سیر تحول پوشش در جامعه بوسنی و هرزگوین

سیاحان، نقاشان و معماران خارجیِ وابسته به دولت استانی که در گذار از قرن نوزدهم به بیستم در بوسنی اقامت داشتند، علاقه فراوانی به پدیده‌ای ویژه در فرهنگ بوسنی نشان دادند؛ پدیده‌ای که در برخورد و درهم‌تنیدگی شکل‌ها و رسوم سنتی (عثمانی) با جریان‌های مدرن آن زمان که از مراکز اروپایی می‌آمد (فرنگی) تجلی می‌یافت. این امر در معماری پاویون‌های بوسنی و هرزگوین در نمایشگاه‌های جهانی (بوداپست ۱۸۹۶، بروکسل ۱۸۹۷، وین ۱۸۹۸، پاریس ۱۹۰۰) و در اشکال تازه گذران اوقات فراغت و شیوه‌های پوشش مردم نمود پیدا می‌کرد.

اهمیت ویژه‌ای در ثبت و مشاهده این پدیده‌ها به آثار تصویری منتشرشده در مجله «نـدا» تعلق دارد؛ مجله‌ای آموزشی، سرگرمی و هنری که از سال ۱۸۹۵ تا ۱۹۰۳ به‌صورت مصور توسط دولت استانی منتشر می‌شد و نخستین سردبیر آن کوستا هورمان بود. کیفیت ادبی و تصویری این مجله با استانداردهای بهترین نشریات امپراتوری هماهنگ بود و همین امر نشان می‌داد که مقامات با طراحی دقیق پروژه‌های انتشاراتی می‌کوشیدند مأموریت فرهنگی–تمدنی دولت اتریش–مجارستان در این سرزمین‌ها را برجسته سازند.

سیر تحول پوشش در جامعه بوسنی و هرزگوین

در گزارش جامع هورمان، مشاور دولت، درباره راه‌اندازی مجله ندا که به وزیر دارایی بنجامین کالای ارائه شده بود، هم فهرستی از محتوای برنامه‌ریزی‌شده و هم موضوعات تصاویر پیش‌بینی‌شده درج شده است. این تصاویر شامل مناظر شهری، کارخانه‌ها، چشم‌اندازهای منتخب، مضامین و صحنه‌های مردمی (عروسی، بازارها، جشن‌ها، رقص‌های محلی، شکار و …)، صحنه‌های نظامی، تاریخی و پرتره شخصیت‌ها، و به‌ویژه پوشاک محلی مردم بود (بشاروویچ، ۱۹۶۸: ۷۴-۹۱). انتخاب این موضوعات با هدف اصلی مجله مطابقت داشت؛ همان‌طور که کالای در نامه خود به دولت استانی نوشته بود، مجله باید با «تصویر و کلام» و در «فرمی عینی و شایسته» به «زبان بوسنیایی» از یک‌سو برای خوانندگان محلی مطالبی مناسب در همه زمینه‌های دانش فراهم کند و از سوی دیگر توسعه فرهنگی شتابان بوسنی و هرزگوین را معرفی نماید (بشاروویچ، ۱۹۶۸: ۹۱).

سیر تحول پوشش در جامعه بوسنی و هرزگوین

نفوذ هورمان در شکل‌گیری محتوای مجله را می‌توان از نامه او در سال ۱۸۹۵ به نقاش کروات لئو آندرله دریافت؛ جایی که از او خواست صحنه «گردش در سرچشمه بوسنه» را با «اصلاحات قوم‌نگارانه» تکمیل کند و چند بوسنیایی (زن و مرد) و دست‌کم یک ترک را به تصویر بیفزاید. او حتی نمونه‌ای از پوشاک محلی مناسب را نیز برای راهنمایی ارسال کرد (چوریچ، ۱۹۷۸: ۷۶۱).

بررسی پوشاک محلی در دوره عثمانی نشان می‌دهد تفاوت اصلی در لباس بیشتر میان شهر و روستا بود تا میان گروه‌های دینی، هرچند از قرن هجدهم مقررات سختگیرانه‌ای در این زمینه اعمال می‌شد. منابع مهم برای مطالعه پوشاک شهری، علاوه بر سفرنامه‌ها و تواریخ، اشعار سِودالینکا هستند، مانند «پروشِتالا هانا پهلِوانا» (هانا پهلوانا قدم زد).

سیر تحول پوشش در جامعه بوسنی و هرزگوین

آثار هنری نقاشان باشگاه نقاشی سارایوو – از جمله لئو آرنت، اوالد آرنت تشپلین، ماکسیمیلیان لیبن‌واین و ایوانا کوبیلتسا – علاقه فراوانی به پوشاک مردم نشان می‌داد و این امر با اهداف موزه ملی بوسنی و هرزگوین (تأسیس ۱۸۸۸) در طبقه‌بندی و نظام‌مندکردن مواد قوم‌نگارانه هماهنگ بود. موزه در سال ۱۸۹۱ نمایشگاه بزرگی از پوشاک محلی در وین برگزار کرد و نخستین نمایشگاه دائمی بخش قوم‌نگاری در سال ۱۹۱۳ افتتاح شد که اتاق‌هایی اصیل با پیکره‌هایی در پوشاک محلی بر اساس مناطق جغرافیایی داشت.

سیر تحول پوشش در جامعه بوسنی و هرزگوین

پوشاک شهری، به‌ویژه زنانه، تا نیمه دوم قرن نوزدهم همچنان تحت تأثیر شرق باقی ماند؛ چه در دوخت و چه در انتخاب پارچه. پارچه‌ها از شرق و غرب، عمدتاً از ونیز، وارد می‌شدند. در کنار تولیدات محلی، در اواخر قرن نوزدهم منسوجات کارخانه‌ای اروپایی نیز – غالباً از طریق بازرگانان دوبروونیک – در پوشاک محلی دیده می‌شد. زنان همه اقوام شلوارهای دم‌دار سیاه (دیمیه) از ساتن می‌پوشیدند، اما زنان بوسنیایی بیشتر دیمیه‌های روشن و پاستلی داشتند. زنان اشرافی دیمیه‌های ابریشمی با دوخت زرین می‌پوشیدند.

زنان مسلمان هنگام خروج از خانه الزاماً فرنجی (بالاپوش) یا زار (چادر) می‌پوشیدند؛ پوششی سرتاسری همچون ردایی بلند. زنان اشراف علاوه بر آن «پچه» به‌کار می‌بردند؛ پارچه‌ای سیاه با دوخت نقره‌ای و شکاف‌هایی برای چشم‌ها. کف دست‌ها با دستکش نازک پوشانده می‌شد. زنان روستایی فقیر خود را با پارچه‌های چهارگوش کتانی یا کنفی (بوشچا) می‌پوشاندند. در اواخر قرن نوزدهم «زار» جای «فرنجی» را گرفت. زار از کتان یا ابریشم (دمسکی) ساخته می‌شد و پس از ورود اتریش–مجارستان، بیشتر از پاپلین برای تابستان و از شَتاف برای زمستان تهیه می‌گردید. زار جامه‌ای بدون دوخت ویژه بود؛ پارچه‌ای یک‌تکه که پایین آن چین‌خورده و چون دامن بود و بالای آن باز، بر سر انداخته و دور شانه پیچیده می‌شد.

در آغاز قرن بیستم، دامن‌های بلند و بلوزهای مد وینی کم‌کم جای دیمیه و جلیقه‌ها را گرفتند و مردان نیز روزبه‌روز بیشتر لباس‌های غربی می‌پوشیدند. در این دوره گذار، در خیابان‌های شهرها همزمان می‌شد زنانی با چادر و مردانی با فِز، و نیز کسانی با کلاه، کراوات، کت و شلوار اروپایی دید. حتی در مقاله‌ای در مجله ندا (شمارۀ ۱۴، ۱۵ ژوئیه ۱۸۹۵) درباره مسابقات اسب‌دوانی بوتمیر آمده: «این همه موج و جریان رنگارنگ نوارها، فِزها و کلاه‌ها، پوشاک شرقی و غربی».

در عکس‌های پذیرایی شاه بلژیک لئوپولد دوم از نمایندگان پاویون بوسنی در بروکسل ۱۸۹۷ و نیز عکس‌های وین ۱۸۹۸ و پاریس ۱۹۰۰ که در ندا چاپ شد، مردان در کت‌وشلوارهای غربی با کراوات یا پاپیون اما با فِز دیده می‌شوند. این ترکیب پوشش در آن دوره میان شخصیت‌های برجسته، فارغ از دین و قوم، رایج بود؛ از جمله ابراهیم‌بگ کاپیتانوویچ، شهردار موستار، یا نویسنده و سردبیر ندا سیلوویه استراهیمیر کرانچویچ که در نخستین دورۀ خدمت خود در موستار، پوشاک سنتی هرزگوین را با جلیقه و کمربند پهن و همراه با کراوات بر تن داشت.

در دهه‌های نخست قرن بیستم، بحث‌های پرشوری درباره پوشش زنان مسلمان – به‌ویژه حجاب سنتی (زار و فرنجی) – و نیز درباره پوشش مردان (فِز یا کلاه) درگرفت. مسئلۀ پوشش زنان و نقش آن در حضور اجتماعی، به‌ویژه میان دو جنگ جهانی، شدت گرفت و سرانجام با تصویب قانون ممنوعیت در سال ۱۹۵۰ پایان یافت.

در روزگار معاصر، در آغاز قرن بیست‌ویکم، بازاندیشی دربارۀ پوشاک و هویت در آثار هنرمندان نسل‌های جدید (مانند مایا بایویچ، دامیر نیکشیچ، عاصم جلیلوویچ، دالیدا کاریچ–حاجی‌احمدوویچ، کورت و پلاستو، آلما سولیویچ، گوردانا آندجلیچ–گالیچ و دیگران) نشان می‌دهد که پوشاک همچنان ابزاری مهم برای درک و تفسیر جامعه بوسنی و هرزگوین است؛ در بستر نوین و چارچوب‌های سیاسی–اجتماعی متفاوت، جایی که انتخاب پوشش بازتاب‌دهندۀ واقعیت پیچیدۀ ادغام‌های سیاسی و فرهنگی اروپا و رابطۀ آن با دیگری است و پژواک همان پرسش‌ها و جدل‌هایی است که بیش از صد سال پیش جامعه بوسنی را برانگیخته بود.

سیر تحول پوشش در جامعه بوسنی و هرزگوین

منابع:

  • Besarović, Risto (1968) , Kultura i umjetnost u Bosni i Hercegovini pod austrougarskom upravom, Sarajevo: Građa – archives of Bosnia and Herzegovina, volume IV.
  • Ćorić, Boris (1978) , Nada: književnohistorijska monografija 1895-1903, Sarajevo: Svjetlost.
  • Nada, no. 17, 1.9.1897., p. 338.
  • Nada, no. 4, 15.2.1897., p. 79.

10/6/1404

کد خبر 24934

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 3 =