بلوچستان سرزمینی است غنی از فرهنگ، جایی که قبایل بلوچ، پشتون و هزاره هر یک رسوم، غذاها، هنرها و بازیهای خاص خود را دارند ولی آنگونه که باید در سطح جهان معرفی می شد، نشده است. درخصوص شبیر احمد کاکر معاون پیشین مدیرکل در اداره فرهنگ و آرشیوهای بلوچستان و یکی از معدود کارمندان فعلی دولت با انتشارکتابی تحت عنوان «۱۰۰ گنجینههای میراث فرهنگی ناملموس بلوچستان» سعی کرده است آداب و رسوم، بازیها، جشنها، روشهای اجتماعی، غذاهای سنتی و هنر سرزمین پرتنوع بلوچستان را معرفی کند. این کتاب در ۲۴۷ صفحه رنگی، در قالب ۷ فصل گردآوری شده و در سال ۲۰۲۴ از سوی گوشه ادب کویته، از معروف ترین مراکز فروش کتاب در این شهر به قیمت ۳۹۹۵ روپیه منتشر شده است.
فصل اول کتاب به نام «آداب و رسوم و رویدادهای جشنها در بلوچستان» است. نویسنده به شخصیتی به نام "سپینژرک" اشاره میکند، پسری جوان که ریشی تقلبی دارد و خود را به عنوان یک مرد مسن معرفی میکند، و پسری دیگر نقش شیطان را بازی میکند. این دو به خانهها میروند و به مدت سه تا چهار روز به ازای نمایشهای طنز خود پول جمع میکنند. پس از جمعآوری پول، برنامه غذایی در سراسر روستا برگزار میشود.
بازی دیگر "لو لادونگ" نام دارد، که در بین دختران رایج است. در این بازی، یک دختر به عنوان لو لادونگ انتخاب میشود و او برای سه تا چهار روز پول جمع میکند. بعد از نمایشهای طنز سپینژرک و لو لادونگ، این جشنها به عنوان نوعی صدقه برای پایان خشکسالی و انتظار طولانی برای باران برگزار میشوند.
یکی دیگر از جشنها، "جشنواره سبی" است که نویسنده آن را از سال ۱۸۸۶ مستند کرده است و هر سال برگزار میشود، جایی که مردم از غرفههای مختلف کالاها و انواع دام دیدن میکنند. در طرف دیگر، بازیهای سنتی نیز انجام میشود. "حمین"، جشن برداشت خرماست که در آن صاحبان نخلستان، کشاورزان و شرکا به همراه خانوادههایشان در برداشت خرما شرکت میکنند.
"شنکئی" یا "خونایی" از سنتهای پشتون است که در آن در مراسمهایی مانند برگشت ازحج، عروسی و تولد، شیرینی و گاه پول به سمت مردم پرتاب میشود. "سیپت" آدابی است که زنان برای شش شب جمع شده و برای سلامت مادر و نوزاد دعا میکنند. "ششجا" یا "ششگان" سنتی دیگر است که در شب ششم تولد نوزاد بستگان گرد هم میآیند و هدف از این جشن نامگذاری نوزاد است. در پشتو به این سنت "سکواستنگ" و در بلوچی "چن" گفته میشود، که در آن هنگام فصل پشمچینی مردم جمع میشوند.
فصل دوم کتاب با عنوان "رفتارهای اجتماعی" است. نویسنده به آداب اجتماعی که در بلوچستان مرسوم هستند اشاره دارد. "مستگی" یا "میستایی" سنتی است که طبق آن، هر فردی که خبرهای خوش مانند پذیرش خواستگاری یا یافتن خویشاوندی گمشده را میآورد، از سوی ثروتمندان با گوسفند و دیگر هدایا مورد تقدیر قرار میگیرد و حتی افراد کمبضاعت نیز چیزی به او هدیه میدهند.
"هووچه" یا "آوچه" در جامعه بلوچ کار فیزیکی داوطلبانه است. این کمک به فقرا و نیازمندان در مواقع ساخت مسکن و دیگر شرایط داده میشود. در پشتو به آن "پناه" و در بلوچی "باهوت" میگویند که نشاندهنده ارائه امنیت به غریبهها است. "شیگان" در فرهنگ بلوچ معادل "پیغور" در پشتو است و هر دو به مفهوم طعنه و نیش اشاره دارند که آن را مایه غرور و ناپسند میدانند.
فصل سوم کتاب، به غذاهای سنتی بلوچستان میپردازد. به عنوان مثال "لاندی" گوشت خشکشده بز یا گوسفند است که در نواحی پشتون تهیه میشود. "تباهیگ" نوعی مشابه است که در فرهنگ بلوچ به کار میرود و برخلاف "لاندی" که تنها در زمستان سرد آماده میشود، تباهیگ در تمام سال قابل تهیه است. "سجی" غذایی از گوشت مرغ یا گوسفند است که به آرامی روی آتش پخته میشود. "کاک" یا "کرنو" نوعی نان است که روی سنگهای بزرگ تهیه میشود.
فصل چهارم به هنرهای نمایشی میپردازد. بلوچستان از هنر غنی برخوردار است. رقص "اتن" رقص سنتی پشتونهاست و "چاپ" رقص سنتی بلوچها. در منطقه مکران، رقص "لیوا" و رقص "غمیر" توسط قبیله جعفر انجام میشود. "سروز" و "چانگ" دو نوع موسیقی رایج در میان بلوچها هستند.
فصل پنجم کتاب به بازیهای سنتی بلوچستان اختصاص دارد. بازیهایی مانند "بُدی" که شامل استخوان زانوی بز و گوسفند است و بیشتر کودکان بازی میکنند. "غیز" که نوعی بازی شبیه به «رشته ورزشی کبدی» است نیز در استان میان ورزشکاران انجام میشود. بازیهای دیگری چون "پوت پوتانی"، "خلیسکی"، "ثرپ چلی"، "جی"، "گل کراچی"، "پرا" و "سنگ گیرک" که توسط جامعه هزاره انجام میشوند، از دیگر بازیهای سنتی هستند.
فصل ششم کتاب به سنتهای شفاهی و بیانات فرهنگی میپردازد. به عنوان مثال، در سنت "حال احوال" در فرهنگ بلوچ، مسافر یا مهمان از تازهترین اخبار سوال میشود و پس از به اشتراک گذاشتن اخبار، گفتگو آغاز میشود. "گواک" در جامعه بلوچ به عنوان راهی برای انتقال اخبار و پیامها استفاده میشود و قصهگویی نیز یکی از سنتهای فرهنگی این منطقه است.
فصل هفتم کتاب درباره صنایع دستی سنتی و آداب و رسوم مرتبط با طبیعت و کیهان است. به عنوان مثال، "بردشت" سنتی است که در آن از استخوان برای پیشبینی آینده استفاده میشود. "نظر مات" یا همان حفظ از چشم زخم، سنتی است که در آن اشیایی به عنوان صدقه داده میشوند تا از افراد در برابر چشم زخم محافظت کند.
اگرچه این کتاب به تمامی رسوم و بازیهای موجود نپرداخته است، اما همچنان اثری قابل تقدیر است. شبیر کاکر شایسته ستایش است که در کنار مشغلههای فراوان، موفق به نگارش این کتاب شگفتانگیز شده است.
نصیب الله اچکزئی
منبع:
https://www.humsub.com.pk/560835/naseebullah-achakzai-77/
نظر شما