سفرهای فردی و جمعی به سرزمین کربلا، از سنّتها و رسمهای دیرینه پیروان مذهب تشیّع در افغانستان است که ممکن است قدمتی به اندازه طول تاریخ کربلا داشته باشد. این امر در سالیان اخیر، اما شکل گستردهتری به خود گرفته و همه ساله به خصوص در ایام محرم و اربعین حسینی، تعداد بیشتری از شهروندان افغانستان راهی کربلا میشوند.
هم زمان با اوجگیری اعزام کاروانهای زیارتی به کربلا، تعدادی از افراد که خود را «روشنگر» و «روشنفکر» میپندارند، به انتقاد ازین سفرهای گروهی پرداخته و به مذمت آن میپردازند. مهمترین و برجستهترین دلیلی که دستمایه این انتقادات را شکل میدهد، وضعیت نابسامان اقتصادی افغانستان و به ویژه جامعه تشیّع است که به ادعای آنان، هزینهی گزاف و سنگینی که صرف سفر به عراق و ایران میگردد، به لحاظ اقتصادی، آسیبهای زیادی به خانوادهها و جامعه وارد میآورد. جنبه دیگری از انتقاد منتقدین، ماهیت هزینهای است که در سفر به کربلا صورت میگیرد. به باور آنان این هزینه نوعی اسراف است که به جای مصرفشدن در خارج از کشور که هیچ سودی هم به حال جامعه و مردم ندارد، بایستی در موارد خدماتی و ساختن زیربناها و تسهیلات زندگی در بخشهای مختلف افغانستان به مصرف برسد تا جامعه به سوی توسعه در حرکت افتد.
البته ممکن است بخشی ازین انتقادات منطقی و قابل قبول باشند، زیرا عدهای از مردم با اهداف غیر منطقی، راه سفر به کربلا را بر میگزینند. شهرتطلبی، ریاکاری، فخرفروشی، نمایش پول و ثروت و … مواردی هستند که هدف بخشی از مسافرین کربلا را تشکیل میدهند. در این صورت هزینههایی که انجام میشود، به طور قطع غیرمنطقی است و به معنی واقعی کلمه اسراف را به نمایش میگذارد. این رویکرد در کنار اینکه پولهای هنگفتی را از کشور خارج ساخته و در رونق بخشیدن به چرخه اقتصادی کشورهای خارجی کمک میکند، آسیبهای معنوی زیادی را نیز به جامعه و فرهنگ دینی و انسانی آن وارد میآورد. به اینمعنی که تظاهر به دینداری و تدیّن با تعقیب اهداف مغایر با ارزشهای دینی و انسانی، ارزشهای فرهنگی و معنوی را آسیب زده و جامعه را دچار آشفتگی میسازد.
با اینوجود اما، نمیتوان ارزشهای معنوی و تأثیرات روانی سفر سیاحتی و زیارتی به کربلا را نادیده گرفت. جدا از بعد مذهبی و دینی این سفر که اگر بنابر گفته منتقدین آن را کنار بگذاریم، بعد تفریحی و سیاحتی آن، امری است که با هیچ استدلالی نمیتوان آن را کتمان کرد و نادیده گرفت. تفریح، گردش و سیاحت به عنوان یکی از مبرمترین ضروریات زندگی، برای هر فرد از جامعه انسانی اهمیت دارد. بنابرین منتقدین که خود اکثرا در کشورهای خارجی زندگی میکنند و زمان و هزینه زیادی را صرف تفریح و خوشگذرانی میکنند، با هیچ منطق و استدلالی نمیتوانند آن را رد کنند.
اکثریت قریب به اتفاق کسانی به زیارت کربلا میروند، افراد مسن و سالخوردهای هستند که در تمام زندگی شان با تفریح و سیاحت بیگانه بودهاند و زیارت کربلا تنها سفر طولانی و تفریح عمرشان است که میتواند تأثیرات مثبت روانی عمیقی برای آنان به دنبال داشته باشد. در نهایت این سفر برای این گروه از افراد به عنوان بزرگترین خاطره زندگیشان تا ابد باقی میماند و همواره به نقطه روشن زندگی از آن یاد خواهند کرد.
این در حالیست که منتقدین هرگز انتقادی به سفرهای پرهزینه آنچنانی به دبی، تایلند، تاجیکستان، اروپا و … نداشته اند و نخواهند داشت.
حرف نهایی این است که اگر بزرگواران منتقد، غرضی در آن سوی گفتههای شان نهفته نیست، به عنوان روشنفکران معتقد به آزادی فردی، به همه انسانها به دور از اعتقاداتشان، این حق را بدهند که چگونه زندگی کنند، به کجا به سفر و سیاحت بروند و یا پولشان را در چه بخشی هزینه کنند. شرط اصلی آزادی آن است که به دیگران ضرر و آسیبی نرسد و الا محدودیتی برای آن متصور نیست.
منبع: ستاگیدیا
لینک:
https://sattagydia.com/travel-to-karbala-a-mixture-of-tourism-and-spirituality/
نظر شما