احمد سودی؛ شارح بوسنیایی ادبیات فارسی

سنت مطالعه و پرداختن به زبان و ادبیات فارسی در قلمرو امپراتوری عثمانی شمار زیادی از مترجمان، مفسران، پژوهشگران، نویسندگان و ادیبانی را پدید آورده است که آثار خود را بر اساس نمونه‌های کلاسیک فارسی نوشته‌اند. در این سنت غنی، بی‌شک احمد سودی بوشنیاکی (بوسنوی) (متوفی ۱۵۹۹م) جایگاهی بسیار مهم دارد.

سنت مطالعه و پرداختن به زبان و ادبیات فارسی در قلمرو امپراتوری عثمانی شمار زیادی از مترجمان، مفسران، پژوهشگران، نویسندگان و ادیبانی را پدید آورده است که آثار خود را بر اساس نمونه‌های کلاسیک فارسی نوشته‌اند. در این سنت غنی، بی‌شک احمد سودی بوشنیاکی (بوسنوی) (متوفی ۱۵۹۹م) جایگاهی بسیار مهم دارد که در پژوهش‌های پیشین بارها به آن اشاره شده است. بر این اساس، هیچ بررسی جامعی از این سنت وجود ندارد که در آن نقش برجسته احمد سودی در فهم متون کلاسیک فارسی برجسته نشده باشد. صفوت‌بگ باشاگیچ با افتخار او را محبوب‌ترین بوشناکی در میان نویسندگان ترک و همچنین بهترین و بزرگ‌ترین مفسر متون کلاسیک فارسی می‌نامد، کسی که در این حوزه به جایگاهی بی‌نظیر در ادبیات ترکی تمام قرون دست یافته است. جمال چهاییچ سودی را یکی از بزرگ‌ترین دانایان ادبیات فارسی می‌داند، زیرا او با تفسیرهای خود به فهم بهتر این متون کمک کرده و بدین ترتیب به علم و ادبیات عثمانی نیز یاری رسانده است. در حالی که حمید الگار حتی فراتر می‌رود و ادعا می‌کند که سودی احتمالاً برجسته‌ترین شخصیت در میان تمام فارسی‌شناسان عثمانی است. بی‌شک او نویسنده‌ای ارزشمند از این منطقه است که شایسته توجه بیشتری در محافل ایران‌شناسی و ترک‌شناسی است.

احمد سودی بوشنیاکی آثار بسیاری به جا گذاشته است که عمدتاً در زمینه زبان و ادبیات فارسی و دستور زبان عربی بوده‌اند. این دو حوزه در واقع اصلی‌ترین علایق او بوده‌اند. برخی آثار خارج از این حوزه‌ها نیز به او نسبت داده شده‌اند، اما نمی‌توان با اطمینان گفت که این آثار نوشته سودی بوده‌اند. با این حال، این نویسنده در قرون گذشته عمدتاً به خاطر شروح خود بر سه متن کلاسیک از ادبیات فارسی که به قلم دو نویسنده برجسته شیرازی نوشته شده‌اند، شناخته شده است: گلستان و بوستان سعدی، و دیوان حافظ.

این سه اثر سودی بهترین و پرخواننده‌ترین شروح در میان بسیاری از تفاسیر این متون در قلمرو امپراتوری عثمانی هستند. استقبال خوب از این آثار به واسطه ترجمه آن‌ها به زبان فارسی در قرن بیستم و شناخته‌شدن آن‌ها در محافل علمی ایران گواهی می‌شود. در میان این آثار، تفسیر دیوان حافظ توجه بیشتری را به خود جلب کرده است و در قرن نوزدهم به زبان‌های اروپایی نیز ترجمه شده است. در نسخه دیوان حافظ که در لایپزیگ توسط براکهوس منتشر شد (۱۸۵۴–۱۸۵۶)، تفسیر سودی بر ۸۰ غزل نخست گنجانده شد. همچنین وی. اچ. لاو در مطالعه‌ای به نام دوازده قصیده از حافظ با ترجمه انگلیسی به همراه بخش‌های مربوط به تفسیر ترکی سودی که در کمبریج در سال ۱۸۷۷ منتشر شد، به روش‌شناسی سودی پرداخته است. (براون ۱۹۹۷: ۲۹۹)

تفسیرهای سودی عمدتاً در قلمرو امپراتوری عثمانی، یعنی در میان خوانندگانی که به زبان ترکی عثمانی تسلط داشتند، مورد توجه قرار گرفت. ویژگی برجسته این تفاسیر در این قلمرو این است که تفسیرهای سودی نه تنها به عنوان منابع تفسیری برای درک آسان‌تر متون شاهکارهای ادبیات کلاسیک فارسی تلقی می‌شدند، بلکه به عنوان کتاب‌های درسی زبان فارسی نیز مورد استفاده قرار می‌گرفتند.

از سوی دیگر، متون کلاسیک فارسی از دیرباز ماهیتی بین‌المللی داشته‌اند و در محدوده جغرافیایی وسیعی از شبه‌قاره هند تا مرزهای غربی امپراتوری عثمانی حضور داشته‌اند. از این رو، تفاسیر این متون در سه منطقه جغرافیایی و فرهنگی مختلف نوشته شده‌اند: در حوزه زبان فارسی، در امپراتوری عثمانی و در شبه‌قاره هند.

با توجه به گستردگی جغرافیایی این متون، تفسیرهای سودی در چارچوب سنت تفسیری علمی و ادبی عثمانی تحلیل و ارزیابی شدند. این رویکرد از آن جهت اهمیت دارد که سنت تفسیری آثار کلاسیک فارسی در هر یک از این سه منطقه، با ویژگی‌های فرهنگی، زبانی و زیبایی‌شناختی متفاوتی مشخص شده است. علاوه بر این، انگیزه‌های نگارش تفاسیر در مناطق مختلف نیز یکسان نبوده‌اند. برخی تفاسیر صرفاً به عنوان تفسیر نوشته شده‌اند، در حالی که برخی دیگر به عنوان کتاب‌های درسی زبان خارجی نیز به کار رفته‌اند. تفاسیر نوشته‌شده در این مناطق متفاوت، خوانندگان مختلفی را هدف قرار داده‌اند و از نظر مفهومی و روش‌شناختی تفاوت‌های بسیاری داشته‌اند.

با در نظر گرفتن این تفاوت‌ها، مناسب‌ترین رویکرد این بود که تفاسیر سودی را در چارچوب سنت تفسیری فارسی در امپراتوری عثمانی بررسی کنیم و به مزایا و معایب آن‌ها در مقایسه با تفاسیر پیشین بپردازیم.

پس از قرن پانزدهم و ظهور عبدالرحمان جامی، دوره‌ای از انحطاط در تاریخ ادبیات فارسی آغاز شد. این دوره تأثیر زیادی بر آثار ادبی به زبان فارسی در خارج از حوزه زبان فارسی، از جمله در عثمانی داشت. این تأثیر باعث شد که در زمان سودی (قرن شانزدهم) تمایل به کاهش حجم آثار خلاقانه و گسترش آثار پژوهشی، به ویژه تفاسیر، افزایش یابد. به عبارت دیگر، خلاقیت اصلی جای خود را به مطالعه و ارزیابی آثار پیشین داد. بنابراین عجیب نیست که احمد سودی نیز به نگارش این گونه آثار روی آورد.

در زمان سودی، زبان فارسی زبان نخبگان درباری و محافل فکری به شمار می‌رفت. هرچند در این دوره هیچ اثر برجسته‌ای به فارسی در قلمرو عثمانی نوشته نشد، اما آثاری پژوهشی به وجود آمدند که هدف اصلی آن‌ها تسهیل درک شاهکارهای ادبیات کلاسیک فارسی بود.

تفاسیر سودی به گروه تفاسیر زبان‌شناختی تعلق دارند و هدف اصلی آن‌ها نزدیک‌تر کردن معنا و مفاهیم این متون به خوانندگان زمانه بوده است.

نگارش چنین تفاسیر زبان‌شناختی نشان‌دهنده مواجهه پژوهشگران زمان سودی با میراث ادبی غنی و پیچیده‌ای بود که درک صحیح آن برای معاصران و نسل‌های بعدی با دشواری‌های بسیاری همراه بود. بررسی تفاسیر مهم زبان‌شناختی متون کلاسیک، به‌ویژه اشعار، نشان می‌دهد که این تفاسیر عمدتاً بر پنج سطح اصلی از متن متمرکز بودند: سطح املایی، دستوری، سبکی، تاریخی-فرهنگی و معنایی. بنابراین، تفاسیر سودی نیز در این پژوهش بر همین پنج سطح مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته‌اند.

در قرن بیستم، فرایند ارزش‌گذاری علمی این تفاسیر آغاز شد و مطالعات جامع‌تری درباره آن‌ها صورت گرفت، هرچند هنوز بسیاری از سؤالات بی‌پاسخ مانده‌اند. به همین دلیل، آثار تفسیری احمد سودی بوشنیاکی به طور قطع شایسته بررسی عمیق‌تر و ارزیابی جامع‌تر هستند.

نویسندگان مقاله: دکتر منیر درکیچ - دکتر نامیر کاراحلیلویچ

منبع:    https://www.biserje.ba/ahmed-sudi-najpopularniji-bosnjak-medju-turskim-piscima/

۲۲/۱۰/۱۴۰۳

کد خبر 22768

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 10 =