در سالهای اخیر، سیاستهای مرتبط با نمایندگی دینی بار دیگر به زندگی عمومی بوسنی بازگشته است. گرایشی فزاینده به تأکید بر هویت مذهبی، مشارکت در فعالیتهای دینی و حضور دوباره مذهب در نظام آموزشی کشور مشاهده میشود. بنابراین، مسائل مربوط به دین و هویت مذهبی بهطور تنگاتنگی با افزایش تنشهای بیناجتماعی و تهدیدهای جدید علیه ثبات بوسنی گره خوردهاند.
بخش اول: چشمانداز دینی
مرور تاریخی کوتاه
ترکیب متنوع مذهبی بوسنی و هرزگوین (BiH) حاصل گذشته پرآشوب این منطقه است. از زمان ظهور کلیسای مستقل بوسنیایی در دورهی قرون وسطی، این کشور اساساً مسیحی بود. به مرور زمان، نفوذ کاتولیسیسم رومی در این منطقه گسترش یافت، در حالی که مسیحیت ارتدوکس عمدتاً در هرزگوین، در جنوب، وجود داشت. با این حال، نه کاتولیسیسم غربی و نه مسیحیت شرقی نتوانستند بهطور عمیق در بوسنی و هرزگوین نفوذ کنند. در قرن پانزدهم، فاتحان عثمانی اسلام را به این منطقه آوردند و آن را به دین غالب تبدیل کردند. در همان زمان، حضور جمعیت کوچکی از یهودیان سفاردی در سارایوو از نیمه دوم قرن شانزدهم ثبت شده است.
در قرون بعدی، بوسنی و هرزگوین بارها تحت حاکمیتهای مختلف قرار گرفت و در نهایت به پادشاهی یوگسلاوی پیوست. پس از جنگ جهانی دوم، این کشور به عنوان بخشی از جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگسلاوی (SFRY) تحت حکومت شوروی قرار گرفت. مقامات وقت، دین را ناسازگار با تفکرات جدید سوسیالیستی میدانستند و رهبری مذهبی را به عنوان نیرویی روحانی و ضدانقلابی تلقی میکردند. با این حال، دین و مسائل اجتماعی-سیاسی بهطور کامل توسط SFRY سرکوب نشد. دین از نظر فرهنگی و تاریخی با احساسات ناسیونالیستی مردم اسلاو جنوبی پیوند خورده بود. هویت دینی، اگرچه در دوران سوسیالیسم بهطور کامل از بین نرفت، اما به مفهومی خامتر تبدیل شد: ابزاری برای ناسیونالیسم قومی.
پس از فروپاشی ایدئولوژیک دوران سوسیالیسم در یوگسلاوی سابق، دین احیا شد و جنبهای سیاسی پیدا کرد. سیاسی شدن دین نقشی اساسی در آغاز جنگهای خونینی داشت که در دهه ۱۹۹۰ رخ داد. از زمان پایان این جنگها—و تا حدی به دلیل آنها—تعریف دین در بوسنی و هرزگوین محدودتر شده است. دین بیش از پیش به قومیت گره خورده و در برخی جنبهها به آن تقلیل یافته است. هویتهای مذهبی مجزا تشویق شدهاند و وابستگی دینی به ابزاری قدرتمند برای مشروعیتبخشی به ساختارهای سیاسی تبدیل شده است.
جمعیتشناسی
جمعیت مذهبی در بوسنی و هرزگوین
دین و قومیت در بوسنی و هرزگوین (BiH) ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر دارند. بوشنیاکها عمدتاً مسلمان، صربها عمدتاً مسیحی ارتدوکس و کرواتها عمدتاً کاتولیک رومی هستند. جمعیت بوسنی و هرزگوین تا حد زیادی بر اساس این تقسیمبندیهای قوممذهبی سازمان یافته است. توافقنامه چارچوب عمومی صلح—که بهطور رایج با نام پیمان دیتون شناخته میشود—به جنگ بوسنی (۱۹۹۲-۱۹۹۵) پایان داد و ساختار حکومتی فعلی این کشور را شکل داد. این ساختار شامل دو بخش اصلی است: فدراسیون بوسنی و هرزگوین (FBiH) و جمهوری صربسکا (RS) که هر یک از سطح بالایی از خودمختاری برخوردارند.
امروزه، اکثر مسیحیان ارتدوکس در جمهوری صربسکا زندگی میکنند، در حالی که کاتولیکهای کروات و مسلمانان بوشنیاک عمدتاً در فدراسیون بوسنی و هرزگوین متمرکز هستند. اقلیتهای مذهبی مانند یهودیان و پروتستانها عمدتاً در سارایوو و شهرهای بزرگ دیگر مانند بانیا لوکا، موستار، توزلا و برچکو زندگی میکنند.
جمعیت بر اساس آخرین سرشماری (۲۰۱۳)
بر اساس دادههای آخرین سرشماری (۲۰۱۳)، جمعیت کل بوسنی و هرزگوین ۳,۵۳۱,۱۵۹ نفر بوده که شامل:
- جمعیت جمهوری صربسکا: ۱,۲۲۸,۴۲۳ نفر
- جمعیت فدراسیون بوسنی و هرزگوین: ۲,۲۱۹,۲۲۰ نفر
۹۶.۳۲ درصد از جمعیت متعلق به سه گروه قومی اصلی هستند:
- بوشنیاکها: ۱,۷۶۹,۵۹۲ نفر (۵۰.۱۱٪)
- صربها: ۱,۰۸۶,۷۳۳ نفر(۳۰.۷۷٪)
- کرواتها: ۵۴۴,۷۸۰ نفر (۱۵.۴۲٪)
ترکیب مذهبی در فدراسیون بوسنی و هرزگوین:
- مسلمانان: ۷۱.۲۸٪
- کاتولیکها: ۲۲.۱۰٪
ترکیب مذهبی در جمهوری صربسکا:
- ارتدوکسها: ۸۱.۳۹٪
- مسلمانان: ۱۴.۰۶٪
- کاتولیکها: ۲.۳۵٪
سایر ادیان و وضعیت قانونی دین در بوسنی و هرزگوین
سایر ادیان و جمعیت بیدینان
ادیان دیگر، از جمله یهودیان، مسیحیان پروتستان و پیروان جنبشهای دینی جدید، در مجموع ۱۱۸,۶۱۲ نفر (۳.۴٪ از جمعیت) را تشکیل میدهند. همچنین، در مجموع ۳۸,۶۶۹ نفر خود را بیدین یا ندانمگرا اعلام کردهاند، که شامل ۲۷,۸۵۳ نفر بیدین و ۱۰,۸۱۶ نفر ندانمگرا میشود. این گروه در مجموع ۱.۰۹٪ از کل جمعیت را شامل میشود.
وضعیت قانون اساسی دین در بوسنی و هرزگوین
بوسنی و هرزگوین مدلی از جدایی دین و دولت را انتخاب کرده است، اما در عین حال بر همکاری میان حکومت و جوامع مذهبی تأکید دارد. این مدل اغلب به عنوان "مدل ترکیبی" یا "همکاریمحور" شناخته میشود. قانون اساسی بوسنی و هرزگوین بهطور صریح جدایی دین از دولت را الزام نکرده است، اما قانون آزادی دین و جایگاه حقوقی کلیساها و جوامع مذهبی تصریح میکند که:
"دولت نباید هیچ دینی را به عنوان دین رسمی کشور به رسمیت بشناسد و همچنین نباید هیچ کلیسا یا جامعه دینی را به عنوان نهاد دینی رسمی دولتی معرفی کند. "
ماده ۱۴ همین قانون نیز تصریح میکند که:
"کلیساها و جوامع مذهبی از دولت جدا هستند."
چارچوب قانونی روابط بین دین و حکومت، اصل برابری حقوق و وظایف جوامع مذهبی و استقلال آنها در تعریف سازمان داخلی خود را در بر میگیرد. طبق این قانون، کلیساها و جوامع مذهبی شخصیت حقوقی مستقل دارند. بنابراین، دولت میتواند برای ارائه خدماتی همچون مراقبتهای بهداشتی، امور اجتماعی، آموزشی و خیریه به این جوامع کمک مادی ارائه کند، مشروط بر اینکه این خدمات بدون تبعیض ارائه شوند.
ماده ۱۵ این قانون بیان میکند که مسائل مورد علاقه مشترک دولت و جوامع مذهبی میتواند از طریق توافقنامههایی بین نهادهای دولتی (ریاستجمهوری، شورای وزیران، دولتهای دو بخش اصلی کشور) و کلیساها یا جوامع مذهبی تنظیم شود.
توافقهای دولت با کلیساها
دولت بوسنی و هرزگوین تاکنون با دو نهاد مذهبی توافقنامه امضا کرده است:
- واتیکان (نماینده کلیسای کاتولیک)
- کلیسای ارتدوکس صرب (SOC)
توافقنامه با کلیسای ارتدوکس صرب یک توافق دوجانبه میان دولتها محسوب میشود، زیرا مقر اصلی SOC در بلگراد، صربستان قرار دارد. این توافقنامهها آزادیهای خاصی از جمله حقوق مالکیت، انتشار و ارتباط آزاد و آزادی بیان مذهبی را تضمین میکنند.
چالشهای توافق با جامعه اسلامی
جامعه اسلامی بوسنی نیز درخواست امضای توافقنامه مشابهی را به ریاستجمهوری این کشور ارائه کرده است. اما این درخواست به دلیل اختلافات بر سر اینکه آیا این توافقنامه باید به عنوان یک توافق بینالمللی یا توافق درونکشوری تلقی شود، هنوز محقق نشده است.
این مسئله موجب اختلاف میان سه عضو ریاستجمهوری بوسنی و هرزگوین شده است:
- نمایندگان بوشنیاک و کروات موافق توافق هستند
- اما نماینده صربها با آن مخالفت کرده است
این اختلاف نشان میدهد که تنشهای قدیمی قومی و مذهبی همچنان بر سیاستهای کشور تأثیرگذار هستند.
وضعیت آزادی مذهبی
علیرغم برخی اقدامات قانونی در قانون اساسی برای حمایت از آزادی مذهبی، در نهایت شهروندان مجبور به پذیرش هویتهای "اتنومذهبی" از پیش تعریفشده هستند یا به عنوان "خیانتکار" به دین خود شناخته میشوند. این انتخاب اجباری، آزادی وجدان، دین و باور را نقض میکند. در حالی که گزارش کمیسیون اتحادیه اروپا در مورد بوسنی و هرزگوین برای سال ۲۰۲۲ تأکید کرده است که آزادی اندیشه، وجدان و دین همچنان به طور کلی رعایت میشود، شورای بیندینی بوسنی و هرزگوین به طور مکرر اقدامات خرابکارانه علیه بناهای مذهبی را گزارش میدهد و در مقیاس کوچکتر، حوادث علیه مقامهای مذهبی را ثبت میکند. سازمان امنیت و همکاری در اروپا گزارش داده است که دهها حادثه علیه مسلمانان و مسیحیان صورت گرفته است. موارد تبعیض، سخنان نفرتانگیز و جرایم ناشی از نفرت مذهبی همچنان ادامه دارد و حوادثی که بناهای مذهبی را هدف قرار میدهند، به ویژه در مناطق اقلیتنشین و مناطقی که بازگشتیها در آن زندگی میکنند، همچنان وجود دارد.
دین و زندگی عمومی
در سه دهه گذشته در بوسنی و هرزگوین، شاهد احیای دین در عرصه عمومی بودهایم. از جمله مهمترین شاخصها میتوان به افزایش مشارکت در مراسم مذهبی و فعالیتهای مرتبط با آن، نمایشهای عمومی پیوستگی مذهبی با استفاده از نمادها و علائم مذهبی خاص، و سلامها و تبریکهای مذهبی عمومی اشاره کرد. شاید مهمترین مسأله، افزایش حضور جوامع مذهبی در زندگی سیاسی، رسانهها و سیستم آموزش عمومی باشد.
با این حال، دیانت در بوسنی و هرزگوین تنها به فعالیتهای رهبران مذهبی یا به ابراز رسمی و عمومی محدود نمیشود. دین به صورتهای مختلفی در سنتهای محلی، مراسم خانوادگی و ارتباطات شخصی با جوامع خاص ظهور میکند. دین یک پدیده اجتماعی است و در سطوح مختلفی ظاهر میشود: در سطح فردی به عنوان روحانیت زندگی، یک مسأله هویت شخصی و نگرش به جهان؛ در سطح جمعی به عنوان یک جامعه مبتنی بر ایمان، با آموزههای دینی، هنجارهای اخلاقی، نمادها، مراسم و آداب و سنن؛ و در سطح نهادها به عنوان نهادهای مرتبط، شامل رهبری و نوعی سلسله مراتب خاص.
در بوسنی و هرزگوین، هویتهای سیاسی بر اساس دستهبندیهای مذهبی تعریف میشوند. این گروهها مصرانه بر این باورند که دیدگاههایشان موضوعی از سنت، پیوستگی و حفظ خود است. دشمنیها بر اساس هویت مذهبی روز به روز شدت میگیرد. به طور همزمان، آزادی مذهبی اغلب به عنوان آزادی شخصی خود درک میشود و نه آزادی هویتهای مذهبی دیگر. در نتیجه، مفهوم قانونی آزادی مذهبی اغلب مورد سوء استفاده و دستکاری قرار میگیرد.
نتیجه جنگ در بوسنی و هرزگوین (۱۹۹۲-۱۹۹۵) این بوده است که زندگی روزمره بسیاری از شهروندان در قالبهای اتنومذهبی فهمیده میشود. پاکسازی قومی وسیع در خلال این درگیری مسلحانه منجر به جابجایی نزدیک به یک و نیم میلیون نفر از شهروندان شد. تعداد کشتهها حدود ۱۰۲,۰۰۰ نفر تخمین زده شد که حدود ۵۵,۰۰۰ نفر از آنها غیرنظامی و بیش از ۴۷,۰۰۰ نفر از آنها نظامی بودند. در دوران پس از جنگ، پیوستگی مذهبی به یک روش مهم برای حفظ تقسیمات اتنوسیاسی پایدار تبدیل شده است. تأثیر خشونت و رنج همچنان باقیمانده است و تنشهای قومی همچنان بر تمام جنبههای زندگی عمومی و خصوصی تأثیر میگذارند. ملیگرایان مذهبی در بوسنی و هرزگوین بر این باورند که هرگونه تغییر در هویت ملی و/یا مذهبی، برای ملت خسران است.
امور میاندینی
رهبران مذهبی بوسنی و هرزگوین در پاییز ۱۹۹۶ ملاقات کردند و گروه کاری از نمایندگان عالیرتبه هر کلیسا و جامعه مذهبی تشکیل دادند. این فرآیند به اعلام عمومی "بیانیه تعهد اخلاقی مشترک" در ژوئن ۱۹۹۷ منجر شد که به طور رسمی شورای میاندینی بوسنی و هرزگوین (IRC-BiH) را تأسیس کرد. از آن زمان، IRC-BiH بر روی فعالیتهایی که توسط پنج گروه کاری مشترک انجام میشود، کار کرده است: متخصصان حقوقی، رسانهها، آموزش، زنان و جوانان.
مهمترین اقدام، کار گروه متخصصان حقوقی بود که به تدوین یک قانون جدید در مورد آزادی دین و وضعیت حقوقی جوامع مذهبی و کلیساها در بوسنی و هرزگوین پرداختهاند. گروه کاری جوانان سلسلهای از آموزشهای حل تعارضات میاندینی را در شهرهای مختلف برگزار کرد. IRC-BiH همچنین بازدیدهای متقابل برای دانشجویان الهیات سازماندهی کرد، جایی که مسلمانان از دانشجویان ارتدوکس و کاتولیک بازدید کردند و برعکس. گروه رسانهها چندین برنامه را توسعه داد که هدف آنها گسترش پیام تساهل و صلح شورای میاندینی بوسنی و هرزگوین بود. گروه آموزشی به طور فعال در توسعه یک برنامه جامع آموزش مذهبی برای سیستم مدارس عمومی بوسنی و هرزگوین درگیر بوده است. آنها همچنین دیدگاه مشترک اصول IRC-BiH در مورد آموزش مذهبی در مدارس عمومی بوسنی و هرزگوین را تدوین و ارائه کردند. گروه کاری زنان بر روی مسائل اجتماعی مانند فقر، آموزش فقرا، حقوق زنان و تقویت میراث فرهنگی و مذهبی تمرکز داشتند. آنها چندین پروژه خیریه را با موفقیت برای کمک به خانوادههای فقیر و آواره اجرا کردند.
با این حال، افزایش سیاستزدگی دین چالشهای جدی برای استدلالها و فعالیتهای IRC-BiH به وجود آورده است. رهبر کلیسای ارتدوکس صرب، متروپولیتن هیروزوستوم از دابر-بوسنی در اواخر ژانویه ۲۰۲۳ تصمیم گرفت که کلیسای ارتدوکس صرب عضویت خود را در IRC-BiH خاتمه دهد. دلیل اصلی این تصمیم بهطور خاص "سکوت این نهاد در برابر جرائم جدی که علیه مردم صرب در بوسنی و هرزگوین انجام شده است" عنوان شده است. این تصمیم پس از حادثهای اتخاذ شد که در آن لاستیکهای دو خودروی با پلاک صربستان در مرکز سارایوو پنچر شد. پلیس سارایوو به سرعت مرتکب را شناسایی و بازداشت کرد، که مشخص شد فردی مبتلا به بیماری روانی بوده که به تازگی از درمان آزاد شده بود. با این حال، متروپولیتن این حادثه را "عمل وحشتناک" توصیف کرد و آن را با "تروریسم نئو-نازی" مقایسه کرد که به گفته او علیه صربها در کرواسی در سال ۱۹۹۱ انجام شده بود. دیگر صداهای ارتدوکس در جامعه صرب بوسنی این حادثه را به عنوان نقطه اوج الگوی اظهارات و اقدامات ضدصربی که عمدتاً از سوی تحریککنندگان بوشنیاک سرچشمه میگرفت، توصیف کردند.
بخش دوم: دین و منازعه
در طول جنگ در بوسنی و هرزگوین، دین سیاسیشده و قومیتیشده به ابزاری قدرتمند برای بسیج علیه "دشمنان قومی" تبدیل شد. برخی از بازیگران و نهادها از نمادها و شعارهای مذهبی سنتی استفاده کردند، در حالی که تحولات سیاسی در قالب مفاهیم مذهبی تفسیر میشد.
به طور خاصتر، "دیگری" قومیت-مذهبی demonized شد و اشیاء مقدس آن تخریب گردید. ویژگیهای مذهبی جنگ همهجانبه بود: زیارتهای جمعی، روایتهای اسطورهای، هتک حرمت اجساد و اظهاراتی در خصوص وضعیت قومیتی-ملی مقدس سرزمینهای مورد منازعه ابزارهای قدرتمند بسیج سیاسی بودند. بحثها درباره نقش دین و جوامع مذهبی در جنگ و سه دهه پس از آن هنوز هم بهعنوان موضوعاتی بحثبرانگیز در داخل و خارج از جوامع مذهبی به شمار میآید. این موضوع میتواند به ارزش تاریخی که به دین تعلق دارد و فرهنگ مداوم انکار آنچه که در گذشته نزدیک اتفاق افتاده است، نسبت داده شود.
برای مثال، بهعنوان نتیجه پاکسازی قومی وسیع در طول جنگ، تقریباً یک و نیم میلیون بوشنیاک بهعنوان پناهندگان و آوارگان داخلی ثبت شدند. تلفات جنگ پس از جنگ بهطور کلی حدود ۱۰۲,۰۰۰ نفر تخمین زده شده است: ۵۵,۰۰۰ غیرنظامی و بیش از ۴۷,۰۰۰ سرباز. حکم دیوان بینالمللی دادگستری در فوریه ۲۰۰۷ بهطور مؤثر ماهیت جنگ را بینالمللی تعیین کرد: "با وجود شواهدی از کشتارهای گسترده، تجاوز و شکنجه در سایر نقاط جنگ بوسنی، بهویژه در مراکز بازداشت، قضات تصمیم گرفتند که تنها در سربرنیتسا معیارهای نسلکشی برآورده شده است. " یکی از نمونههای کشتار هدفمند در اوایل ژوئیه ۱۹۹۵ رخ داد. در مجتمع سازمان ملل در پوتوچاری/سربرنیتسا، ارتش صرب بوسنی بیش از ۸,۰۰۰ مرد و پسر بوشنیاک را از زنان جدا کرده و این مردان را اعدام، دفن و دوباره دفن کردند. تاکنون نزدیک به ۷,۰۰۰ نفر از قربانیان نسلکشی از طریق تجزیه و تحلیل دیانای از قطعات بدن بازیابیشده از گورهای جمعی شناسایی شدهاند و ۶,۷۲۱ نفر در یادبود و گورستان قربانیان نسلکشی ۱۹۹۵ سربرنیتسا-پوتوچاری دفن شدهاند.
دین هم منبعی برای منازعه است و هم راهحلی برای آن در بوسنی و هرزگوین. مقدسسازی منازعه در گفتمان سیاسی همچنان رایج است. خشونت بهعنوان مکانیسمی برای حل مسائل پیچیده بینمذهبی و بینقومی درک میشود. با این حال، برخی تلاشها از سوی نهادهای مذهبی برای ایفای نقشهای درمانی و شناسایی رنجهای انسانی صورت گرفته است. همچنین تلاشهای زیادی از سوی سازمانهای دولتی و غیردولتی غربی برای مشارکت در حل منازعات و ساخت صلح صورت گرفته است — از جمله گفتوگوهای بینمذهبی که جوامع مذهبی مهاجر و داخلی و سازمانهای مبتنی بر ایمان را شامل میشود — اما بهطور کلی نتایج و دستاوردها تا به امروز محدود بوده است.
رهبران مذهبی در مقایسه با سایر کشورها در گفتوگوهای مربوط به عدالت انتقالی شرکت فعال نداشتهاند. این ممکن است به دلیل کمبود کانالهای ارتباطی بینمذهبی یا بیاعتمادی میان دولت و گروههای مذهبی باشد. چه بهدلیل این مسائل یا دلایل دیگر، دینهای سازمانیافته بوسنی و هرزگوین تاکنون مسیر "سکوت بلیغ" را انتخاب کردهاند.
نتایج: نگاه به آینده
پیوند قوی میان هویتهای قومی، سیاسی و مذهبی رقابتی اغلب بهعنوان مانعی برای ایجاد هویت مشترک دولتی در بوسنی و هرزگوین عمل میکند. برای دستیابی واقعی به یک جامعه چندمذهبی عملکردی، یکی از اولین مداخلات، ایجاد نهادینه فضای عمومی برای ارتباطات و شناسایی بینمذهبی است. این امر بهویژه در زمینه دوره کنونی ناسیونالیسم قومی تجدیدشده در بوسنی اهمیت دارد.
چارچوب نهادی که از طریق توافقنامه صلح دیتون تأسیس شده است، همیشه همکاری فراملیتی را تشویق نمیکند. بلکه گاهی اوقات با عدم رسیدگی عمومی به تنشهای گذشته، تبعیض قومی را نهادینه میکند. برای اینکه یک سیستم سیاسی جدید در جامعهای با گذشتهای تاریک مؤثر باشد، برای اینکه گفتگوهای عمومی، دموکراسی مشارکتی و حکومت نمایندگی را تشویق کند، بخشهای مختلف جامعه باید کانالهایی برای مواجهه علنی با آن گذشته داشته باشند. با توجه به موقعیت تاریخی و زمینهای آنها در درون جامعه، بازیگران مذهبی باید برخی از مهمترین بازیگران در این فرآیند باشند.
منبع: موسسه مطالعات صلح ایالات متحده
https://www.usip.org/programs/religion-and-conflict-country-profiles/bosnia-and-herzegovina
۲۰/۱۲/۱۴۰۳
نظر شما