پرشیا
در فلات ایران، در شرق، از بینالنهرین تا سرزمینهای بسیار دور، پادشاهی پارس برقرار شد. این بزرگترین و سازماندهی شدهترین حکومت در زمان خود بود. مناطقی از آسیای مرکزی تا هند و از مصر تا دریای مدیترانه شامل این پادشاهی بود. بنیانگذار این پادشاهی کوروش بود. او ایالات را متحد کرد، سپس مناطق اطراف را تحت حکومت خود درآورد. حکومت پارس باستان در دوران داریوش به اوج شکوفایی خود رسید. آن زمانی بود که بابل، مصر، همه کشورهای خاورمیانه و آسیای صغیر بخشی از این کشور بودند. پارسیان علیه یونانیها هم جنگیدند اما یونانیها موفق به دفاع از خود شدند. ما درباره این جنگها از منابع یونانی اطلاع داریم.
یونانیها این کشور را پارس نامیدند. قبلا نام این کشور ایران بود. پادشاهان پارس توجه خاصی به سازماندهی ارتش میکردند، نسبت به ملتهای تحت حکومتشان مدارا میکردند و زبان و دین خود را به آنها تحمیل نمیکردند.
مرکز اداری پادشاهی پارس، شهر شوش بود و در دوران حکومت شاه داریوش بسیار توسعه یافت. دین مردمان پارس بسیار جالب بود. آنها به نوعی دوگانگی معتقد بودند، یعنی به مبارزه دائمی بین خوب و بد معتقد بودند. بنیانگذار دین پارسیان، زرتشت پیامبر بوده است.
در قرن چهارم قبل از میلاد، اسکندر کبیر، پادشاهی پارس را تصرف کرد. مدتی آن پادشاهی شامل یونان نیز بود. در قرن دوم قبل از میلاد، خیزش مجدد پارس شروع شد. در این تغییرات، قوم ایرانی به نام پارتها، نقش بارزی داشتند و جلوی گسترش روم به سمت شرق ایستادند.
با تلاش آنها و وارثینشان، فرهنگ و سنتهای پارس باستان تا به امروز محفوظ مانده است. تصرف بابل توسط کوروش در سال 539 قبل از میلاد، در واقع به معنی پایان جهان قدیم بود. دو هزار و پانصد سال در آن مناطق، حکومت بینالنهرین و مصر حاکم بود. این رویداد باعث شد یونانیها در آسیای صغیر با حکومت پارسیان هم مرز شوند و تبادلات بین سیاستمداران، دانشمندان، تجار و سفرشان در بین آن دو منطقه ممکن شد زیرا راهها در پارس قدیم بسیار خوب و به سامان بودند. این شبکه راهها شامل راه بین شوش و ساردیس هم بود (اشاره به راه شاهی).
اقوام و دولتها در دنیای باستان
جنگهای بین پارسیان و یونانیها
دولت پارس قدرتمند شد و یونانیهایی که در آسیای صغیر زندگی می کردند، تحت حکومت آن قرار گرفتند. مبارزه آنها برای آزادی به جنگهای طولانی بین دولتهای یونان و پارس تبدیل شد.
500 سال قبل از میلاد، یونانیهای ساکن آسیای صغیر کوشش کردند با کمک آتن، حکومت پارس را سرنگون کنند. اما پارسیان آن قیام را سرکوب کردند. بعد از این، شاه داریوش اول علیه سایر دولتهای یونانی شروع به جنگ کرد و هدف وی الحاق آن به شاهنشاهی پارس بود. ارتش یونانی اگرچه ضعیفتر بود اما متحد بود و در چند جنگ بر پارسها پیروز شد. اولین پیروزی یونانیها در دشت نزدیک شهر آتن یعنی "ماراتن" بود. ده سال بعد، ارتش بزرگ پارسها تحت فرماندهی خشایارشاه کوشش کرد مجددا یونان را تصرف کند. اما، به رغم توفیقشان در ابتدا در "تنگه ترموپیل"، نهایتا ارتش پارس شکست خورد. ارتش متحد یونان به لطف ناوگان دریایی آتن، در نزدیکی جزیره سالامیس در سال 480 قبل از میلاد بر پارسها پیروز شد و یک سال بعد سربازان پیاده نظام پارس نزدیک پلاتیا شکست خوردند.
پارسها از خاک یونان اخراج شدند و صدای دولتهای یونانی برای ایجاد اتحاد روز به روز بلندتر میشد.
نظر شما