۱۲ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۲:۱۴
پیر اسماعیل جان سرهندی

پیر اسماعیل جان سرهندی، شاعر نامور سِندی و فارسی و از رهبران نهضت خلافت

پیرمحمد اسماعیل جان سرهندی مجددی فاروقی، شاعر توانای سِندی و فارسی، روحانی برجسته و از رهبران نهضت استقلال پاکستان بود. وی در پنجم ماه ذی ‌قعده سال ۱۳۰۷ هجری قمری مطابق با ۲۳ ژوئن ۱۸۹۰ میلادی در خانواده مشهور سرهندی سِند در منطقه تکهر (تندومحمدخان کنونی در ایالت سِند) متولد گردید. پدرش خواجه محمدحسین جان سرهندی و پدربزرگش خواجه عبدالرحمان مجددی سرهندی، صوفی نامور و بزرگ سلسله نقشبندیه و یک روحانی برجسته بود. تعلیمات ابتدایی را در نزد پدربزرگش خواجه عبدالله مجددی سرهندی فراگرفت. پس ‌از آن، تحصیل علم و دانش را در محضر حافظ علامه یوسف و فرزندش حافظ هارون ادامه داد. عربی را از علامه اسدالله شاه ”فدا“ آموخت. از همان سنین کودکی از طریق پدربزرگش خواجه عبدالرحمن مجددی سرهندی در بیعت با سلسله نقشبندیه بود و مدارج عالی علوم باطنی و مراحل عرفان و تصوف را طی نمود. سرهندی همراه با خانواده‌اش از شهر تکهر به حیدرآباد نقل‌ مکان کرده و پس ‌از آن در روستای سامارو منطقه تهرپارکر (سِند) سکونت گزید. پیر اسماعیل جان سرهندی علاوه بر انجام خدمات مذهبی، در سیاست نیز حضور فعال داشت و از پیشگامان نهضت مسجد منزلگاه سکر بود. در نهضت خلافت خدمات فراوانی انجام داد. در پی انهدام اماکن مقدس در عربستان سعودی در سال ۱۹۲۶ میلادی، در هیئتی که با همکاری مؤتمر عالم اسلامی برای اعتراض به این واقعه و نمایندگی از امت اسلامی در این زمینه تشکیل و برای ملاقات با سلطان ابن سعود عازم عربستان گردید، پیر اسماعیل جان سرهندی نیز حضور داشت. دیگر اعضای این هیئت شامل مولانا محمدعلی جوهر، مولانا شوکت علی و علامه سید سلیمان ندوی بودند. سرهندی در نهضت استقلال پاکستان به‌طور فعال مشارکت داشت. وی از هیچ‌گونه همکاری با حزب مسلم لیگ دریغ ننمود و در سال ۱۹۴۲ میلادی به ریاست این حزب در ایالت سِند منتب گردید. وی همچنین ریاست جمعیت العلما را در منطقه تهرپارکر سِند را بر عهده داشت.

پیر اسماعیل جان سرهندی فردی بسیار متقی و پرهیزگار بود؛ تا جایی که هیچ‌گاه از باغ پدر بزرگوارش نیز بدون اجازه وی میوه‌ای را نچید. در عبادت در مقامی قرار داشت که خود در اواخر عمرش می‌فرمود: از هفت‌سالگی تاکنون بحمدالله هیچ نمازی از من قضا نشده است. مردم اکثر برای حل‌ و فصل دعاوی و دیگر امورشان به وی مراجعه می‌کردند. وی در این شرایط احتیاط می‌کرد و از قبول هدایا از سوی هر یک از طرفین امتناع می‌ورزید. در خطابت و سخنوری چنان بود که سخنش در هر موضوعی بر دل‌ و جان شنوندگان تاثیر می‌گذاشت. در بخشش و سخاوت شهره بود. هر آنچه در خانه داشت به نیازمندان می‌بخشید. در حساب کشاورزان بسیار احتیاط می‌نمود تا هیچ‌یک از منشیان دانسته یا نادانسته حق آنان را تلف نکند. پیر اسماعیل جان سرهندی شاعری صاحب دیوان در زبان‌های سِندی و فارسی و بهترین انشاء پرداز (انشاء از انواع نثر در ادبیات اردو می‌باشد و به نویسنده آن انشاپرداز می‌گویند) و عالم بود. در شاعری ”روشن“ تخلص می‌کرد. آثار وی شامل دیوان روشن (فارسی، چاپ ۱۹۶۱ م)، انشاء روشن (مجموعه مقالات فارسی)، نسیم چمن (شامل حکایات و ضرب‌المثل‌ها به زبان فارسی با ضخامت ۲۰۰ صفحه)، جواهر نفیسه (مشتمل بر مضامین عرفانی و کرامات اولیاء به زبان فارسی با ضخامت ۳۰۰ صفحه)، دیوان روشن (سِندی) و خطبات روشن (مجموعه خطبه‌های نماز جمعه و عید به زبان سِندی) می‌باشد.

پیر محمد اسماعیل جان سرهندی در سال ۱۳۶۱ هجری قمری در شهر کراچی دار فانی را وداع گفت. جسد وی از کراچی به زادگاهش تندو سائینداد (تندو محمدخان کنونی، ایالت سِند) آورده شد و در قبرستان خانوادگی اش بنام ”کوه گنجه“ که چند مایل از آنجا فاصله دارد به خاک سپرده شد. پسر بزرگ وی، پیر محمد اسحاق جان سرهندی (متوفی ۷ دسامبر ۱۹۷۵ م) به‌عنوان نویسنده و یکی از رهبران نهضت خلافت و نهضت استقلال پاکستان شهرت یافت. فرزند دیگرش محمد ابراهیم جان سرهندی نیز به‌عنوان روحانی ممتاز، حکیمی نامور و شاعری برجسته شهرت داشت.

روزنامه جنگ

کد خبر 4164

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 1 =