرس ۹۰٪، نرتوا ۹۲٪). اما در نواحی پیرامونی درصد کمتر بود. تا پایان قرن شانزدهم، غرب بوسنی و نواحی دالماتیا حدود ۶۰٪ مسلمان داشتند.

عوامل دیگری چون شهرها و مهاجرت‌ها بر عمق و گستره پذیرش اسلام اثر گذاشتند. مناطق کم‌جمعیت مقصد مهاجران از مونته‌نگرو و جنوب صربستان بودند که کمتر اسلام پذیرفتند. فعالیت شدید کلیسای ارتدوکس یا کاتولیک نیز سبب کاهش پذیرش اسلام می‌شد. اسلام توسط تمام طبقات اجتماعی و در میان همه گروه‌های مذهبی (کُرستجان‌های بوسنیایی، ارتدوکس و کاتولیک) پذیرفته شد. در مناطقی که کلیسای بوسنی نفوذ بیشتری داشت، درصد پذیرش اسلام بسیار بالا بود (۹۰ تا ۱۰۰٪).

نویسنده مقاله: دکتر علاءالدین هوسیچ – رئیس موسسه مطالعات شرقی سارایوو

منبع: https://www.bosnianexperiences.com/02-text-no02

کد خبر 24954

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 7 =