طی چند روز گذشته خبری فضای شبکه های اجتماعی افغانستان را به شدت تحت تاثیر خود قرار داد مبنی بر این که اداره ملی آمار افغانستان که وظیفه ثبت نام شهروندان ااین کشور برای دریافت شناسنامه های الکترونیک را بر عهده دارد در زمان دریافت اطلاعات افراد در بخش میزان آشنایی با زبان های خارجی زبان فارسی را در ردیف زبان های خارجی قرار داده است. این امر واکنش های تندی را در بین فارس زبانان افغانستان به دنبال داشت و در نهایت اداره ملی آمار اعلام کرد که این موضوع اشتباهی تکنیکی بوده که برطرف شده است.

طی چند روز گذشته خبری فضای شبکه های اجتماعی افغانستان را به شدت تحت تاثیر خود قرار داد مبنی بر این که اداره ملی آمار افغانستان که وظیفه ثبت نام شهروندان ااین کشور برای دریافت شناسنامه های الکترونیک را بر عهده دارد در زمان دریافت اطلاعات افراد در بخش میزان آشنایی با زبان های خارجی زبان فارسی را در ردیف زبان های خارجی قرار داده است. این امر واکنش های تندی را در بین فارس زبانان افغانستان به دنبال داشت و در نهایت اداره ملی آمار اعلام کرد که این موضوع اشتباهی تکنیکی بوده که برطرف شده است. در ادامه سه خبر و موضع گیری مرتبط با این موضوع در جهت آشنایی با فضای مرتبط با این اقدام خواهد آمد و در انتها ملاحظات کارشناسی مرتبط قید خواهد شد:

۱. افزایش فارسی ستیزی در ادارات کابل: 

افزایش فارسی ستیزی در کابل نگرانی بسیاری از شهروندان و اقوام فارسی زبان را برانگیخته است؛ آگاهان امور بر این عقیده هستند که این اعمال با هدف حذف زبان فارسی در ادارات دولتی افغانستان انجام می شود. چندی قبل شهرداری کابل، تصمیم به حذف زبان فارسی از تابلوهای یک دانشگاه و نهاد آموزشی و اقدام به جایگزینی زبان پشتو و انگلیسی با آن کرد که این موضوع اعتراض دانشگاهیان کابل را در پی داشت. سمیرا رسا، سخنگوی شهرداری کابل اما هدف از جمع‌آوری این تابلوها را کاهش «آلودگی دیداری» عنوان کرد. پس از حذف عناوین فارسی از تابلوهای ادارات و مؤسسات دولتی توسط شهرداری کابل، این بار اداره ملی احصائیه (آمار) با این اتهام روبرو شده است. در جدیدترین مورد اداره ملی احصائیه، نیز در فرم ثبت آنلاین تذکره (شناسنامه) الکترونیکی، زبان فارسی را در بخش زبان های خارجی قرار داده است. گفته می شود که تاکنون توجیه و استدلال اداره احصائیه برای این اتهام (فارسی ستیزی) مشخص نشده است. عطا محمد نور والی سابق ولایت بلخ در واکنش به این اقدامات در صفحه فیسبوک خود نوشته است: لطفاً با زبان و هویت ما بازی‌ نکنید! زبان فارسی دری با قدمت تاریخی چند هزار ساله، نمادی از فرهنگ و تمدن بشری در جهان شناخته شده است. گویندگان این زبان در افغانستان حضور گسترده دارند و صاحبان این ملک اند. درج این زبان به نام فارسی و تاجیکی به عنوان زبان خارجی در اوراق رسمی یکی از نهادهای حکومتی افغانستان، تلاش برخی عناصر مخّرب و خودفروخته برای برهم زدن روحیه وحدت ملی و هم‌زیستی مسالمت آمیز مردم این کشور است. اگر این کار نابخردانه درحد یک اشتباه هم صورت گرفته باشد، گناه عظیم، خبط تاریخی و بازی با هویت و تمدن بشری بخش اعظم مردم این سرزمین و زیر پا گذاشتن قانون اساسی کشور است که زبان فارسی دری را در کنار زبان پشتو به عنوان زبان رسمی پذیرفته. تکرار این مکررات بیهوده، برنامه ای است که به سود هیچ قوم و گویندگان زبان های ملی و رسمی این کشور نیست. این‌گونه رفتارها نه تنها از عظمت و جایگاه ارجمند زبان فارسی نمی‌کاهد که بر رشد هیچ زبان دیگر و گوینده‌های آن نیز تاثیری ندارد. لازم به تذکر است که زبان فارسی، دری و تاجیکی همه یک زبان و دارای گویش یا لهجه های جداگانه است و در عین حال زبان فارسی متعلق به یک قوم نبوده، بلکه به یک حوزه تمدنی تعلق دارد. بهتر است برای رشد همه‌ی زبان‌های این کشور بصورت یکسان توجه و کار ثمربخش صورت گیرد تا بستر مناسب ملت سازی را فراهم کنیم. در کنار آن توقع می‌رود هرچه زودتر این خطای نابخشودنی اصلاح گردد، در غیر آن موضوع را از مجاری رسمی دنبال خواهیم کرد[۱].

۲. جمهوریت افغانی، جمهوریت فارسی ستیز:

این جمهوریت ادعایی اکنون به دست چند عنصر خودمحور، فاشیست، کم‌سواد، متعصب و قوم گرا افتاده تا این ارزش گرانسنگ را نیز مثل همه موارد دیگر، افغانیزه کنند، به ماهیت آن دست ببرند و با سیاست متعصبانه و عقده مندانه مبتنی بر حذف و انکار برآمده از تنگ اندیشی، ذات آن را به سود اهداف و نیات منحط و مبتذل خود دگردیس کنند. در تذکره های الکترونیکی در بخش «آشنایی با زبان های خارجی» یکی از زبان هایی که به عنوان زبان «خارجی» ثبت شده، فارسی است. فرقی نمی کند که این تصمیم، اقدامی عمدی  است که در راستای سیاست های حذفی یک حلقه فاشیست و تنگ‌اندیش گرفته شده، یا خطایی غیرعامدانه که به دلیل ناآگاهی و بیسوادی کارمندان اغلب پشتون‌تبار این عرصه صورت گرفته است. این رویداد، واکنش های گسترده ای را برانگیخته و دولت هم تاکنون در این باره، سکوت کرده است. ستیز خیره سرانه و متعصبانه با فارسی به مثابه میراث مفاخر فرهنگی و تمدنی افغانستان باستان و بخشی جدایی ناپذیر از هویت و زبان ملی میلیون ها نفر از مردم افغانستان، امر غریبی نیست. تاریخ قومیت زده افغانستان معاصر، مشحون از تلاش های ناکام و تجربه های شرم آور شاهان و حاکمان و خاندان های قومی قدرت برای حذف فارسی است و تلاش های اخیر نیز در ادامه همان سیاست ها ارزیابی می شود. این در حالی است که نظام کنونی، با افتخار خود را جمهوری می داند و ادعا می کند که قدرت هضم و جذب فرهنگ های متکثر و میراث ها و مفاخر تاریخی و تمدنی این سامان به رغم همه تنوع و رنگارنگی آنها را دارد و می تواند به مثابه یک چتر فراگیر همه را زیر پوشش خود جای دهد. اما این جمهوریت ادعایی اکنون به دست چند عنصر خودمحور، فاشیست، کم‌سواد، متعصب و قوم گرا افتاده تا این ارزش گرانسنگ را نیز مثل همه موارد دیگر، افغانیزه کنند، به ماهیت آن دست ببرند و با سیاست متعصبانه و عقده مندانه مبتنی بر حذف و انکار برآمده از تنگ اندیشی، ذات آن را به سود اهداف و نیات منحط و مبتذل خود دگردیس کنند. مواجهه با فارسی و خارجی خواندن آن اما تلاشی مضحک و مذبوحانه است که هرگز نیات کژاندیشان را محقق نخواهد کرد. فارسی چراغی است که نیاکان پرافتخار این خطه مردخیز با ریاضت و مبارزه برافزوخته اند و با بادهای مخالف تعداد اندکی از «زی‌ها» و «زوی‌ها[۲]» خاموش نخواهد شد. عناصر بی ریشه ای مثل شهردار بدنام کابل که زیر نام «مبارزه با اشتهارات نامنظم» اقدام به فارسی ستیزی کرده و یا عوامل احصائیه مرکزی و تذکره های الکترونیکی که با خارجی‌خواندن زبان فارسی، سعی می‌ کنند به کمک سلطان زوی[۳] بشتابند و زمینه ساز حذف کامل این میراث ماندگار و پرافتخار شوند، جز آنکه عِرض خود می برند و زحمت ما می دارند، هیچ رهاوردی نخواهند داشت. گستره فارسی به اندازه ای بزرگ و پردامنه است که حتی جمهوریت بی بنیاد و تبلیغاتی و ادعایی و شعاری افغانی را نیز به درون خود می کشاند و هضم می کند؛ همانگونه که سلطنت طلب ها، پشتونیست ها، مزدوران پاکستان، طالبان، تروریست ها و... نتوانستند این شجره طیبه کهنسال و ریشه دار را از جا برکنند و بر تاریخ و تمدن زرین و پرعظمت آن، با انکار و تعصب و تنگ اندیشی، غبار انکار بپاشند و نادیده اش بگیرند. با این حال، خارجی خواندن زبان فارسی، بیش از هر چیزی تیشه به ریشه همان جمهوریت افغانیزه شده ای می زند که برای بقایش نیاز به پذیرش فارسی هم دارد؛ زیرا جمهوریتی که نمی تواند یک بخش بزرگ از هویت ملی مردم اش را هضم کند، پیش از هر عامل خارجی یا داخلی دیگری، علیه خودش وارد عمل شده و به انکار اصول و بنیان های خویش برخاسته است. این جمهوریت هیچ تفاوتی با امارت طالبانی ندارد که می خواهد مبنای همه چیز، فقه حنفی آنهم با خوانش منحصر به فرد طالبانی باشد؛ زیرا هیچ فرقی میان جمهوریتی که فارسی را حذف می کند و خارجی می خواند با امارتی که تشیع را اقلیت دینی می شمارد و بر اصالت و رسمیت فقه حنفی، تأکید می کند، وجود ندارد. فارسی ستیزانی که زیر چتر جمهوریت پناه گرفته اند و وقیحانه به دفاع از میراث شرم آور سلطنت برخاسته اند؛ اما نمی خواهند یک میراث چندهزارساله را ببینند، از نظر تبارشناسی فکری و فرهنگی، همان طالبانی هستند که در آنسو زیر نام «شریعت» برای حذف و انکار مذاهب بزرگ اسلامی و اصالت و اعتبار بخشیدن به یک مذهب آنهم با قرائت مورد پسند خودشان، تقلا می کنند. از قضا حتی شریعت مداران امارت طالبانی نیز در زمان سلطه شان به فارسی زبانان می‌ گفتند: مسلمانی خبره کوه! یعنی مسلمانی سخن بگو. از نظر آنها فارسی زبان «مسلمانی» نیست و تنها پشتو «اسلامی» است؛ زیرا «زبان اهل جنت است»! سخن آخر اینکه تلاش مذبوحانه طالبانی که از خوان گسترده جمهوریت، تغذیه می کنند؛ اما همچنان در هوای امارت و سلطنت نفس می کشند و خون ناپاک عبدالرحمان خان و محمدگل مهمند در رگ های شان جاری است، برای حذف و انکار زبان فارسی که زبان تاریخ و تمدن ماست و همین اکنون نیز زبان میانگین و معیار همه مردم افغانستان صرف نظر از اینکه از نظر محلی به کدام زبان سخن می کنند، محسوب می شود، راه به جایی نخواهد برد؛ اما این اقدامات وقیح و شرم آور، تیشه به ریشه همین جمهوریت نیم‌بند ادعایی خواهد زد و بدتر از آن اینکه به مثابه بخشی از کارنامه شرم آور سران و حاکمان امروز افغانستان، در حافظه تاریخ این سازمان، ثبت خواهد شد[۴].

۳. زبان فارسی از گزینه ای زبان های خارجی در فرم شناسنامه الکترونیکی حذف شد.

به دنبال اعتراض شماری از کاربران شبکه‌های اجتماعی مبنی بر درج زبان فارسی در گزینه‌ی زبان‌های خارجی در سیستم شناسنامه‌ی الکترونیک، اداره‌ی ملی احصائیه و معلومات می‌گوید که تمامی زبان‌های رسمی کشور را از این گزینه حذف کرده است. احمدجاوید رسولی، رییس اداره‌ی ملی احصائیه و معلومات که روز پنج‌شنبه، ۱۰ مهر در یک نشست خبری در کابل صحبت می‌کرد، گفت: «به خاطر جلوگیری از سوءتفاهمات، تمامی زبان‌هایی که مطابق سیستم سازمان بین‌المللی استاندردسازی، در سیستم شناسنامه‌ی الکترونیک در گزینه‌ی زبان‌های ملی ما قرار دارد، از لیست زبان‌های خارجی حذف شد.» آقای رسولی افزود که زبان‌های ملی کشور  براساس کدهای اداره‌ی بین‌المللی استاندارد و معلومات وزارت مخابرات و تکنالوژی معلوماتی در سیستم‌ این شناسنامه گنجانده شده بود. او تأکید کرد که تمامی زبان‌های ملی در فهرست زبان‌های خارجی گنجانده شده بود. احمدجاوید رسولی گفت: «اداره‌ی ملی احصائیه و معلومات به تمامی ارزش‌های ملی و زبان‌های رسمی و ملی احترام قایل است و هیچ‌گونه برخورد سلیقه‌ای در برابر زبان‌های رسمی و ملی کشور وجود ندارد. این درحالی است که اخیرا شماری از کاربران شبکه‌های اجتماعی اعتراض داشتند که اداره‌ی احصائیه و معلومات کشور به‌دلیل تعصب زبان فارسی را در گزینه‌ی زبان‌های خارجی درج کرده است. رییس این اداره اما گفت که این معترضان از کسانی بودند که می‌خواستند از این طریق به شهرت برسند و به آبروی اداره‌ی ملی احصائیه و معلومات لطمه وارد کنند[۵].

ملاحظات:

۱. رقابت و شکاف زبانی در افغانستان یک شکاف و رقابت سیاسی و در راستای توزیع قدرت در این کشور می باشد. به این معنا که قوم پشتون به عنوان حاکم مطلق این سرزمین از سال ۱۷۴۷ م. تاکنون (به جز دو مقطع کوتاه) تحت تاثیر تحولات کشورهای منطقه و رشد اندیشه های ملی گرایانه در اوایل قرن بیستم، تلاش کردند تا هویت ملی جدیدی را مبتنی بر زبان واحد در سراسر کشور گسترش دهند. رهبری این جریان در اختیار محمود طرزی، روشنفکر مهم افغان در آن دوران بود که هم با خاندان پادشاهی افغانستان نسبت سببی نزدیک داشت و هم صاحب منصب حکومت امانی بود. اما پشتون ها در این مسیر به دو اصل مهم توجه نداشتند: نخست، ماهیت غیرمتمرکز این سرزمین که رنگین کمانی از اقوام و زبان ها بوده و هست. دوم، فقدان زمینه های لازم در زبان پشتو که مهم ترین آن عدم برخورداری از یک پشتوانه مکتوب قابل اتکا در مقابل زبان فارسی بوده است. این روند نوعی حساسیت و مقاومت را در بین فارس زبانان افغانستان ایجاد کرده است که هرگونه تحرک طرف مقابل را با حساسیت دنبال و با آن مقابله می کنند.

۲. جامعه روشنفکری فارس زبان افغانستان توقع دارند که جمهوری اسلامی ایران به این منازعه ورود کرده و از مهم ترین و بزرگترین جمعیت فارس زبان جهان خارج از مرزهای سیاسی ایران امروز دفاع کند. البته ورود رسمی همان چیزی است که پشتوگرایان متعصب انتظار آن را دارند تا هم زبان فارسی را زبان خارجی جلوه دهند و هم علاقمندان به زبان فارسی را با برچسب جاسوس جمهوری اسلامی ایران به دایره انفعال سوق دهند. بر این اساس به نظر می رسد توجه به دو رویکرد کلان می تواند به توسعه پشتوانه زبان فارسی در افغانستان کمک کند: نخست، تقویت پیوندهای جامعه نخبگی ایران و افغانستان در راستای حمایت غیررسمی جامعه ایران از خواست فارس زبانان افغانستان. دوم، تلاش برای تقویت ادبیات فارسی در افغانستان به عنوان مهم ترین گنجینه ادب فارسی در خارج از مرزهای کنونی کشور. برای این دو رویکرد کلان می توان برنامه های اجرایی متعددی پیشنهاد کرد.

 

[۱] . خبرگزاری افغان ایرکا، چهارشنبه ۹ شهریور۱۳۹۹

[۲] . پسوندهای مصطلح در پایان نام خانوادگی مردم قوم پشتون

[۳] . شهردار کابل

[۴] . خبرگزاری جمهور، پنج شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹

[۵] . روزنامه اطلاعات روز، پنج شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹

کد خبر 10673

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 3 =