یادداشت: نقیبالله آروین بادغیسی، در ولایت بادغیس زاده شد و سالها سابقه فعالیت فرهنگی، ادبی و رسانهای دارد. او چند کتاب نگاشته و افزون بر سرایش شعر و فعالیتهای فرهنگی، سابقه کار در برخی پستهای حکومتی را نیز دارد. وی هم اکنون ساکن ایالت مریلند ایالات متحده آمریکا است.
شما چه تعریفی از نوروز دارید؟
آروین: نوروز با وجود اینکه هزاران سال تاریخ دارد و نمیشود تاریخ مشخصی برای آغاز آن پیدا کرد، به دلیل اینکه با طبیعت سروکار داشته ـ یعنی با تغییر ایام و گردش فصول و نو شدن سال رابطه داشته ـ بنابراین همیشه از روزی که خلقت زمین و طبیعت و انسان بوده، باید بوده باشد. اگر دنباله نوروز را در تاریخ و اساطیر و افسانهها بگیریم، بازهم تاریخ دقیقی نمیشود برای نوروز در نظر گرفت؛ یعنی بسیار کهنتر از آنچه فکر میکنیم، باید باشد. این بهعنوان یک جشن باستانی و جشنی که میتواند رابطه ایجاد کند، بین انسان و طبیعت و بین انسان و انسان، جشن خجستهای بوده که در این سرزمینها برگزار شده و فعلاً دستکم بیش از ۲۰ کشور در آسیا این جشن را برگزار میکنند و یک میراث مشترک برای آنها است.
تجلیل از نوروز چگونه بوده است؟
آروین: پس از ورود اسلام و اعراب به این سرزمینها، نوروز یک مقدار با چالشها و مشکلاتی روبهرو شده است؛ ولی در بسیاری از کشورهای اسلامی در همسایگی افغانستان؛ در ایران یا در کشورهای دیگر که مسلمانان زندگی میکنند، نوروز را همواره و همیشه جشن گرفتهاند. در افغانستان هم نوروز با چالشهایی روبهور بوده، ولی در کُل؛ هزاران سال عمر کرده و یقیناً عمر خواهد کرد.
چه برداشتی میتوانیم از نوروز و گردش فصلها داشته باشیم؟
آروین: در گذشتههای تاریخی و تمدنی ما نهتنها نوروز، که آئینهای مشابه برای گردش فصول و طبیعت بوده است. در آغاز سال وقتی بهار میشود و درختان و طبیعت دوباره سبز میشود و جوانه میزند، این شروع یک فصل بوده است. در جشن مهرگان در پاییز وقتی فصل کشت و برداشت پایان مییافت، مردم این جشن را میگرفتند؛ به شکرانه جمعآوری محصولات و هم به این دلیل که حاصل کار خود را جشن بگیرند. بنابراین مردم در این تمدن و فرهنگ، تعریف واضحی از جشنها و آئینها داشتند و مستقیماً با زندگی آنها رابطه داشته است.
در گذشته نوروز چهقدر برای مردم اهمیت داشت؟
آروین: در گذشته؛ کشاورزی بوده و رابطه نزیکتری با طبیعت وجود داشته است. تمام این گردشها و چرخشهای طبیعی فصلها و سالها برای آنها اهمیت داشته و این یک تقویم مشخص تاریخی است که آن را ارج میگذاشتند. حالا بخشی از آن، بهعنوان مثال نوروز را شما اشاره کردید که طبیعت دوباره زنده میشود و سبزهها سبز و زیبا میشود و این را جشن میگیرند، ولی مردم در گذشته ضمن تمجید این زیباییهای طبیعت، تغییر فصول، مستقیم با زندگی و کار آنها رابطه داشتند و گردش فصلها را جشن میگرفتند.
شواهد تاریخی نشان میدهد که نوروز قبل از اسلام تجلیل میشد. آیا نوروز و اسلام در تضاد است؟
آروین: چند نکته در مورد نوروز مهم است. اول، نوروز چنانچه شما فرمودید، پیش از اسلام بوده است. بعضی میگویند به دلیل اینکه نوروز وجه زرتُشتی دارد، منع است؛ در حالی که اینگونه نیست و نوروز پیش از زرتُشت هم وجود داشته است. هیچکدام از علمای جهان اسلام در دو مذهب اسلامی هیچ دیدگاه قاطعی برای رد نوروز ندارد؛ یعنی هیچ مذهبی از دین اسلام به صورت قاطع نوروز را رد نکرده است.
پس شما با این دیدگاه که نوروز و اسلام در تضاد است، مخالف هستید.
آروین: شما مسئله رسم «جهنده[برافراشتن پرچم]» مولا علی در مزار شریف را میبینید. در پنج-شش قرن اخیر این بهعنوان یک آئین اسلامی، ضمیه نوروز باستانی پیشااسلام شد و چنانچه در شهرهای مختلف در کابل و در هرات؛ جهنده به نام مولا علی، خلیفه مسلمین، برافراشته میشود و سعی شده که مردم حتی جنبههای مذهبی و اسلامی را بر آن وارد کنند؛ در حالی که هیچ جنبه غیر اسلامی یا در تضاد اسلام، ما بهحیث شهروند نمیتوانیم ببینیم و حتی علمای برجسته و صاحبنظران برجسته عرصه دینی میگویند که هیچ دلیل قاطع و کافی که براساس آیات، احکام، سنّت و احادیث پیامبر برداشت شده باشد، وجود ندارد که نوروز را رد کند. پس وقتی چیزی رد نشده، مشکل و مانع شرعی ندارد.
یعنی شما باور دارید که نوروز مانع دینی ندارد؟
آروین: اساساً نوروز مسئله دینی نیست یا ضد هیچ دینی نیست و بهتر است بگوییم که حتی متعلق به یک قوم و یک زبان نیست. ما در افغانستان اقوام و زبانهای مختلف داریم و فراتر از آن در سطح منطقه آسیا. در اینهمه کشوری که نوروز پاس داشته میشود و گرامی داشته میشود، از اقوام و ملیتها و مذاهب مختلف حضور دارند. این یک موضوع جشن طبیعی است، نه جشنی که آئین مذهبی خاص داشته باشد یا مخالف و در تضاد با یک مذهب یا یک دین یا یک قوم یا یک زبان باشد. به نظر شخصی من، انسانها را به هم پیوند میدهد.
پس چرا در مورد نوروز برداشتهای متفاوت وجود دارد؟
آروین: اخیراً قدرت حاکم در افغانستان گفت که نوروز را نمیپذیرد. این مسئله رودررویی یا مواجهه با نوروز یا جلوگیری از نوروز تقریباً همیشه بوده است. یعنی برداشتهایی بوده و وجود داشته که مخالفت کنند با نوروز؛ حتی در ۲۰ سال اخیر در افغانستان نوعی از برداشت یا نوعی از تندروی دینی وجود داشت که نوروز را حتی مبارک باد نگویید، در حالی که هیچ دلیل دینی و شرعی و عقلی نمیتواند مخالف نوروز باشد.
با این حال چرا بازهم عدهای در افغانستان مخالف نوروز هستند؟
آروین: در افغانستان برخورد با نوروز همیشه دو بعد داشته است. یک بعد سیاسی و دیگری نگاه مذهبیون. نگاه برخی از علما هم معطوف شده به نوروز تا در رد آن چیزی بگویند. شما میبینید که در سالنامههای افغانستان آنچه رسمی منتشر میشد، در همه این سالها و دورههای مختلف، کلمه «نوروز» بهعنوان روز اول سال درج نمیشد و به جای آن با احتراز از نوشتن نوروز، روز دهقان نوشته شده است. در حالی که این بخشی از هویت این سرزمین و سرزمینهای بسیاری در جوار ما در آسیا است.
رویکرد سیاسی با نوروز در افغانستان چگونه است؟
آروین: در افغانستان متأسفانه بنا بر دلایل خاص سیاسی یا شاید مواجهه با این هویت قدیمیِ خراسانی، قدرتهای حاکم خواستند که از کنار نوروز بگذرند و در مورد نوروز آشکارا حمایت نکنند. هرچند از چند دهه اخیر شما میبینید وقتی مجاهدین پیروز میشوند، در حالی که آنها شبیه حاکمان اکنون مسلمانان بنیادگرا بودند، «مجددی» سخنرانی مهم خود را در بلخ و در روز نوروز ایراد کرد و برای مارشال دوستم آن وقت ارتقای درجه را از تریبون نوروز داد. بعدها هم اکثراً حکام و قدرتمندان و سیاستمداران و دولتها از مراسم جهنده نوروز [برافراشته کردن پرچم] در بلخ بهعنوان یک تریبون مهم استفاده کردند؛ یعنی بهعنوان یک پایگاه و منبع سیاسی مهم به نوروز میدیدند.
برعکس افغانستان که شما اشاره کردید دارای رویکرد سیاسی مواجهه با نوروز است، اما در تاجیکستان؛ حکومت برای تقویت این فرهنگ تلاش زیادی کرده است. فکر میکنید ریشه این تفاوت در کجا است؟
آروین: تاجیکستان را اشاره خوبی کردید. پس از استقلال تاجیکستان که در دهه ۹۰ میلادی بود، عمده زمینه برگشت تاجیکستان به هویت ملی، یعنی مهمترین شاخصه آن، نوروز بوده است. یا در ایران شما میبینید که به عنوان یک کشور اسلامی، نوروز با تمام روزهای مختلفی که دارد، به عنوان روزهای جشن، تعطیلی، تفریح و عید، برگزار میشود، در حالی که یک کشور اسلامی است. تنها ایران نیست، در همه ۲۰ کشور که همه مسلمان هستند، نوروز را جشن میگیرند.
چرا نوروز این هویت ملی را در افغانستان ایجاد نکرد؟
آروین: در افغانستان مسئله اساسی؛ هویت مشترک مردم است که سر آن هیچ وقت توافق صورت نگرفته و هویت یگانه شکل نگرفته و در مورد آن صحبت نشده است. بنابراین شاید کسانی؛ چه از منظر اسلامی یا فقه حنفی یا از منظر قومی و زبانی، با آن مخالفت بکنند و فکر کنند این مربوط به آنها نیست. در حالی که نوروز متعلق به همه اقوام، حتی فراتر از افغانستان متعلق به بخش مهمی از جمعیت انسانی در کره زمین است.
آیا ممکن است نوروز برای افغانستان هویت واحد ایجاد کند؟
آروین: کار عملیِ واقعیِ مؤثّر در همین جهت صورت نگرفته است. طی همین سالها؛ اینکه مردم، نهادها، شخصیتها و فرهنگیان تلاش کردند و سر و صدا راه انداختند، بحثی جدا؛ ولی آنچه مربوط به یک دولت ملی میشود که از آن حمایت بکند و شاخههای مهم این هویت و تمدن را به رسمیت بپذیرد و در مورد آن کار بکند و دفاع بکند، متأسفانه در این موضوع بسیار خلاء عمیق وجود دارد و به بازبینی و اصلاح آن نیاز است.
مشخصاً در شرایط کنونی سیاسی افغانستان وضعیت پاسداشت فرهنگ چگونه است؟
آروین: فعلاً ما با شرایطی مواجه هستیم که همهچیز منع میشود و شما میبینید که تابلوهای دانشگاهها هم پائین آورده می شود و این موجی از نارضایتی و تضاد اجتماعی و هویتی را در افغانستان ایجاد میکند. در این شرایط؛ شاید سخت باشد که توقع شود که اینها مدافع تمدن و هویت مشترک ما و کشورهای دیگر باشند. در بخشهای مهم هویتی مثل نوروز و سایر آئینهای باستانی که مربوط به هویت مشترک است، متأسفانه نهتنها کار لازم صورت نگرفته، بلکه در بسیاری از جاها جفا شده است. نمونههای بارزی وجود دارد و ثبت شده در تاریخ که جفا صورت گرفته است.
در سطح بینالمللی چه دیدگاهی نسبت به نوروز وجود دارد؟
آروین: شما دیدید که شورای شهر واشنگتن دیسی؛ نوروز را به رسمیت پذیرفت. به این دلیل که نوروز مسئلهای است که دهها کشور آسیایی آن را هزاران سال ارج گذاشتهاند. در سازمان یونسکو کشورهای متعددی از جمله ایران، افغانستان، تاجیکستان و کشورهای دیگر بهعنوان میراث مشترک، میراث دار مشترک نوروز هستند و حضور دارند. بنابراین برای پیوند دادن انسانها فراتر از مسائل قومی و مذهبی و زبانی، نوروز مطرح است و فراتر از آن انسانها را به هم پیوند میدهد.
شما اشاره کردید که بهتازگی شورای شهر واشنگتن دیدسی نوروز را بهعنوان یک جشن باستانی به رسمیت شناخته است. این اقدام چهقدر در معرفی نوروز در سطح بینالمللی مؤثر است؟
آروین: به نظرم بسیار تأثیرگذار است. جالب است یکی از دلایلی که شورای شهر واشنگتن دیسی نوروز را به عنوان یکی از مراسمهای رسمی به رسمیّت پذیرفت، این است که نوروز فراتر از هر چیزی، انسانها را به هم پیوند میدهد و آنچه ما هم بر آن تأکید داریم، این است که نوروز مسئله خاص یک قوم، یک زبان و مذهب نیست. پایتخت ایالات متحده آمریکا به عنوان یک کشور قدرتمند، چه از لحاظ قدرت سیاسی و اقتصادی و چه از لحاظ قدرت فرهنگی، وقتی این پدیده را به رسمیّت میپذیرد، زمینه را فراهم می کند که نوروز جدیتر گرفته و شناخته شود.
با توجه به فراز و فرودهایی که نوروز در کشورهای گوناگون داشته، فکر میکنید در آینده این آئین باستانی کمرنگ و حذف شود؟
آروین: هرگز! اگر حذف شدنی میبود، در طول این سالها، دههها و سدهها از بین میرفت. در افغانستان مشکل این است که مردم به دلیل جنگ، فقر و اولویت نداشتن مراسم شادی، شاید کمی دور مانده باشند. متوجه هستیم که در غرب افغانستان، در کابل، در شمال، در ولایتهای مختلف؛ مهاجرت باعث شده که نوع ویژهای از مراسم نوروزی در خانههای مردم افغانستان راه بیابد. مثلاً در هرات پیش از سال نو، سبزه و ماهی فروخته میشد و سفره هفتسین انداخته میشد. بنابراین نوروز به طول هزاران سال دوام داشته و هزاران سال دیگر هم دوام خواهد کرد.
در اخیر سخن پایانی شما را میشنویم.
آروین: نوروز نشانه هویتی مشترک است و با وجود تهدیدها و ممانعتهایی که در طول تاریخ دیده؛ بازهم زنده و سرفراز مانده است. چه ضرورت دارد که مخالفت کنند با این، وقتی نوروز باعث میشود که با کشورهای مختلف گفتوگو بکنند، دروازه مفاهمه و گفت و گوهای سیاسی و اقتصادی و دیپلماتیک را باز کنند؟ این یک زمینه موفق است.
منبع: روزنامه هشت صبح
لینک:
https://8am.media/fa/interview-with-naqibullah-arvin-nowruz-and-ancient-mirrors-have-been-persecuted/
نظر شما