لسان‌الغیب حافظ شیرازی هفتصد سال (867 هجری) پیش شعر خودش را به بنگاله اهدا کرده و از آن فال نیکو گرفته بود که حلاوت قند پارسی، طوطیان هند را شکرشکن خواهد کرد. فال نیکوی او نیکوتر گشت. قاضی نذرالاسلام، شاعر ملی بنگلادش (1975-1899م) نیکوترین شاهد این امر است. او در عصر سبک برجسته استاد شاعر بنگالی رویندرونات تاگور توانسته بود، اندیشة نو و شیوة جدید را به ادبیات بنگالی ارائه بدهد. تبحر و پیوند فکری و روحی او با زبان و ادبیات فارسی او را در این راه موفق کرده بود. از آثار او بر می‌آید او تحت نفوذ خاص حافظ، عمر خیام، مولوی بلخی(رومی) و اقبال لاهوری بوده است. اما شیفتگی او به حافظ بی‌حد و بی‌شمار بود. در این مقاله تأثیر حافظ در شعر قاضی نذرالاسلام مورد بحث قرار گرفته است.

Dhaka University Journal of Persian (Special issue on the occasion of 50 years of Independence of Bangladesh and centenary celebrations of Dhaka University and the Department of Persian Language and Literature), Year: 6, Volume: VII, pp. 31-46, June 2022, Dhaka, Bangladesh. ISSN: 2791-0679

مجلۀ فارسی دانشگاه داکا (شمارۀ ویژۀ به مناسبت پنجاهمین سالگرد استقلال بنگلادش و صدمین سالگرد دانشگاه داکا و گروه زبان و ادبیات فارسی)، سال: 6، شماره: 7، ژوئن 2022م.، از صفحه 31 تا 46

حافظ در شعر قاضی نذرالاسلام ( شاعر ملی بنگلادش )

شمیم بانو 

چکیده

شکر شکن شوند همه طوطیان هند

زین قند پارسی که به بنگاله می‌رود

لسان‌الغیب حافظ شیرازی هفتصد سال (867 هجری) پیش شعر خودش را به بنگاله اهدا کرده و از آن فال نیکو گرفته بود که حلاوت قند پارسی، طوطیان هند را شکرشکن خواهد کرد. فال نیکوی او نیکوتر گشت.

قاضی نذرالاسلام، شاعر ملی بنگلادش (1975-1899م) نیکوترین شاهد این امر است. او در عصر سبک برجسته استاد شاعر بنگالی رویندرونات تاگور توانسته بود، اندیشة نو و شیوة جدید را به ادبیات بنگالی ارائه بدهد. تبحر و پیوند فکری و روحی او با زبان و ادبیات فارسی او را در این راه موفق کرده بود. از آثار او بر می‌آید او تحت نفوذ خاص حافظ، عمر خیام، مولوی بلخی(رومی) و اقبال لاهوری بوده است. اما شیفتگی او به حافظ بی‌حد و بی‌شمار بود. در این مقاله تأثیر حافظ در شعر قاضی نذرالاسلام مورد بحث قرار گرفته است.

واژه‌های کلیدی: حافظ، نذرالاسلام، ایران، بنگلادش، شعر بنگلا و فارسی.

آشنایی نذرول با حافظ

نخستین آشنایی نذر الاسلام با شعر و ادبیات فارسی به‌واسطۀ دیوان حافظ بود. نذرالاسلام سال 1917م به عنوان سرباز سپاه بنگالی پلتن انگلیس، عازم کراچی می‌شود. در همان‌جا با ادبیات فارسی آشنایی پیدا می‌کند. او در مقدمة ترجمة رباعیات حافظ می‌گوید:

«در سپاه ما یک مولوی پنجابی بود. روزی او ابیاتی چند از دیوان حافظ برای ما خواند. من از شنیدن آن درشگفت ماندم. پس از آن نزدیک او به یادگیری زبان فارسی شروع کردم و بتدریج تقریباً همه اشعار شعرای معروف فارسی‌زبان را خواندم» (کلیات نذرالاسلام-جلد چهارم، ص 127)

نذرالاسلام عاشق حافظ بود. هنگامی که در 1920م سپاه بنگالی پلتن منحل شد، نذرالاسلام از کراچی به کلکته بازگشت، از جمله وسایلی که وی در سفر بازگشت همراه خود داشت، نسخة ترجمه‌شدة دیوان حافظ بود. (شاهدی عیسی، 1995 :27).

آغاز شعر گوئی نذرالاسلام و حافظ

آغاز شعرگوئی نذرالاسلام همراه ترجمة غزلیات حافظ بود. از 1919 تا 1920 م تقریباً هر ماه یک یا دو شعر از نذرالاسلام در مجله‌های مختلف چاپ می‌شد و مورد استقبال انجمن‌ها و محافل ادبی واقع می‌گردید. در همین دوران ترجمة غزلیات حافظ و ابیات مثنوی رومی از او منتشر می‌گردد (عبدالقادر 1989، مترجم نذرالاسلام، ص-214). دکتر عبدالقادر می‌گوید «از آغاز زندگی شعری وی ملاحظه می‌گردد که نذرالاسلام کنار شعر تخلیقی خویش علاقة زیادی به شعر فارسی داشت». (عبدالقادر 1989، مترجم نذرالاسلام، ص-214).

شعر اشائ (امید) سومین شعر نذرالاسلام بود که در مجله پرباسی سال 1919 به چاپ رسید. این شعر ترجمة بخشی از غزل حافظ بود. (عبدالقادر 1989، مترجم نذرالاسلام،  ص-214). سپس شعر بودهن را (ادراک) که بر اساس غزل حافظ "یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور" سرود و سال 1920 انتشار یافت. (عبدالقادر 1989، مترجم نذرالاسلام،  ص-214)

در همین سال 1923م ترجمة غزلی از حافظ به نام بادل پراتیر شراب (شراب صبحگاهی ابری) روی مضمون، وزن و بحر شعر حافظ به طبع رسید (شاهدی، عیسی، 1995، ص-28). نذرالاسلام دربارة انگیزه ترجمه غزلیات حافظ می‌گوید:

«همان وقت (1917-1920م) دوران سربازی در کراچی، آشنائی با دیوان حافظ شوق و آرزوی ترجمه دیوان حافظ در دلم پدید آمد، پس از چند سال ترجمه دیوان حافظ را شروع کردم و سی و پنج غزل را به شعر به بنگالی برگرداندم."(کلیات نذرالاسلام، 2007، جلد چهارم، ص-127)

ترجمة اشعار حافظ با عناوین مختلف در کلیات نذرالاسلام به نظر می‌آید و مجموعه به عنوان "دیوان حافظ" "دیوان حافظ گیتی" و "رباعیات حافظ" و غیره. علاوه بر این ترجمة غزلیات حافظ بطور پراکنده و متفرقه، بدون عنوان خاص جا به جای کلیات نذرالاسلام به چشم می‌خورد.

دیوان حافظ

مجموعاً ترجمه هشت غزل به عنوان دیوان حافظ در کلیات او موجود است. (کلیات نذرالاسلام، 2007، جلد پنجم، ص-51-62). بعضی از تراجم این مجموعه عینی و تحت‌اللفظی هستند و بعضی مضمونی و فکری هستند.

دیوان حافظ گیتی (سرود از دیوان حافظ)

این مجموعه اشعار دارای ترجمه هشت غزل از دیوان حافظ شامل کلیات نذرالاسلام می‌باشد. (کلیات نذرالاسلام، 2007، جلد سوم، ص-157-180) این ترجمه‌ها بیشتر مضمونی هستند. 

دربارة تعداد غزلیات حافظ که توسط نذرالاسلام ترجمه شده، هنوز موضوع مورد تحقیق است. نذرالاسلام می‌گوید "ابتدا سی تا سی و پنج غزل حافظ را ترجمه کردم که در مجله‌های مختلف چاپ می‌شد. سپس حوصله‌ام از سر رفت و کارم ناتمام ماند. سپس تحت فشار تقاضای صاحب انتشارات چکروبرتی ایند سنس، این ترجمه را تمام کردم (کلیات نذر الاسلام- جلد چهارم- ص-127). اما در کلیات نذرالاسلام تا حالا ترجمه بیشتر از 20 تا 22 غزل حافظ تعیّن نشده است. دکتر عبدالقادر می‌گوید که تعداد دقیق غزل‌های حافظ که توسط قاضی نذرالاسلام ترجمه شده است باید تشخیص و تعیّن بشود. (عبد القادر- مترجم نذرالاسلام، ص- 219)

رباعیات حافظ

نذرالاسلام 73 رباعی حافظ را به شعر بنگالی برگردانده است. (کلیات نذرالاسلام، 2007، جلد چهارم، ص-131-152)  او ادعا می‌کند که آنان را از اصل نسخه فارسی ترجمه نموده است. (کلیات نذرالاسلام، 2007، جلد چهارم، ص-128)

در سال1337 بنگالی نذرالاسلام ترجمة رباعیات حافظ را شروع کرد. (عبد القادر، 1989، مترجم نذرالاسلام،  ص-221). در همین سال 1337 بنگالی نخستین‌بار ترجمه ده رباعی حافظ از نذرالاسلام در مجله جینتی به چاپ رسید. (عبد القادر، 1989، ص-221). در همین سال رباعیات حافظ به شکل کتابی از انتشارات شرت چندر ایند سنس کلکته به چاپ رسید. (عبد القادر، 1989، مترجم نذرالاسلام، ص-221). نذرالاسلام دربارة رباعیات حافظ می‌گوید:

"از مطالعه رباعیات او برمی‌آید که اینها نوشته های اوقات فرصت وی می‌باشد. البته اینجا هم سخن از عشق، شراب، ساقی و فکر و فلسفه که در غزلیات حافظ است جلوه می‌نماید. (کلیات نذرالاسلام، 2007، جلد چهارم، ص-127). نذرالاسلام رباعیات حافظ را منبع اصلی برای حافظ‌شناسی نمی‌داند بلکه غزلیات حافظ را پرتو و سیمای اصلی برای حافظ‌شناسی می‌داند و بر آن اصرار می‌ورزد.

"برای اینکه حافظ را درست و دقیق بشناسیم باید علاوه از رباعیات حافظ بیشتر غزلیات حافظ را حتی‌المقدور بیشتر از پنجاه غزل حافظ را مطالعه کنیم." (کلیات نذرالاسلام، 2007، جلد چهارم، ص-127)

نذرالاسلام با وجود اینکه خوانندگان را برای حافظ‌شناسی توصیه درست و دقیق می‌دهد. اما خودش هنگام ترجمه رباعیات حافظ در وهم می‌افتد و حافظ را اینطور معرفی می‌کند:

"ما دوستداران شعر و سخن، حافظ را به‌عنوان شاعر مقام و مرتبه می‌دهیم. به او دیدة شاعر صوفی می‌نگریم. شاید او صوفی یا درویش هم می‌باشد. شنیده‌ام در کشور ما اهل سخنان مانند دیوندرنات (پدر رویندرنات تاگور) کیشوچندرسین وغیره در عبادتگاه شعرش را می‌خوانند. اما در نظرم شعر او فقط شعر است فلسفه او و فلسفه خیام یکی است. آنان محض شاعران اهل طرب و نشاط‌اند." (کلیات نذرالاسلام، 2007، جلد چهارم، ص-129). از سخن نذرالاسلام چنین برمی‌آید که او افکار صوفیانه حافظ و اندیشه فلسفیانه خیام را یکی محسوب می‌کند. و هر دو آنان را اهل طرب و نشاط به شمار می‌آرد، در حالی‌که صوفی در راه عشق معنوی، در حالت استغراق و سکر به سرور می‌آید و فیلسوف در پیج و خم عقل و منطق، مسائل زندگی را می‌کاود و بیشتر و بیشتر در حیرانی و پریشانی فرو می ماند و برای رهائی از عجز، خودش را به با طرب و نشاط می‌فریبد. به هر حال در نظر ما هر دو شاعر، خیام و حافظ، از مکتبی جداگانه بوده‌اند. و در اوقات فراغت در قالب رباعی اظهار انبساط و نشاط می‌کردند که در ظاهر یکی به نظر می‌آید ولی در باطن یکی نیستند. اینک یکی از رباعیات حافظ و ترجمه نذرالاسلام پیش­کش شما:

حافظ:

زان باده دیرینه که دهقان پرورد                     در ده! که بساط غم طی خواهم کرد

مستم کن و بی خبر ز احوال جهان                  تا سّر جهان بگو یمت ای سره مرد!.

 (دیوان حافظ-1982، قاضی سجادحسین، ص434)

ترجمه نذر الاسلام:

দাও মোরে ঐ গেয়ো মেয়ের তৈরি খাটি মদ পুরানা

তাই পিয়ে আজ গুটিয়ে ফেলি জীবনের এই গালচে খানা

যদি ধরার মন্দ ভালো দাও ভুলিয়ে মস্ত করে

জানিয়ে দেবো এই সৃষ্টির রহস্যময় সব অজানা

(کلیات نذرالاسلام، 2007، جلد چهارم، رباعی-30،  ص-139)

ترجمه فارسی شعر مذکور از نذر الاسلام:

می که از دست دختر نازنین دهقان درست شده،

آن شراب کهنه و خالص را به من ارزان کن!

آن را می نوشم و قالیچه زندگی را می پیچم!

اگر خوب و بد دنیا را می توانی با مستی آن، از یادم ببری

همه اسرار جهان را فاش می گویم

قالب رباعی فارسی حافظ:

-----------0------------0

----------     -----------0

قالب ترجمه رباعی نذر الاسلام:

-----------0 ------------0

----------     -----------0

با ملاحظه قافیه‌بندی و قالب رباعی فارسی و ترجمة مذکور نذرالاسلام برمی‌آید که ترجمة نذرالاسلام از لحاظ حفظ مضمون، صیانت محتوا و از لحاظ ویژگی‌های قالب رباعی معتبر است و از لحاظ زیباشناسی ادبی هم قابل ارزش است.

ترجمة اشعار حافظ بطور پراکنده و متفرقه در کلیات نذر الاسلام

علاوه براشعار حافظ که با عناوین خاص در کلیات آمده است، ترجمه اشعار حافظ بطور پراکنده و متفرقه بدون عنوان خاص جا به جای کلیات آمده است که تشخیص آنها نیازمند کمی دقت است. و ما بوسیله مستندات مختلف آن را جستجو کرده­ایم. آنطور که قبلاً گفته‌ایم نذرالاسلام  نخستین شعرگوئی خویش را کنار شعر خلّاقه با تراجم اشعار حافظ آغاز کرده بود و هم اکنون در کلیات جا به جا پراکنده آمده است.

شعر آشای (امید 1919 ) سومین شعر او ترجمة غزل حافظ بود. (کلیات نذرالاسلام، 2007، جلد پنجم، ص-8) شعر بودهن (ادراک) براساس مطلع غزل "یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور 1920 پخش گردید و الان شامل کلیات است. (کلیات نذرالاسلام، 2007، جلد اول، ص-117) در مجموعه اشعار به‌عنوان جهر (طوفان) شعری است به نام دیوان حافظ (کلیات نذرالاسلام 2007م ، جلد ششم- ص-141) و شاخ نبات (کلیات نذر لاسلام 2007م ، جلد ششم- ص-136). هر دو شامل کلیات‌اند. شعر پریار دیوا شراب (می معشوقه) ترجمه غزل حافظ می باشد و در کلیات نذرالاسلام آمده است.(کلیات نذرالاسلام، 2007، جلد پنجم، ص-23).

حافظ

زلف آشفته و خوی کرده و خندان و لب مست

نذرالاسلام

‡KvuKov AjK g~‡Q© wQj Nvg‡fRv jvj Mvj Qzu‡q

(کلیات نذرالاسلام، 2007، جلد پنجم، ص-23)

شعر با دل پراتیر شراب  (شراب صبحگاهی ابری) (کلیات نذرالاسلام 2007م، جلد دوم، ص-99) بر اساس و وزن شعر حافظ است (شاهدی عیسی، 1995، ص-28). علاوه از این در آخر ترجمه رباعیات حافظ، مضمونی بنام "بلبل شیراز زندگی نامه شاعر صوفی حافظ"، ضمن سخن خویش بطور پراکنده تراجم ابیات غزلهای حافظ را آورده است. (کلیات نذرالاسلام، جلد چهارم-ص158-153) حافظ به دعوت حاکم بنگال سلطان غیاث‌الدین اعظم شاه نتوانست به بنگاله رنجه قدم فرمود اما شعری را به عنوان هدیه به بنگاله فرستاد که هنوز در دیوان حافظ موجود است.

حافظ:

شکر شکن شوند شوند همه طوطیان هند

زین قند پارسی که به بنگاله می رود

طی مکان ببین و زمان در سلوک شعر

کاین طفل یکشبه ره یکساله می رود.

(دیوان حافظ، 1388 نسخه دکتر قاسم غنی، محمد سلجور، ص-141)

نذرالاسلام:

আজকে পাঠাই বাংলায় যে ইরানের এই ইক্ষুশাখা,

এতেই হবে ভারতের সব তোতার চঞ্চু মিষ্টিমাখা,

দেখ গো আজ কল্পলোকের কাব্যদূতীর অসম সাহস,

এক বছরের পথ যাবে যে, একটি নিশি যাহার বয়স।

(کلیات نذرالاسلام، 2007، جلد چهارم، ص- 158-157)

دوران حافظ از لحاظ سیاسی زمان پر آشوب و آشفتگی بود. شاه ابو اسحاق اینجو، حاکم شیراز، ممدوح حافظ بود. ابو اسحاق به دست شاه شجاع کشته شد و شاه شجاع حاکم شیراز گشت، شاه شجاع با حافظ میانه خوبی نداشت. و براساس یک شعر حافظ می‌خواست که حافظ را بی‌دین و ملحد تلقّی کند. حافظ برای دفاع خویش یک بیت بر آن افزود و خودش را نجات داد. نذرالاسلام ضمن ذکر این واقعه همین اشعار را در ترجمه آورد.

حافظ:

این حدیثم چه خوش آمد که سحرگه می گفت:     بردر میکده  ای با دف و نی ترسایی

گر مسلمانی از آن است که حافظ دارد          وای اگر از پی امروز بود فردایی

ترجمه نذرالاسلام

হাফিজের যে ag©, ইহাই যদি মুসলমান ag© হয়,

nvq, তাহা হইলে কবে আজকের দিন শেষ হইয়া কল¨ আসিবে |

একজন খ্রিস্টধমী যখন এক সরাই এর দ্বারে বসিয়া

তাম্বুরা এবং বাঁশি লইয়া এই গান গাহিতে ছিলো,

তখন সেB প্রাতঃকালে আমার কাছে সে Mvb কেমন মজার শুনাইতেছিলো

(کلیات نذرالاسلام، 2007، جلد چهارم ، ص-155)

هنگامی که روز تشییع جنازة حافظ دربارة ایمان و مسلمان بودن او اختلاف رای و سوال پیش آمد، شگفت‌آور بود که لسان‌الغیب حافظ قبل از مرگش درباره مرگ و قبر خود پیش‌گوئی کرده بود. نذرالاسلام این واقعه را بیان می کند و شعر حافظ را ترجمه می‌کند:

حافظ:

قدم دریغ مدار از جنازه حافظ که گرچه غرق گناه است می رود بهشت

نذرالاسلام:

nvwd‡Ri GB ke n‡Z †Mv Zz‡jv bv †m PiY cÖfz

hw`I †m gMœ cv‡c, †e‡nk‡Z †m hv‡e Zey

(کلیات نذرالاسلام، 2007، جلد چهارم، ص-157)

حافظ مزید می‌گوید:

بر سر تربیت ما چون گذری همّت خواه              که زیارتگه رندان جهان خواهد شد

نذرالاسلام:

Avgvi †Mv‡ii cvk¦© w`qv †h‡Z †P‡qv Avwkm Zzwg

G †Mvi n‡e ag© ¯^vaxb wbwLj †cÖwgK Zx_© f~wg

(کلیات نذرالاسلام، 2007، جلد چهارم، ص-158)

حافظ و نذرالاسلام دردهای مشترک ذاتی هم داشتند یکی از آنها از دست دادن پسران خویش بودند. نذرالاسلام درد مفارقت پسر حافظ را محسوس می‌کند چون خودش داغ فراق پسر خویش داشت. پس در زندگینامة حافظ این حادثه دردناک را ذکر می‌کند و شعر حافظ که در فراق پسر خویش نوشته بود. با همان درد و سوز ترجمه می‌کند.

حافظ:

دلا دیدی که آن فرزانه فرزند             چه دید اندر خم طاق رنگین

بجای لوح سیمین در کنارش              فلک بر سر نهادش لوح سنگین

(دیوان حافظ، سلحشور محمد-1388 شمسی-ص-375)

ترجمه نذرالاسلام:

I‡i ü`q! ZzB †`‡LwQm           cyÎ Avgvi Avgvi †Kv‡j

wK †c‡q‡Q GB †m iwOb              MMY P›`ªvZ‡ci Z‡j

‡mvbvi ZvweR iæcvi †m‡jU           gvbvZ bv ey‡K †i hvi

cv_i Pvcv w`j wewa        nvq Ke‡ii wm_v‡b Zvi!

(کلیات نذرالاسلام، 2007، جلد چهارم، ص-156)

ترجمة غزلیات حافظ در ابیات بنگالی و نذرالاسلام

اینطور نیست که قاضی نذرالاسلام نخستین شاعر بنگالی باشد که غزلیات حافظ را سرمشق کرده باشد. شاعرانی مانند سیتندرنات دسو (1822-1887) موهبه لال مجموعدار (1888-1952م)، گریش چندرا شین 1877، شیخ حبیب‌الرحمان قبل از نذرالاسلام و دکتر شهیدالله 1938م قاضی اکرم حسین 1961م پس از نذرالاسلام نیز با غزلیات حافظ طبع‌آزمایی کرده‌اند. (عبد القادر، ص-219) ترجمه غزل به مطلع مطرب خوشنوا تازه به تازه نوبه تو از شیخ حبیب‌الرحمان را ملاحظه فرمایید:

MvI †n MvqK, MvI †n gayi            b~Zb b~Zb ai‡Y

Zzwjqv jwjZ mygayi myi           b~Zb b~Zb ai‡Y

(عبد القادر، ص-218)

همین غزل را نذرالاسلام هم ترجمه نموده است. ترجمه او را ملاحظه فرمایید:

Av‡iv b~Zb b~ZbZi †kvbvI MxwZ Mv‡bIqvjv

Av‡iv ZvRv kvive Xv‡jv, Ki Ki ü`q Avjv\

(کلیات نذرالاسلام، 2007، جلد سوم، ص-175)

ترجمه فارسی شعر نذرالاسلام :

ای مطرب سرودهای نو و تازه بنواز

شراب تازه بریز و قلبم را منور کن

عبدالقادر می‌گوید ترجمة اول ترجمة لفظی و عینی است. اما همة زیباشناس ادبی می‌فهمند که دومین ترجمه، ترجمة نذرالاسلام از لحاظ زیبای ادبی عالی‌تر و جذاب‌تر است. (عبدالقادر 1989، ص-218)

ویژگی ترجمة حافظ از نذر الاسلام:

تعهّد در حفظ محتوا

با مقایسه شعر حافظ توسط شاعران دیگر بنگالی ادب بر می‌آید که نذرالاسلام در اکثر تراجم خویش مضمون و محتوا، موسیقی و قالب، شعر اصلی را تا حد توان رعایت کرده است. ترجمه را ملاحظه فرمایید:

غزل حافظ:

صلاح کار کجا و من خراب کجا؟                            ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا؟
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را            سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا؟
قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست     قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا؟

(حافظ نامه 1375،جلد اول، ص-101)

نذرالاسلام می‌گوید:

‡Kv_vq my‡eva mshgx ZviZzj G gvZvj Acv‡Î  QvB

Zv‡`i c_ Avi Avgvi G-c_ eûZ eûr Zdvr †h fvB

aig kig? Pzjvq †m hvK!  †cÖg wkivRxi †cÖwgK G-Rb

bxwZi bxim †VvuU †P‡c †kvb †iveve-ex‡Yi wSuwSU †e`b

Avk K‡ivbv eÜz Avgvi nvwdR n‡Z Pzg-fiv Nyg

kvwšÍ Kx wPR? Avivg †Kv_vq? Kj‡R‡Z †gvi Av¸b|

(کلیات نذرالاسلام، 2007،دیوان حافظ، جلد پنجم، ص-50)

اشعار مذکور از لحاظ حفظ مضمون و محتوا معتبر است. مصرع‌های بیت با هم هم‌قافیه است. رعایت مطلع و مقطع غزل حافظ در ترجمه مشهود است. مجموعاً این ترجمه از لحاظ قالب و محتوا معتبر است.

تنظیم و تنسیخ:

بعضی از تراجم او در انتشار مرتبة اول در مجله‌های ماهیانه به یک شکل‌اند. اما وقتی که شامل مجموعه یا کلیات شد، شاعر گاهی تغییرات یا رد و بدل در آن آورده است. عبدالقادر در این ضمن شعر بودهن (ادراک) را بطور مثال آورده است. این غزل اولین بار1337 سال بنگالی ماه جیست در مجله مسلم بهارت منتشر شد. در حاشیه شعر را به‌عنوان ترجمه غزل حافظ معرفی کرده بودند.

ترجمه بیت اول اینچنین بوده است.

`ytL wK fvB| nviv‡bv qy‡mvd wKbv‡b Avevi Avwm‡e wd‡i,

`wjZ ﮋ G giæf~ cybt n‡q ¸wj¯Ívu nvwm‡e ax‡i|

اما همین شعر 1331 سال بنگالی ماه شراون با رد و بدل در مجموعه شعر به عنوان بیشیر بانشی (نی زهراگین) انتشار می‌یابد و در حاشیه آن را ترجمه فکری و مضمونی گفته‌اند. (عبد القادر، 1989،مطالعه یک شعر نذرالاسلام، این‌بار مصرع اولین چنین آمده است.

`ytL wK fvB| nviv‡bv myw`b fvi‡Z Avevi Avwm‡e wd‡i:

(کلیات نذر لاسلام، جلد اول،دیوان حافظ،  ص-117)

این‌بار یوسف را به روزگارخوش و کنعان را با هند تبدیل کرده است؛ اینجا مراد نذرالاسلام، امید به استقلال هند بوده است.

ترجمة فکری و مضمونی

در این شک نیست که اکثر تراجم او فکری و مضمونی محض هستند و آنان را نمی‌توان به یک غزل مستقل معرفی کرد. شعر به نام پربار دوا شراب ( می معشوقه) (کلیات نذرالاسلام، 2007، جلد پنجم، ص-23) ترجمه فکری مضمونی است. حتی تراجم غزلیات که آنان را عینی گفته‌اند. باز هم عینی نیستند. گاهی تعداد ابیات با هم فرق می‌کند و ردیف و قافیه آنطوری که در غزل حافظ می‌آید، رعایت نشده است. گاهی محتوای یک یا دو غزل که باهم شبیه مزاج ومضمون هستند، آمیزه می‌کند و به صورت یک غزل آورده است. دکتر عبدالقادر دربارة ترجمه نذرالاسلام می‌گوید که او مضامین حافظ را با تخیل‌آرایی ادبی خویش مزید مبین و آشکار نموده است. (عبدالقادر ، 1989، ص-216)

نذرالاسلام شاعر و مترجم ماهری بوده است. ترجمه او ترجمه نقلی نیست بلکه ترجمه تخلیقی است. او اول از اندیشه و زیبائی زبان شعری حافظ، قلب و زبان خوش را معطر و رنگین می‌کند و سپس بوی خوش و مستی آن را در جام زبان بنگالی تقدیم می‌کند.

شعر نذرالاسلام و اوزان شعر فارسی /حافظ

نذرالاسلام اشعار بسیاری روی وزن عروضی فارسی که مناسب و نزدیک به موسیقی شعر بنگالی می‌باشد سروده است و گاهی با ترکیب اوزان شعر فارسی و اوزان شعر بنگالی موسیقی شگفت‌آوری در شعر ایجاد نموده است. این اوزان موسیقی مورد استقبال محافل ادبی می‌گردد. و شاعران هم‌عصر او در همین اوزان و موسیقی شعر می‌خواندند. بحر متقارب (نام وزن عروضی عربی/ فارسی) و بهوجنگ پربات.( نام وزن شعر سنسکرت / بنگالی) از لحاظ هجابندی و تقسیم‌بندی ارکان، همانند است. نذرالاسلام شعر دو دول دول را در همین وزن متقارب سروده است. (عبد القادر، 1989، ص-272).

পরাগ ফাগ ছড়ায় আজ শিরাজ বাগ ইরান গুল

দোলন দোল দে বুলবুল দোদল দুল দোদুল দুল

پراگ پاگ         چهرای آج         شیراج باغ       ایران گل

 7- -              7 -  -              7  -  -          7 - -

ف عو لن          ف عو لن           ف عو لن        ف عو لن

دولن دول         دی بلبل           دو دل دل       دو دل دل

7- -              7 -  -              7  -  -          7 - -

ف عو لن          ف عو لن          ف عو لن         ف عو لن

شاعر معروف بنگالی جیتندرونات سین گوپتا پیرو همین وزن شعری  به نام کالیر پتول نوشت. (عبد القادر، 1989، اوزان شعر نذرالاسلام، ص-272). پس نفوذ حافظ در نذرالاسلام فقط فکری ولسانی نبوده است. دکتر عبدالقادر می‌گوید که نذرالاسلام در تراجم غزلیات حافظ هم مضمون، محتوا و هم موسیقی حافظ را حفظ کرده است. او در ترجمه غزل حافظ گاهی وزن عروض عربی / فارسی را بکار برده است که با وزن عروض شعر سنسکرت / بنگالی مناسبت و قرابت دارد. (عبدالقادر، 1989، مترجم نذرالاسلام،  ص—278-279).

MRj MxZ bq Mvu_wQm nvwdR Avq †di gayi Zvb ai

غزل گیت نوی              مکتوگاتچهش               مدهرتان دهر         حافظ ای پهر

7- -                          7 -  -                     7  -  -                    7  -  -

م فا عی لن                  م فا عی لن              م فا عی لن                 م فا عی لن

(کلیات نذرالاسلام، جلد پنجم، دیوان حافظ، غزل-8، ص-51)

این شعر به وزن شعر بنگالی به نام شورماترابرتو مناسبت کامل با وزن عروض عربی / فارسی بحر هزج دارد. نذرالاسلام در ترجمة غزل حافظ این بحر را بطور احسن بکار برده است. نذرالاسلام با تخیل‌آرائی موسیقی شعر (مخلوط کردن موسیقی فارسی و بنگالی) پیام، مضمون و محتوای شعرش را بیشتر جذاب و عمیق‌تر می‌کند (عبد القادر، مترجم نذرالاسلام، ص-216).

نفوذ حافظ بر شعر و اندیشه نذرالاسلام

نذرالاسلام را موجد غزل در ابیات بنگلا می‌گویند و هم اوست که غزل را در ادبیات بنگالی به اوج رسانده است. (عبد الله ص-132) تمام ناقدان ادبیات معتقدند که غزلیات او از غزل فارسی بویژه از غزلیات حافظ مایه می‌گیرد. (عبدالله، ص-150)

‡Lv`vi †cÖ‡gi kvive wc‡q                ‡enuk n‡q iB c‡o

‡Q‡o gmwR` Avgvi gywk©`            Gj †h GB c_ a‡i

 (کلیات نذرالاسلام، 2007، جلد چهارم، ذو الفقار، ص-301-300)

ترجمه:

شراب عشق الهی را نوشیده ام ومست هستم

مرشد من مسجد را ترک نمود و این راه را گرفته است.

نذرالاسلام در غزلیات خویش از مضامین، واژگان، اصطلاحات، کنایات، استعارات و تشبیهات حافظ استفاده زیادی می‌برد. حتی شعرها غیر از ترجمة غزل حافظ هم از اندیشه و صناعت شعری حافظ مزین است.

‡`L‡i Kwe, wcÖqvi Qwe                   GB kviv‡ei Avwk©‡Z

jvj †Mjv‡mi KvuP-gnjvi    cvi n‡Z Zvi †kvb RIqve

 (کلیات نذرالاسلام، جلد دوم، بلبل، سند قوالی-8، ص-157)

در شعر عاشقانه نذرالاسلام ما نغمه‌سرایی حُسن و مستی عشق حافظ را می‌یابیم، نذرالاسلام کشتزار ادبیات بنگلا را با گل‌های گلگشت حافظ و چهچه بلبلان ایران معطر و پر آوازه کرده است. او در ادبیات بنگلا ساقی، شراب، بزم گل و بلبل را فراهم می‌آورد.

গুল বাগিচার বুলবুলি আমি

রঙিন প্রেমের গাই গজল

অনুরাগের লাল শারাব মোর

চোখে ঝলে ঝলমল

 (کلیات نذرالاسلام،  جلد پنجم، گل باغیچه، ص-225)

عشق در حافظ و نذر الاسلام

نذرالاسلام و حافظ هر دو عاشق نامراد هستند. حافظ کشته عشق شاخ نبات است (صفا، ذبیح الله، جلد سوم، ص-1071) و نذرالاسلام ستمدیده نرگس‌خانم است. (شاهدی-ص-32) البته عشق نذرالاسلام عشق زمینی است.

D‡aŸ© †Zvgvi Zzwg †`ex

wK n‡e †gvi †m iƒc †mwi?

PvB bv †`exi `qv hvwP wcÖqvi AvwLRj

GKUz `ytL Awfgv‡b bqb Ujgj|

همین عشق مجازی نذرالاسلام وقتی که پخته می‌شود مانند عشق حافظ مبدل به عشق حقیقی می‌گردد.

حافظ می‌فرماید

ساقی به نور باده برافروز جام ما                       مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما

ما در پیاله عکس رخ یار دیده‌ایم                     ای بی‌خبر ز لذت شرب مدام ما

 (دیوان حافظ نسخه دکتر قاسم غنی، اثر هنر محمد سلحشور، ص-8 )

نذرالاسلام می‌گوید:

hv wKQz my›`i †nwi K‡iwQ Pz¤^b

hv wKQz Pz¤^b w`qv K‡iwQ my›`i

‡m mevi gv‡S †hb Ze nilY

(کلیات نذرالاسلام، جلد سوم، ص-86)

نذرالاسلام شورشگر و حافظ رند

مشابهت زیاد بین حیات حافظ و نذرالاسلام شگفت‌آور است. نذرالاسلام و حافظ هر دو در زمان کودکی از شفقت پدری محروم می‌شوند. حافظ برای ادارة زندگی در نانوایی محله کار می‌کرد. (صفا، جلد سوم) نذرالاسلام هم در ایام طفلی در نانوایی نان می پخت (عبد الله، ص-28) و نان زندگی را به دست می‌آورد. همین آتش تنور فقر بود که اینان در آن گداخته شدند. سپس مانند زرهای خالص به جهان ادبیات آب و تاب دادند. حافظ رندی بی‌باک می‌شود و در میکده و خرابات در عین گدائی، بر فلک و ستارگان حکمفرمائی می‌کند و نذرالاسلام شاعر سرکش می شود. حافظ می‌گوید:

گدای میکده‌ام لیک وقت مستی بین

که ناز بر فلک و حکم بر ستاره کنم

(دیوان حافظ، 1984، سجاد حسین، ص-290)

نذرالاسلام اعلام می کند:

ej exi-

ej DbœZ gg wki!

wki †bnvwi Avgvwi, bZ wki IB wkLi wngvw`ªi

ej exi-

‡Lv`vi Avmb Avik †Qw`qv

DwVqvwQ wPi we¯§q Avwg wek¦ weavÎxi

(کلیات نذرالاسلام، جلد اول، ص-7)

حافظ رند البته در میکده و خرابا ت، زندگی رابه عزلت‌نشینی می‌گذارد. اما نذرالاسلام به صوفی گوشه‌نشین امیدی ندارد. او مرد میدان رزم است.

Avgvi wK‡mi k¼v

‡Kvivb Avgvi W¼v

Bmjvg Avgvi ag©, gymwjg Avgvi cwiPq

Kvjgv Avgvi ZvweR, †ZŠwn` Avgvi gywk©`

Cgvb Avgvi eg©, †njvj Avgvi Lywk©`

Avjøvn AvKei aŸwb

Avgvi †Rnv`-evYx

(کلیات نذرالاسلام، ذو الفقار، جلد چهارم، ص-297)

شیفتگی نذرالاسلام به حافظ و ایران

نذرالاسلام شیفته حلاوت و رنگین کلامی حافظ بود. بستگی او به حافظ اینقدر شدید بود که نام پسرنازنین خود رابه یادبود بلبل شیراز (حافظ) "بلبل" گذاشته بود. اما متاسفانه این پسر بیمار گشت. نذرالاسلام بر بالین همین پسر ترجمه رباعیات خافظ را شروع کرده بود. روزی که ترجمه رباعیات حافظ به پایان رسید پسر نازنین او، بلبل، به باغ ملکوت اعلی پرید. شاعر غمزده این حادثه دلگداز را این طور بیان می‌کند:

شهنشاه شعر فارسی (حافظ) به دعوت سلطان غیاث‌الدین حاکم به بنگاله توجه نکرده بود ولی به دعوت من بی‌اعتنایی نکرد. از همان راهی که جنازه پسرم برای تشیع بیرون می‌رفت، دوست و معشوق من شاعر ایرانی (حافظ) به خانه من تشریف آورد وهمراه من اشک محبت برایش (پسر من) فروریخت. (کلیات نذرالاسلام، جلد چهارم، ص-127)

نتیجه گیری

حافظ شاعر ایران و زبان فارسی بوده و نذرالاسلام شاعر بنگلادش و زبان بنگالی بوده است. اما جهان‌بینی ادبی و فرهنگی این دو شاعران بزگوار، فاصله زمان، مکان و زبان را طی می‌کند و آنها را به یک نکته انسانی، وجدانی یکجا کرده است. فال حافظ باز هم به صدق رسید.

طی مکان ببین و زمان در سلوک شعر

که این طفل یکشبه ره یکساله می‌رود. (دیوان حافظ)

فهرست منابع

حافظ نامه، 1375 ه.ش، بها ء الدین خرمشاهی، بخش اول، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران.

دیوان حافظ، 1984م، قاضی سجاد حسین، موسسه انتشارات اسلامی، لاهور.

دیوان حافظ، 1388 ه.ش، از نسخه علامه قزوینی و دکتر قاسم غنی اثر هنر محمد سلحشور- انتشارات اتلیه هنر، ایران.

شاهدی عیسی، 1995م، گزیده احوال و آثار قاضی نذر لاسلام انتشارات رایزانی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران- داکا.

صفا، ذبیح الله، 1366 ه.ش ،  تاریخ ادبیات ایران- جلد سوم، انتشارات فردوسی- ایران.

عبد الله محمد، نذر الاسلام- ااحوال و بررسی، شعر انتشارات ستاره پاکستان.

عبد القادر، 1989م، نذرپرتیبهار شوروپ (تصویری از نبوع نذر الاسلام) تدوین شهاب الدین- انتشارات موسسه نذر الاسلام- داکا.

کلیات نذرالاسلام 2007م، بمناسبت صدمین سالگرد شاعر، تدوین رفیق الاسلام- انتشارات بنگلا اکادمی، داکا، جلد اول.

کلیات نذرالاسلام 2007،م بمناسبت صدمین سالگرد شاعر،  تدوین رفیق الاسلام، انتشارات بنگلا اکادمی، جلد دوم.

کلیات نذرالاسلام 2007، بمناسبت صدمین سالگرد شاعر،  تدوین رفیق الاسلام، انتشارات بنگلا اکادمی، جلد سوم

کلیات نذرالاسلام 2007، بمناسبت صدمین سالگرد شاعر،  تدوین رفیق الاسلام، انتشارات بنگلا اکادمی، جلد چهارم

کلیات نذرالاسلام 2007، بمناسبت صدمین سالگرد شاعر،  تدوین رفیق الاسلام، انتشارات بنگلا اکادمی، جلد پنجم.

 
کد خبر 15970

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 0 =