آیا ائتلاف رهبران مخالف طالبان پایدار خواهد بود؟

شکل گیری ائتلاف‌ها براساس منافع و اهداف مشترک، یک اصل و یکی از استراتژی‌های میان‌مدت در سیاست خارجی کشورهاست. کشورها و گروه‌ها زمانی که به‌تنهایی نتوانند به اهداف خویش نائل شوند، دست به ایجاد ائتلاف‌ها می‌زنند. در سطح نظام بین‌الملل، حتی کشورهای بزرگ نیز با کشورهای جهان سوم، ائتلاف و اتحادهایی را تشکیل می‌دهند تا منافعشان تأمین شود. ائتلاف‌ها در موارد اقتصادی، امنیتی و سیاسی متداول بوده است.

آیا ائتلاف رهبران مخالف طالبان پایدار خواهد بود؟

شکل­ گیری ائتلاف‌ها براساس منافع و اهداف مشترک، یک اصل و یکی از استراتژی‌های میان‌مدت در سیاست خارجی کشورهاست. کشورها و گروه‌ها زمانی که به‌تنهایی نتوانند به اهداف خویش نائل شوند، دست به ایجاد ائتلاف‌ها می‌زنند. در سطح نظام بین‌الملل، حتی کشورهای بزرگ نیز با کشورهای جهان سوم، ائتلاف و اتحادهایی را تشکیل می‌دهند تا منافعشان تأمین شود. ائتلاف‌ها در موارد اقتصادی، امنیتی و سیاسی متداول بوده است.

نگاهی به سابقه­ی ائتلاف‌های جهادی در افغانستان

ائتلاف‌های جهادی در افغانستان، به‌ویژه در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میلادی، به دلایل گوناگون از جمله مداخلات خارجی، تحولات سیاسی داخلی و تنش‌های قومی و مذهبی شکل گرفت. پس از کودتای ۱۳۵۳ خورشیدی از سوی محمد داوود خان، زمینه برای گسترش ائتلاف‌های جهادی در افغانستان فراهم شد.

حزب دموکراتیک خلق افغانستان با رهبری نورمحمد تره‌کی، پس از یک کودتای خونین، حکومت محمد داوود خان را سرنگون و شخص او و خانواده‌اش را به قتل رساند. در این مرحله بود که زمینه برای شکل‌گیری گروه­های جهادی، بیش‌ از پیش فراهم شد و مردمان بیشتری به‌ویژه در روستاهای افغانستان، جذب این گروه‌ها شدند. پس‌ از حضور نیروهای نظامی شوروی سابق در افغانستان در سال ۱۳۵۸، ائتلاف‌های جهادی نقش به‌سزایی را در جذب مردم برای مبارزه در برابر اشغالگران انجام دادند. ائتلاف‌های شکل‌گرفته، شامل اقوام تاجیک، پشتون، ازبک و هزاره بودند. این گروه­های جهادی، نه سال در برابر حکومت‌های آن زمان جنگیدند تا اینکه پس از سقوط حکومت دکتر نجیب‌الله؛ مجاهدین پیروز میدان شدند و دولت اسلامی مجاهدین به رهبری صبغت‌الله مجددی و پس از آن برهان‌الدین ربانی شکل گرفت. ولی دیری نگذشته بود که رقابت بر سر قدرت در میان گروه­های جهادی به اوج رسید و منجر به بروز جنگ‌های داخلی شد. در جریان جنگ‌های داخلی، هزاران نفر در شهر کابل زخمی، کشته و مجبور به ترک کشور شدند. رهبران گروه­های جهادی، هرازگاهی برای تأمین منافع گروهی خویش، با گروه دیگری وارد یک ائتلاف می‌شدند؛ اما به‌محض اینکه منافعشان تأمین نمی‌شد، ائتلاف از هم می‌پاشید. در این زمان بود که گروهی به ‌نام طالبان در قندهار، از شاگردان مدارس دینی شکل گرفت و به شکل سیل‌آسا شهرهای بزرگ افغانستان را یکی پس از دیگری، در تصرف خویش درآورد.

با وقوع حادثه­ی یازده سپتامبر ۲۰۰۱، بار دیگر فرصت برای قدرت‌نمایی رهبران مجاهدین فراهم شد. آمریکایی‌ها برای این‌که بتوانند رودررو با طالبان وارد نبرد شوند، نیروهایی بهتر از گروه­های جهادی نداشتند و از آنان در مقابل طالبان حمایت کردند. «جبهه­ی متحد شمال» که عمده‌ترین رهبران آن از شمال کشور بودند، با حمایت مالی و نظامی آمریکا، طی مدت کوتاهی شهرها و ولایات را از طالبان خالی کرد. ولی بار دیگر در تشکیل دولت همه‌گیر و شهروندمحور، موفقیت چندانی نداشت. پس‌ از آن، در میان‌ سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲، ائتلاف‌های متعدد سیاسی و انتخاباتی شکل گرفتند که اکثریت اعضای آنان رهبران جهادی و قومی بودند. این رهبران برای رسیدن به قدرت سیاسی (‌حکومت و پارلمان) اتحادهایی را به وجود آوردند که برخی‌ها پس از رسیدن به قدرت و شماری هم پیش از آن، از هم‌ پاشیده شد. تشکیل «حکومت وحدت ملی» از دیگر ائتلاف‌های میان‌گروهی بود که با میانجی گری جان کری، وزیر امور خارجه وقت آمریکا، به وجود آمد. این ائتلاف، در واقع از بدترین ائتلاف‌های رهبران و چهره‌های سیاسی افغانستان بود. مشکلات و چالش‌هایی که در «حکومت وحدت ملی» بود، با موضوع این بحث سنخیّت ندارد. به‌ هر حال «حکومت وحدت ملی» بدترین حکومت برای افغانستان بود که شرایط امروز، نتیجه­ی اختلافات رهبران آن است. در انتخابات ۱۳۹۸، رهبران سیاسی بازهم وارد ائتلاف‌هایی در راستای رسیدن به قدرت سیاسی براساس گرایش‌های قومی، زبانی و مذهبی شدند. در انتخابات ۹۸، سه محور اساسی به رهبری محمد اشرف غنی، دکتر عبدالله و محمد حنیف اتمر به وجود آمد. ازاین‌رو، رهبران قومی و جهادی هر کدام منافع خویش را در یکی از این سه محور جست‌وجو کردند. ولی دیری نگذشت که محمد حنیف اتمر به‌گونه­ای نامعلوم، از شرکت در انتخابات انصراف داد و ائتلاف از هم پاشید.

با فروپاشی جمهوریت در ۱۵ آگست ۲۰۲۱، اکثریت رهبران سیاسی – قومی و چهره‌های برجسته، افغانستان را ترک کردند. پیش از سقوط، هر کدام از این رهبران، ادعای زیادی مبنی بر ایستادگی در برابر طالبان داشتند؛ اما چنین نشد و میدان را به این گروه واگذار کردند. در طی سه سال گذشته، دو جبهه‌ای که به‌گونه­ی فعال در برابر طالبان شکل ‌گرفته‌اند، جبهه­ی آزادی و جبهه­ی مقاومت ملی می­باشند. این دو گروه؛ در کنار فعالیت‌های نظامی، فعالیت‌های سیاسی نیز دارند. در آغاز، تعدادی از رهبران سیاسی به دور احمد مسعود، رهبر جبهه­ی مقاومت ملی، جمع شدند. اما بنا بر اختلافات درونی، این ائتلاف شکسته شد. در کنار این، نشست‌هایی در کشورهای مختلف با محوریت رهبران سیاسی برگزار شده است؛ ولی هیچ‌کدام از این نشست‌ها نتایج ملموسی نداشته‌اند. در حالی که قدرت‌های بزرگ دخیل در مسائل افغانستان، این رهبران سیاسی را جدی نمی‌گیرند؛ پس از یک وقفه­ی نسبتاً طولانی، ائتلاف جدیدی به‌نام «مجمع ملی برای نجات افغانستان» شامل مقامات حکومت پیشین و چهره‌های سیاسی- قومی ایجاد شده است. در این مجمع، کسانی دیده می­شوند که در گذشته، بارها به دلایل مختلف چنین ائتلاف‌هایی را ساخته و سپس به آن پشت کرده‌اند. مشخص نیست که عمر سیاسی این مجمع تا چه زمانی خواهد بود و آیا باعث نجات افغانستان خواهد شد یا مثل دهه­ی ۷۰؛ بار دیگر افغانستان را وارد جنگ‌های داخلی می‌کند. تجربه‌های گذشته نشان می‌دهد که رهبران سیاسی – قومی تا زمانی که از منافع شخصی و گروهی خویش نگذرند، امکان وحدت میان آنان، امری بعید است. اعتماد مردم نیز نسبت به این چهره‌ها کم رنگ شده است. از سوی دیگر، شماری از این چهره‌ها با گروه طالبان نیز در ارتباط هستند تا سرمایه‌هایشان در داخل افغانستان در امان باشد.

منبع: روزنامه هشت صبح

لینک: https://8am.media/fa/will-the-coalition-of-anti-taliban-leaders-be-sustainable/

کد خبر 22180

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 10 =