خلاصه مدیریتی:
حمله چند شب قبل جمهوری اسلامی ایران به اسرائیل و اعلامیه های امارت اسلامی و شخصیتهای برجسته در افغانستان در سطحی قابل ملاحظه مورد توجه قرار گرفت که هنوز هم این مساله به عنوان یکی از موضوعات مهم در عرصه سیاسی اجتماعی افغانستان در حال رد و بدل شدن است. از نظر جامعه افغانستان حمله موشکی چند شب قبل جمهوری اسلامی ایران، مشت کوبندهای به دهن رژیم صهیونیستی بود که جهان و اسرائیل در خواب هم تصور آن را نمیکرد.
ایران و اسرائیل سالها است که غیر مستقیم باهم درگیر هستند؛ اما هیچ گاه خط قرمزی به نام حمله به اماکن دیپلماتیک یکدیگر را نقض نکرده بودند. این برای نخستین بار بود که اسرائیل، ساختمان دیپلماتیک ایران در سوریه را مورد هدف قرار داد. اگر جمهوری اسلامی ایران، پاسخ قاطعی به این عمل اسرائیل نمیداد؛ بدون شک عواقب زیان باری برای جمهوری اسلامی ایران از ابعاد مختلف داشت. از دیگر سو جمهوری اسلامی ایران با این حمله؛ خط و نشان جدیدی برای دشمنان و رقیبان خود در جهان و منطقه کشید که در متن تحلیل به آنها اشاره شده است.
مقدمه:
بازتاب حمله اخیر در افغانستان، پس از آغاز حملات موشکی ایران به مواضع رژیم صهیونیستی که بامداد روز یکشنبه ۲۵ فروردین 1403 انجام شد، خیلی زود اخبار این حمله به تیتر اول اکثر رسانههای جهان تبدیل شد.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عمل به فرمایش رهبر انقلاب مبنی بر لزوم تنبیه سخت رژیم صهیونیستی به دلیل اقدام جنایتکارانه علیه کنسولگری ایران در دمشق و به شهادت رساندن مستشاران نظامی ایران با تایید شورای عالی امنیت ملی و در تعامل کامل با ارتش جمهوری اسلامی ایران و ستاد کل نیروهای مسلح حملات کوبنده خود را علیه اسرائیل انجام داد همانطور که اشاره شد این خبر خیلی زود به تیتر رسانهها تبدیل شد و بسیاری از تحلیلگران و مقامات سیاسی جهان نسبت به آن واکنش نشان دادند.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با هماهنگی نیروهای مقاومت اسلامی عراق، حزبالله لبنان و حوثیها حملاتی را به اسرائیل با نام عملیات «وعده صادق» آغاز کردند. این حمله با استفاده از پهپادهای انتحاری، موشک کروز و موشکهای بالستیک انجام شد. این حملات در پاسخ به حمله هوایی به کنسولگری ایران در دمشق در ۱ آوریل که توسط اسرائیل انجام شده بود، انجام شد و اولین رویارویی مستقیم نظامی بین دو کشور از آغاز درگیری نیابتی ایران و اسرائیل رقم زد.
پس از حمله ایران به مواضع رژیم صهیونیستی بسیاری از اندیشکدهها و تحلیلگران منطقه و جهان گمانههای متعددی پیرامون احتمال آغاز جنگ میان ایران و اسرائیل را مطرح کردند. در پایان این نوشته به برخی اظهارات مقامات امارت اسلامی و شخصیتهای برجسته افغانستان اشاره میشود.
متن تحلیل:
بخش اول:
چرا ایران باید به اسرائیل حمله میکرد؟
ایران و اسرائیل سالها است که غیرمستقیم باهم درگیر هستند. این دو جبهه، تا قبل از ۱۳ فروردین/ حمل سال جاری، بدون آن که وارد جنگ تمام عیار با یکدیگر شوند، حملههایی را در سطوح نظامی، امنیتی، سایبری و تبلیغاتی علیه یکدیگر انجام میدادند اما هیچگاه خط قرمزی به نام حمله به اماکن دیپلماتیک یکدیگر را نقض نکرده بودند. دوشنبه ۱۳ حمل سال جاری، برای نخستین بار یک ساختمان دیپلماتیک ایران در سوریه هدف حملات اسرائیل قرار گرفت که در نتیجه آن شماری از نظامیان ارشد ایران کشته شدند.
اسرائیل با این اقدام خود، قاعده بازی را تغییر داد و ایران نیز چند شب قبل ۲۵ حمل/ فروردین به قاعده اسرائیل عمل کرد و با دهها پهپاد و موشک، اسرائیل را هدف قرار داد. سوال این است که آیا ایران از نگاه نظامی و استراتژیک کار درستی انجام داد یا مرتکب اشتباه راهبردی شد؟ برای پاسخ به این سوال، چند گزینه به شرح زیر قابل طرح است:
۱- اگر آمریکا و اسرائیل خواهان جنگ مستقیم با ایران میبودند، تنها در یک صورت به این کار اقدام میکردند که ایران را فاقد اراده لازم و قدرت دفاعی کافی تشخیص میدادند. جنگهای فراگیر در نیم قرن اخیر، زمانی به وقوع پیوستهاند که یکطرف، دشمن خود را ناتوان و بدون عزم و اراده برای دفاع، ارزیابی کرده است. روسیه دو سال پیش تشخیص داد که اوکراین ضعیف است و طی چند روز میتوان دولت آن را سرنگون کرد اما محاسبه روسیه اشتباه بود زیرا اوکراین ضمن این که پشتیبانی غرب را دارد، دولت و نظامیان این کشور نیز عزم و اراده دفاع از کشور خود را دارند. اگر روسیه درست محاسبه کرده بود و تواناییهای اوکراین را درست تشخیص میداد، در باتلاق اوکراین به دام نمیافتاد.
مورد تاریخی دیگر این که حمله آمریکا و متحدانش به عراق در دوره صدام نیز زمانی آغاز شد که بازرسیهای گسترده از اماکن دولتی در عراق، آمریکا و ناتو را به این جمعبندی رساند که رژیم صدام سلاح مدرن و کشتار جمعی ندارد و واقعاً ضعیف است و خیلی راحت میشود آن را سرنگون کرد. تشخیص آمریکا و ناتو درباره عراق درست بود و این خلاف تشخیص اشتباه روسیه در قبال اوکراین بود. در لیبی نیز همین اتفاق رخ داد و زمانی که قذافی را خلع سلاح و ناتوان کردند، هواپیماهای ناتو و آمریکا، مواضع دولت قذافی را بمباران کردند و باعث سقوط دولت او شدند. اگر ایران نیز حمله موشکی را انجام نمیداد و قدرت نظامی خود را به نمایش نمیگذاشت، نشانه ضعف مفرط ایران محسوب میشد و این اقدام به منزله نشان دادن چراغ سبز برای حمله به ایران بود.
۲- اگر فرض بر این باشد که اسرائیل خواهان جنگ تمام عیار با ایران است، برای جلوگیری از جنگ هم که شده، ایران باید اقدام تلافیجویانه انجام میداد تا به طرف مقابل بفهماند که جنگ، گزینه پرهزینهای برایش خواهد بود و باید در محاسباتش تجدید نظر کند. به بیان بهتر، اگر استراتژی اسرائیل، جنگ با ایران باشد، حمله متقابل یا مانع از جنگ میشود یا نمیشود که در حالت اول مراد ایران حاصل شده و در فرض دوم، این کشور چیزی را از دست نداده است. به همین دلیل، ایران حمله پیشگیرانه را ترجیح داد.
۳- گفته میشود که ایران نباید بهانه به دست اسرائیل و آمریکا میداد. این سخن تا حدودی درست است اما دقیق نیست زیرا در دنیای فعلی، اگر قدرتی به جمعبندی برای حمله برسد، حتی اگر لازم باشد، خودش بهانه را ایجاد میکند. بازهم این اتفاق در عراق رخ داد و زمانی که آمریکا و متحدانش برای سرنگونی صدام تصمیم گرفتند، موجودیت سلاحهای کشتارجمعی را بهانه قرار دادند، در حالی که از پیش میدانستند، رژیم صدام فاقد اینگونه سلاحها است.
۴- اگر تحلیل، مبتنی بر این باشد که اسرائیل خواهان جنگ مستقیم با ایران نیست، بازهم ایران باید به اسرائیل حمله میکرد زیرا اگر ایران در مقابل بمباران کنسولگری خود دست به عمل متقابل نمیزد، به معنای انفعال و ضعف این کشور بود. در این صورت، حتی اگر اسرائیل و آمریکا قصد حمله به ایران را نمیداشتند اما ایران را ضعیف و منفعل میدیدند، برای حمله به ایران ترغیب میشدند.
۵- اگر ایران میخواست مورد ادامه حملات اسرائیل قرار نگیرد، باید به اسرائیل حمله میکرد که چنین کرد. این اقدام، مهمترین استراتژی است که از آن به فرمول بازدارندگی یاد میشود. این فرمول، آشناترین معادله در مناقشات بینالمللی است که تعریف ساده آن این است که اگر بزنی، میزنم. اسرائیل کنسولگری ایران را در سوریه زد، ایران هم چند شب قبل اسرائیل را زد تا اسرائیل را از ادامه حملات به خود، بازدارد. البته اگر ایران چند سال پیش اسرائیل را زده بود، اسرائیل در یکسال گذشته دهها حمله به مواضع ایران از جمله حمله به کنسولگری ایران در سوریه را انجام نمیداد.
ملاحظات:
اگر جمهوری اسلامی ایران به اسرائیل، حمله نمیکرد بدون شک تبعات زیانباری برای ایران داشت اولا: باعث پایین آمدن روحیه جبهه مقاومت میگردید و حس مبارزه طلبی نیروهای جبهه مقاومت از بین میرفت و در آینده باعث شکست آنان و پیروزی اسرائیل میگردید. در عین حال حمله چند شب قبل جمهوری اسلامی ایران به اسرائیل میتواند روحیه آزادی طلبی مجاهدین حماس و سایر نیروهای جبه مقاومت را بالا برده برای آزاد سازی سرزمینهای اشغالی پر انرژیتر و استوارتر خواهد شد.
دوم: حمله جمهوری اسلامی ایران به اسرائیل قدرت و توان نظامی جمهوری اسلامی را به رقیبان و سایر دنیا نشان داد که ایران بدون شک یکی ابر قدرتهای جهان و غرب آسیا است با این حمله کشورهای دشمن جمهوری اسلامی ایران متوجه شدند که نمیشود از راه نظامی با ایران مقابله کرد و توان دفاعی و موشکی ایران، همانگونه که ادعا میشد، بالا و بازدارنده است. پرتاب بیش از سیصد پهپاد و موشک کروز و بالستیک از داخل ایران به سمت اسرائیل و هدایت بدون خطای همه آنها به سمت هدف، نشان دهندهی قدرت بالای موشکی ایران است.
اسرائیل، سامانههای تدافعی پیشرفتهای دارد و چند شب قبل گذشته، از تمام سامانههای تدافعی خود (گنبد آهنین، فلاخن داود و پیکان) استفاده کرد تا میزان خسارت این حملات را به حداقل برساند. اما اگر همکاری گسترده نیروی هوایی کشورهای آمریکا، انگلیس و فرانسه با اسرائیل نبود، شانس موفقیت سامانههای اسرائیلی به کمترین حد ممکن میرسید.
سطح حمله جمهوری اسلامی ایران، نشان داد ایران توان حمله به اسرائیل از خاک خود را دارد و در صورت بالارفتن سطح حمله و افزایش قابل توجه تعداد پرتابه ها، سامانههای تدافعی اسرائیل حتی به کمک نیروی هوایی کشورهای اروپایی هم قادر به رهگیری آن نخواهد بود.
به نظر میرسد بعد از این حمله، خاورمیانه مثل گذشته نخواهد بود. کشورهای همسایه جمهوری اسلامی ایران متوجه خطر برنامه پهپادی و موشکی جمهوری اسلامی ایران شدهاند. اکثر این کشورها فاقد سیستم دفاع موشکی پیشرفته هستند، در صورت خلل وارد کردن به امنیت و منافع ایران در منطقه، جمهوری اسلامی ایران به راحتی میتواند امنیت ملی این کشورها را با ریسک جدی روبه رو کند، پس در کوتاهمدت شاهد شکلگیری ائتلاف جدیدی در منطقه خواهیم بود. کشورهای منطقه روی سیستم دفاع موشکی پیشرفته نیز سرمایهگذاری خواهند کرد. رقابت تسلیحاتی در منطقه افزایش خواهد یافت.
لازم به یاد آوری است: حمله شنبه شب ایران به اسرائیل، بدون تبعات برای ایران نیست. بیشتر اعضای شورای امنیت، اقدام ایران را محکوم خواهند کرد. محتمل است که به زودی، تحریمهای جدیدی نیز از سوی آمریکا و متحدانش علیه ایران وضع و فشارهای اقتصادی بر این کشور بیشتر شود. دولت ایران اگر اقدامی برای رضایت آحاد ملت خود انجام ندهد، توانایی نظامی نمیتواند آن را از درون حفظ کند و منسجم نگهدارد. این اتفاق برای شوروی سابق نیز رخ داد و بدون این که یک گلوله از بیرون به سوی این ابرقدرت جهانی شلیک شود، از درون فروپاشید زیرا عنصر نارضایتی داخلی، بر فشارهای خارجی غالب شده بود.
بخش دوم:
اعلامیه امارت اسلامی و شخصیتهای برجسته افغانستان، تحلیلها در رسانه های پشتو زبان در افغانستان:
وزارت خارجه امارت اسلامی با پخش اعلامیهای، حمله ایران به اسراییل را اقدام دفاعی مشروع خوانده است
براساس این اعلامیه، امارت اسلامی از همه کشورهای منطقه و جهان خواسته است تا برای جلوگیری از گسترش بیشتر بحران، نبردها در نوار غزه را متوقف سازند.
حامد کرزی رئیس جمهور پیشین افغانستان و عبدالله عبدالله رئیس پیشین شورای عالی مصالحه ملی در نظام جمهوری گذشته، حملات ایران به اسرائیل را اقدام دفاعی دانسته و آن را واکنشی در برابر حملات گذشته اسرائیل عنوان کرده اند. کرزی روز یکشنبه (26 فرودین) در شبکه ایکس، توئیتر سابق در کنار این پیام همچنین گفت که جنگ در غزه باید فورا پایان یابد و زندگی غیرنظامیان در فلسطین و اسرائیل مصون شود.
عبدالله عبدالله، حملات ایران را دفاعی و پاسخ به حملات اسرائیل دانسته است. به گفتۀ عبدالله، چنین بحرانهایی راه حل صلح آمیز میخواهد، زیرا به باور وی، هرگونه اقدام از سوی اسرائیل در برابر ایران، منطقه را آسیبپذیر میکند و میتواند بر وضعیت افغانستان هم تاثیر مستقیم داشته باشد.
«جبهه مقاومت ملی افغانستان» به رهبری احمد مسعود حملات ایران علیه اسرائیل را «اقدام دفاعی مشروع» دانسته و اظهار امیدواری کرده که اسرائیل از تشدید بیشتر درگیریها خودداری کند.
بهگفته این جبهه، ایران براساس ماده ۵۱ منشور ملل متحد در پاسخ به حمله اسرائیل بر کنسولگری خود در دمشق، اقدام دفاعی انجام داده است. در اعلامیه «جبهه مقاومت ملی افغانستان» روز (یکشنبه، ۲6 فروردین) منتشر شده، آمده است که حمله دو هفته قبل به نمایندگی کنسولی ایران در دمشق خلاف تمام موازین بینالمللی، بهویژه کنوانسیون وین بود. حکومت طالبان نیز در قبال حملات ایران علیه اسرائیل موضع مشابه با «جبهه مقاومت ملی افغانستان» دارد و این حملات را اقدامات دفاعی مشروع خوانده است.
«گلبدین حکمتیار» رئیس حزب اسلامی افغانستان با انتشار پیامی در «ایکس» نوشت: پاسخ به حمله اسرائیل، حق مسلم ایران بود و مسئولیت آن نیز با زمامداران شرور اسرائیل و حامیان آنان است. وی افزود: «این یک تحول مثبت است که در جهان اسلام کشوری را مییابیم که در برابر آمریکا در منطقه راه واکنش و انتقام را انتخاب میکند، نه سکوت ننگین و تسلیمی ذلتبار را».
بیانیه حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان به رهبری حاج محمد محقق
بسم الله القاصم الجبارین
حمله موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل در بامداد یکشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۳ بی سابقه و در معادلات نظامی منطقه و جهان برای دشمنان خارج از حد انتظار بود. این حمله که در پاسخ به تجاوز رژیم صهیونیستی به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق انجام شد؛ در تطابق با ماده ۵۱ منشور سازمان ملل متحد و در چارچوب حق دفاع از خود انجام شد، حق طبیعی دولت و ملت ایران بوده و ما آن را از یکسو اقدام دفاعی مشروع و مناسب در دفاع از خاک و تمامیت ارضی کشور برادر ایران تلقی میکنیم و از سوی دیگر این حرکت صاعقه وار را مرهمی میدانیم بر دل های زخم خورده بیش از دو میلیون فلسطینی ساکن غزه، خصوصاً خانواده های بیش از چهل هزار شهید مظلوم و نزدیک به هشتاد هزار زخمی که ۷۰ درصد آنان زنان و کودکان بودند که طی نزدیک به ۷ ماه گذشته در زیر ضربات نابرابر رژیم اسرائیل در معرض نسل کشی جمعی قرار داشتند.
حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان با اعتقاد بر اینکه گسترش جنگ و ادامه تنش، به صلاح ملتهای منطقه و جهان بشریت نمیباشد؛ امیدوار است که این اقدام دفاعی و محدود ایران، درسی باشد برای سران قانون شکن رژیم اسرائیل که دست از تجاوزات و شرارتهای خود برداشته و به قطعنامه ۲۷۲۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد و سایر قطعنامه های صلح درباره فلسطین گردن نهاده و راه معقول را در پیش گیرند و بیشتر از این؛ صلح جهانی را به مخاطره نیاندازند.
بررسی حملات پهپادی ایران به اسرائیل
(چکیده گفتگوی عبیدالله برهانی کارشناس روابط بین الملل درباره حملات پهپادی و موشکی ایران به اسرائیل:)
حملات پهپادی و موشکی ایران به اسرائیل، هرچند در ابعاد بزرگ صورت گرفت اما شکل نمایشی و ظاهری داشت. تا قبل از حمله ایران به اسرائیل، نتانیاهو با مشکلات متعدد داخلی و خارجی روبرو بود؛ اما حملات ایران باعث شد که مخالفان داخلی و کشورهای خارجی با دولت اسرائیل همصدا شوند. ایران در حمله به اسرائیل، برای غرب و کشورهای عربی پیام فرستاد که ایران فقط متکی به گروه های نیابتی نیست بلکه این کشور چنان قوی است که بدون نیاز به گروه های نیابتی، می تواند هر نقطه از خاورمیانه را هدف قرار دهد. هرچند ایران با حمله به اسرائیل، قدرت خود را به جهان نشان داد اما این اقدام، باعث می شود که کشورهای عربی بیش از پیش به خرید اسلحه روی بیاورند. به رغم آن که اسرائیل توانایی حمله تلافی جویانه را به ایران دارد اما آمریکا و متحدانش به این کار راضی نیستند زیرا غرب نمی خواهد که بحران خاورمیانه گسترش پیدا کند.آمریکا در حال حاضر درگیر موضوعات زیادی در سطح بین المللی است و قصد ندارد که جبهه دیگری از سوی ایران علیه خود باز کند. به همین دلیل تلاش می کند که تنش ها بین ایران و اسرائیل فروکش کند. این در حالی است که اسرائیل سعی میکند پای آمریکا را به تنش با ایران بکشاند.
منبع: تلویزیون آشنا پشتو
اسرائیل در آستانه فروپاشی قرار دارد
سازمان ناتو به رهبری آمریکا بیست سال تلاش کرد تا افغان ها را به تسلیم شدن وادارد اما نه تنها به این کار موفق نشد بلکه زمینه شکست آمریکا و ناتو در افغانستان را فراهم کرد. نزدیک به 700 هزار نیروی خارجی و متحدان داخلی آن ها با تمام توان و تجهیزات خود در برابر هفتاد هزار موتورسوار مجاهد جنگیدند اما سرانجام با شکست شرم آوری روبرو شدند و افغانستان آزاد شد. اکنون که به اوضاع اسرائیل نگاه می کنیم و جهاد در افغانستان را به یاد می آوریم، اعتقادمان به پیروزی گروههای جهادی فلسطینی بیش از پیش افزایش می یابد. رژیم صهیونیستی در ابتدای حمله به غزه اعلام کرد که جنگ تا نابودی کامل حماس، تسلط بر امور امنیتی غزه و آزادی تمامی اسرا از زندان های گروه های جهادی فلسطینی ادامه خواهد داشت اما اکنون که این جنگ وارد هفتمین ماه خود شده است، اسرائیل نه تنها به اهداف خود نرسیده بلکه با زیان های فراوانی نیز روبرو شده است. یکی دیگر از نشانه های شکست متجاوزان صهیونیستی، کشتار غیرنظامیان است. اسرائیل بیش از 33 هزار نفر را که 40 درصد آنها کودک هستند، کشته و بیش از 75 هزار نفر را زخمی کرده است. این نشان میدهد که اسرائیل از شکست گروههای جهادی فلسطینی ناتوان شده و تلاش می کند تا با کشتن غیرنظامیان اهداف خود را دنبال کند، طرحی که نمی تواند موفق شود.
رژیم صهیونیستی در ابتدا تصور می کرد که فقط حماس در برابرش قرار دارد اما با مشاهده اتحاد سایر گروه های جهادی، شکستی را که در خواب نمیدید؛ در بیداری مشاهده کرد.
منبع: باختر پشتو
منابع:
- طلوع نیوز
- خبرگزاری باختر
- روزنامه اطلاعات روز
- رادیو آزادی
- خبرگزاری اطلس
- تلویزیون آشنا
تاریخ: 29/1/1403
نظر شما