جوانان بیکار، سرنوشت نگران‌کننده دانش‌آموختگان

تعدادی از جوانان دانش‌آموخته می‌گویند که بیکاری به یکی از چالش‌های جدی در افغانستان تبدیل شده و امید آنان را نسبت به آینده کم‌رنگ ساخته است.

تعدادی از جوانان دانش‌آموخته می‌گویند که بیکاری به یکی از چالش‌های جدی در افغانستان تبدیل شده و امید آنان را نسبت به آینده کم‌رنگ ساخته است. آنان می‌افزایند که با وجود تلاش‌های پی‌درپی برای یافتن شغل، اغلب با درهای بسته مواجه شده‌اند و احساس می‌کنند جامعه به تخصص و توانایی‌های‌ آنها بی‌توجه است. به گفته آنان، سیستم ناسالم استخدام، نبود شفافیت و انحصار فرصت‌های شغلی در دست یک گروه خاص، امید بسیاری از جوانان را برای ساختن آینده‌ای بهتر از بین برده است. تعداد زیادی از جوانان تحصیل‌کرده می‌گویند که طالبان، همراه با ایدئولوژیک‌سازی و تصفیه‌کاری نهادهای دولتی، فارغ‌التحصیلان را بیکار کرده و افراد وابسته یا جنگجویان خود را استخدام می‌کنند.

برخی از این جوانان می‌گویند که نبود هم‌خوانی میان برنامه آموزشی افغانستان و نیازهای بازار کار، یکی از دلایل اصلی بیکاری دانش‌آموختگان است. به باور آنان، ضعف در سیستم آموزشی کشور، بزرگ‌ترین مانع در مسیر جذب جوانان به بازار کار به‌شمار می‌رود.

فیروز، یکی از دانش‌آموختگان رشته حقوق و علوم سیاسی، آن‌قدر مدارکش را به اداره‌ها برده و برگردانده که رنگ از جلدهای پلاستیکی آنها پریده، اما هنوز نتوانسته شغلی پیدا کند. او می‌گوید که با علاقمندی فراوان این رشته را انتخاب کرده، اما پس از تغییرات سیاسی در کشور، فرصت‌های کاری در نهادهای عدلی و قضایی تنها به وابستگان طالبان محدود شده است و عملاً برای دیگران جایگاهی وجود ندارد. فیروز می‌گوید: "نه‌تنها برای ما که تازه دانشگاه را تمام کرده‌ایم کار نیست، بلکه به ما گفته‌اند کارمندان با تجربه‌ قبلی را هم اخراج کرده‌اند".

این دانش‌آموخته حقوق و علوم سیاسی از جست‌وجو در نهادهای خصوصی هم دل سرد شده است. چون به گفته‌ خودش نه مهارت، بلکه واسطه و شناخت حرف اول را می‌زند. با آنکه در کنکور نمره‌ خوبی گرفته و سال‌ها با تلاش بی‌وقفه تحصیل کرده، حالا ناامید از کار در رشته‌ خود، به فعالیت آزاد کنار پدرش روی آورده است. او می‌گوید که بیکاری اثر روانی سنگینی بر جوانان دارد و وقتی شانزده سال از عمرشان را صرف درس می‌کنند اما به شغلی نمی‌رسند، احساس می‌کنند همه چیز بیهوده بوده است. او حالا بیشتر به فکر راه‌اندازی تجارت شخصی است تا هم برای خود و هم برای دیگران زمینه‌ کار ایجاد کند.

محمد بشیر، دانش‌آموخته رشته حقوق و علوم سیاسی از دانشگاه کندز، از جمله جوانانی است که پس از سال‌ها تلاش برای تحصیل، از یافتن شغل مناسب ناامید شده است. او اکنون، مانند بسیاری از هم‌نسلانش، ناچار است در بازار به کارهای روزمزد مشغول شود. او می‌گوید: "من با زحمت زیاد درس خواندم. از دوران مدرسه همراه پدرم در بازار کار می‌کردم و همزمان درس می‌خواندم. دانشگاه را در کندز تمام کردم، اما بعد از فراغ التحصیلی نتوانستم کاری پیدا کنم. خیلی ناامید شدم."

این جوان می‌گوید: "یگانه علت مهاجرت جوانان، نبود شغل در داخل افغانستان است. اگر زمینه کار فراهم می‌بود، خیلی‌ها از کشور بیرون نمی‌رفتند."

سید صمیم، فارغ‌التحصیل رشته کامپیوتر از دانشگاه کابل، به‌دلیل نیافتن شغل در زمینه تخصصی‌اش، ناگزیر شده در گوشه‌ای از پایتخت کارگاه خیاطی راه‌اندازی کند. او می‌گوید که بارها تلاش کرده تا کاری در رشته خود پیدا کند، اما تمام تلاش‌هایش بی‌نتیجه بوده و دست‌خالی بازگشته است.

آقای صمیم می‌افزاید: "تقریباً چهار سال است که بیکار مانده‌ایم. پیش از روی‌کار آمدن طالبان، در یکی از شرکت‌ها به‌عنوان مهندس کامپیوتر کار می‌کردم، اما بعد از آن شرایط خیلی سخت شد. ناچار شدم این کارگاه خیاطی را راه‌اندازی کنم تا هم خودم مشغول باشم و هم چند جوان دیگر را در این‌جا مشغول کار بسازم."

نجیبه، فارغ‌التحصیل رشته خبرنگاری از دانشگاه کابل، از نبود فرصت‌های شغلی در افغانستان انتقاد می‌کند. او می‌گوید که نه‌تنها در نهادهای دولتی، بلکه در دفاتر سازمان ملل نیز فرصت‌های کاری براساس واسطه و شناخت است. این خبرنگار بارها برای یافتن شغل تلاش کرده، اما موفق نشده است.

این دانش‌آموخته رشته خبرنگاری می‌گوید: "در افغانستان، متأسفانه نه‌تنها در نهادهای دولتی بلکه حتی در دفاتر سازمان ملل هم شفافیت وجود ندارد. هیچ پست شغلی را به‌گونه‌ رسمی اعلام نمی‌کنند. هر کسی آشنایی داشته باشد، همان استخدام می‌شود. این وضعیت واقعاً ناامیدکننده است."

آگاهان مسائل اقتصادی نیز  تأکید می‌کنند که بحران بیکاری در افغانستان تنها یک مشکل فردی یا موقتی نیست، بلکه ناشی از ضعف در ساختار اقتصادی، نبود سرمایه‌گذاری، فرار سرمایه انسانی و قطع ارتباط نظام آموزشی با بازار کار است. آنان تأکید دارند که اصلاحات ساختاری، جلب سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی، و هماهنگ‌سازی آموزش با نیازهای واقعی بازار از راه‌حل‌های کلیدی برای کاهش بیکاری در کشور است.

سیر قریشی، یکی از آگاهان مسائل اقتصادی، می‌گوید که مشکل بیکاری جوانان فارغ‌التحصیل در افغانستان تنها به ظرفیت یا تلاش فردی آنان مربوط نمی‌شود، بلکه ریشه در یک شکست ساختاری دارد.

این آگاه امور اقتصادی می‌افزاید: "متأسفانه باید بپذیریم که نبود فرصت‌های شغلی برای جوانان، نتیجه‌ یک شکست سیستماتیک است؛ افغانستان در چهار دهه گذشته درگیر کشمکش‌های سیاسی، ژئوپولتیکی و اقتصادی بوده است. این وضعیت ناشی از انزوای سیاسی، فروپاشی اقتصادی، حکومت‌داری ضعیف، تبعیض جنسیتی، و نظام آموزشی سخت‌گیرانه و ناکارآمد است".

این در حالی است که پیش  از این، بانک جهانی در گزارشی گفته است که میزان بیکاری در کشور دو برابر شده و از هر چهار جوان افغانستان یک نفر بیکار است. در این گزارش آمده است پس از تسلط مجدد طالبان، خانواده‌ها در افغانستان به‌دلیل بحران اقتصادی مجبور شده‌اند نیروی کار اضافی را برای زنده‌ماندن بسیج کنند و نرخ عدم فعالیت را کاهش دهند؛ اما تقاضا برای نیروی کار به‌شدت محدود است.

هبت‌الله آخوندزاده، رهبر طالبان نیز در سخنرانی‌ خود به مناسبت عید سعید فطر ادعا کرده بود که فقر بخشی از تقدیر الهی‌ است و فقیران نباید از وضعیت خود شکایت کنند. به گفته او، خداوند از ازل می‌دانست که فقیران صبور هستند و از همین‌رو آنان را فقیر آفریده است. رهبر طالبان از فقیران خواست که قناعت داشته باشند و دیگران را مسئول مشکلات اقتصادی خود ندانند.

این در حالی است که براساس گزارش برنامه توسعه‌ای سازمان ملل متحد، نرخ فقر در افغانستان به بیش از ۹۷ درصد رسیده است. همچنین، ۹۰ درصد زنان از اشتغال محروم شده‌اند و تنها ۷ درصد از آنان در سال گذشته میلادی در بیرون از خانه کار کرده‌اند. برپایه­ی این گزارش، ۶۹ درصد از مردم افغانستان شاغل نیستند و هیچ‌گونه درآمدی ندارند.

منبع: روزنامه هشت صبح

لینک:

https://8am.media/fa/unemployed-youth-taliban-at-work-the-worrying-fate-of-graduates/several-provinces/

کد خبر 24471

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 11 =