هر نسخۀ خطّیای در گوشه و کنار این عالم، قصّۀ خودش را دارد. بسیاریشان را کسی نمیداند از کجا و از چه سبب پای در مسیر سفر نهادهاند: نور چشمی بوده و سوار بر کجاوۀ پیشکش، راه به درباری یافته یا همدم شبهای تار کاروانسالاری بوده و در پیچ و خم راه ابریشم بدین کنج عالم رسیدهاند؟ هرچه هست، غریبند و دلدادۀ وطن تا کی روزگار وصل را باز جسته و به دست طبیبان وطنی، زخمهای چندصد ساله را مرهم نهند.
من از دیارِ حبیبم نه از بِلاد غریب
مُهَیمنا به رفیقانِ خود رسان بازم (غزل شماره 333 دیوان حافظ)
یکی از هزاران غریب جلای وطن کرده، نسخۀ خطّی دیوان حافظ شیرازی در کتابخانۀ غازی خسروبیگ سارایوو است. میگویند بیش از چهارصد سال است که راوی کلام شهد و شکر حافظ شیراز در سرزمین خون و عسل است. از شورش افغان گریخته و بر تارک اسبان ترکان عثمانی به بوسنی رسیده و از کتابخانهسوزیهای بالکان جان سالم به در برده تا اکنون چشم و چراغ نسخ خطّی کتابخانۀ غازی خسروبیگ سارایوو باشد و تحت حفاظت یونسکو شاید امن و قرار یافته باشد.
قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست
قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا؟ (غزل شماره 2 دیوان حافظ)
کتابخانۀ پانصدسالۀ غازی خسروبیگ سارایوو مأمنی است برای هزاران نسخۀ غریبافتادۀ فارس و ترک و عرب. بهدرستی آن را حافظۀ تاریخی بالکان نامیدهاند؛ زیرا مرزبان میراث شرقی در اروپاست. بیش از ششصد نسخۀ خطّی فارسی و ازجمله قدیمیترین نسخۀ خطّی گلستان سعدی در جهان را نگاهبان است. نسخۀ خطّی دیوان حافظ تنها نسخۀ مینیاتوردار این گنجینۀ عظیم است و از این سبب دردانه است.
بازگویم نه در این واقعه حافظ تنهاست
غرقه گشتند در این بادیه بسیارِ دگر (غزل شماره 333 دیوان حافظ)
اما چهار سده روایت عشق رندانۀ حافظ در دیار غریب، رمقی برای برگبرگ وجودش باقی نگذاشته است. فرزند غریبافتاده نیازمند آغوش مادر است تا زخمهایش را ببندد؛ سر و رویش را بشوید؛ رختی نو بر تنش بپوشاند و دگر بار راهی دیار غربتش کند. به ارادۀ کتابخانۀ غازی خسروبیگ سارایوو و میزبانی امام رئوف راهی مشهد شد تا در آستان قدس رضوی مرمت شود و جان دوباره گیرد.
جمع کن به احسانی حافظ پریشان را
ای شکنج گیسویت مجمع پریشانی (غزل شماره 473 دیوان حافظ)
این امر خطیر که سالها با موانع متعدد مواجه بود، به لطف خدا و مدد حضرت حافظ سرانجام گرفت و نسخۀ مرمتشده در آدینه سیزهم مهرماه 1403 و در آستانۀ روز حافظ به خانۀ خود در سارایوو بازگشت. باشد که نغمۀ دلانگیز حافظ شیراز، پیامرسان عشق و دوستی مردمان دو کشور ج.ا.ایران و بوسنی و هرزگوین باشد.
از صدایِ سخنِ عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبدِ دَوّار بِمانْد (غزل شماره 178 دیوان حافظ)
مرمت نسخه خطی دیوان حافظ توسط آستان قدس رضوی، از سوی کتابخانه غازی خسروبیگ سارایوو در جریان مراسم گرامیداشت چهارصد و هشتاد و هشتمین سالروز تاسیس آن کتابخانه، به عنوان همکاری شاخص بین المللی سال 2024 این کتابخانه با نهادهای خارجی مورد تقدیر قرار گرفت و فیلم مستندی نیز با عنوان «دیوان حافظ سارایوو؛ سفرنامه یک نسخه خطی» که از مراحل مرمت نسخه تهیه شده بود، به نمایش گذاشته شد[1].
بدین مناسبت در نوشتار پیش رو به پیشینۀ زبان و ادب فارسی در بالکان و سابقۀ آشنایی مردمان این منطقه با دیوان حافظ شیرازی و پس از آن به نسخهشناسی دیوان مرمتشده میپردازیم.
پیشینۀ آشنایی مردمان بوسنی و هرزگوین با ادبیات فارسی:
اگرچه برخی مطالعات بیانگر آن است که آشنایی مردمان بالکان با زبان و ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی به پیش از قرن پانزدهم باز میگردد، اما باید اذعان داشت تسلّط امپراتوری عثمانی بر بالکان، نقطۀ عطفی برای گسترش زبان و ادبیات فارسی در این منطقه و بلکه اروپا محسوب میشود.
از آنجا که در دورۀ حکمرانی عثمانیان بر بالکان (قرن پانزدهم تا نوزدهم میلادی)، ترکی زبان اداری، عربی زبان دین و فارسی زبان شعر و ادب بود، گرایش نخبگانی و سپس عمومی به فراگیری زبان فارسی و خوانش آثار شاخص ادبیات فارسی به مرور رونق گرفت.
جالب آنجاست که ترجمۀ آثار، آخرین حلقۀ بهرهگیری مردمان بالکان و خصوصاً بوسنی و هرزگوین از آثار ادبی فارسی بوده و بسیاری آثار تا قرنها به زبان اصلی، یعنی فارسی قرائت و شرح و تفسیر میشده است.
مهمترین آثار ادبی فارسی که از قرن پانزدهم در بوسنی و هرزگوین جایگاه پیدا کرد عبارتند از: مثنوی معنوی مولانا جلالالدین، گلستان و بوستان سعدی شیرازی، پندنامۀ منسوب به عطار و دیوان حافظ شیرازی.
در دورۀ عثمانی انتقال معارف و متون شرقی-اسلامی از دو طریق به بالکان صورت میگرفت؛ اوّل از طریق خیل کثیری از افراد که برای تحصیل علوم به مراکز علمی عثمانی سفر میکردند و سپس به موطن خود باز میگشتند و دوم از طریق شبکۀ گستردۀ اهل تصوف که جریان مذهب در جوامع تازه پیوسته به امپراتوری عثمانی را هدایت میکرد و از این راه متون ادبی عرفانی و صوفیانه نیز در قالب متون دینی در تکایا و مولویخانهها ترویج میشد.
به واسطۀ تأثیر ادبیات فارسی و علاقۀ به آن، نویسندگان متعددی در این مناطق آثار خود را به زبان فارسی نوشتند که از جملۀ آنها میتوان به محمود پاشا ادنی، درویش پاشا بایزیداگیچ، حسن ضیایی موستاری، نرگسی، توکلی دده، فوزی موستاری و احمد حاتم بیلوپولیاک اشاره کرد.
با عقبنشینی سپاه عثمانی و تسلط امپراتوری اتریش- مجار بر منطقه در قرن نوزدهم، زدودن سنّت عثمانی و مفاهیم فرهنگی وابسته به آن، در دستور کار قرار گرفت و به همین نسبت، حمایت حاکمیت از زبان فارسی نیز رو به کاستی نهاد. از آن دوره تا به امروز، زبان و ادبیات فارسی به لطف حمایت نخبگان علمی و مذهبی و همچنین شبکۀ گستردۀ اهل تصوف، در سطح دانشگاهی و عموم مردم، به حیات خود ادامه داده است.
حافظ در بوسنی و هرزگوین:
از آنجا که شعر فارسی از جمله دیوان حافظ در بدو آشنایی مردمان بالکان با این گنجینۀ ارزشمند، در سطح نخبگان آشنا با زبان فارسی خوانش میشده و برای عموم به زبان محل شرح و تفسیر میشده، تاریخ دقیقی را نمیتوان برای آشنایی مردم بوسنی و هرزگوین با دیوان حافظ ذکر کرد. به بیان دیگر مردمان بوسنی و هرزگوین در قرنهای پانزدهم و شانزدهم با آثار شاخص ادبیات فارسی آشنا شدند؛ درحالی که اولین ترجمهها در قرن نوزدهم اتفاق افتاد.
آنچه مسلم است، احمد سودی (متوفی 1599) که خود نیز به فارسی شعر میسروده، شرحی مفصل و ارزشمند بر دیوان حافظ به زبان ترکی نگاشته و فوزی موستاری (1675-1747) دیوان حافظ را در نیمۀ اول قرن هجدهم نزد استاد خود خوانده است.
جدا شدن بوسنی و هرزگوین از امپراتوری عثمانی و الحاق آن به اتریش- مجارستان در پایان قرن نوزدهم، رنسانس فرهنگی و ادبی بوسنیایی- اسلامی را موجب شد که طی آن ترجمۀ آثار شرقی نیز مورد توجه قرار گرفت. مترجمان مسلمان آشنا به سه زبان ترکی، عربی و فارسی در آن زمان بیشترین سهم را در این حوزه ایفا کردند و در میان ترجمههای شعر فارسی، آثار حافظ شیرازی جایگاه ویژهای داشت.
اولین ترجمۀ چاپی از اشعار حافظ با عنوان مروارید شرقی اثر یووان یووانوویچ زمای در سال ۱۸۶۱ منتشر شد. پس از ترجمۀ زمای، ترجمههای دیگری از صفوتبگ باشاگیچ، فهیم بایراکتاروویچ، جواد سلیمانپاشیچ و دیگران منتشر شدند. برخی از این ترجمهها در نشریات دورهای تا پیش از جنگ جهانی دوم چاپ شدند و برخی دیگر به صورت کتابهای مستقل انتشار یافتند.
در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم، موج جدیدی از محبوبیت متون عربی، ترکی و فارسی، بهویژه در بوسنی و هرزگوین و حتی مناطق وسیعتر، شکل گرفت. این دوره همزمان با هویّتیابی ملّی و دینی در میان بوشنیاکها بود که آنان را در جستجوی سنّتهای خود، به بازگشت به شرق سوق داد. در نتیجه، ترجمههای بیشتری از متون فارسی به زبانهای محلّی انجام شد. یکی از مهمترین ترجمههایی که در قرن بیست و یکم از زبان فارسی منتشر شد، ترجمۀ دیوان حافظ شیرازی به قلم بشیر جاکا بود.
سیر تاریخی ترجمۀ دیوان حافظ در بوسنی و هرزگوین را میتوان به این نحو خلاصه بیان کرد:
- یووان یووانوویچ زمای، مروارید شرقی، ۱۸۶۱.
- صفوتبگ باشاگیچ غزلیاتی از دیوان حافظ را ترجمه و در مجلات زاگرب از جمله پروسوِتا و پوبراتیم و همچنین در مجلات سارایوو مانند نادا، بهار، نووی بهار، گایرت و دیگر مجلات، در دورهای از سال ۱۸۹۳ تا ۱۹۲۷ منتشر کرده است.
- فهیم بایراکتاروویچ در سال ۱۹۱۳ ترجمههایی از برخی غزلیات حافظ را در مجله گایرت تحت عنوان «از حافظ» منتشر کرده است.
- جواد سلیمانپاشیچ، بازسراییهایی از دیوان حافظ، ۱۹۲۸.
- احمد آناندا، دیوان حافظ: هفتاد سحر با حافظ، ۲۰۰۴.
- بشیر جاکا، ترجمۀ دیوان حافظ شیرازی، ۲۰۰۹.
- ابتهاج نوایی، مروارید باش، مروارید شو، گلچینی از شعر فارسی از قرن دهم تا به امروز، ۲۰۱۲.
دیوان حافظ کتابخانۀ غازی خسروبیگ سارایوو:
دیوان حافظ کتابخانۀ غازی خسروبیگ سارایوو اگرچه نسخهای ما بعد صفوی است و ممکن است در ایران یک از هزاران شمرده شود، اما در بوسنی و هرزگوین به عنوان سرحد تاریخی ادب و عرفان ایرانی در اروپا، بواسطۀ بعد ادبی و هنری، دردانه است.
در کتابخانه غازی خسروبیگ در سارایوو، ۱۲ نسخه خطی از دیوان حافظ نگهداری میشود که در جلد چهارم فهرست نسخههای خطی آن کتابخانه مورد بررسی قرار گرفتهاند. (رجوع کنید به جلد چهارم، شمارگان ۳۱۶۱ تا ۳۱۷۲). بیشتر این نسخهها در قرون پانزدهم و شانزدهم میلادی استنساخ شدهاند. از میان آنها، نسخه خطی به شماره 1366 R-به دلیل زیبایی، فاخر بودن و جلوه هنری کلی، از دیگر نسخ متمایز است.
توصیف نسخه خطی[2]:
نسخه خطی شماره 1366R- (شماره فهرست ۳۱۶۵) شامل ۱۹۴ برگ با ابعاد ۲۱ × ۱۱.۵ سانتیمتر (ابعاد متن: ۱۴ × ۶ سانتیمتر) است. این نسخه به خط نستعلیق خوش با مرکب سیاه کتابت شده است و صفحه آرایی آن دوستونی و قالب نوشتار آن دفتری نویسی است که جدول کشی آن به رنگ طلا و تحریر مشکی است. عناوین بخش ها، سفید آب نویسی، طلا نویسی، لاجورد نویسی و شنگرف نویسی نوشته شده است.
کاغذ این نسخه نازک، صاف، به رنگ سفید مایل به زرد یا قهوهای روشن و بدون ته نقش و از منشأ شرقی است. برخی از برگها، بهویژه در بخش ابتدایی، آثاری از رطوبت و پوسیدگی دارند و در برخی موارد، از شیرازه جدا شدهاند.
بالای برگ نخست، یک سرلوح زیبا به شکل تاج به شیوه ی صفوی تذهیب شده است که رنگ های اصلی آن لاجورد و طلا و نقوش آن اسلیمی و ختایی است . بهجای عنوان اثر، در مرکز کتیبه با خط نستعلیق عبارت قرآنی «فَاللّهُ خَیْرٌ حافِظاً» (آیه ۶۴ سوره یوسف) سفیداب نویسی و تحریر شده است.
تزیینات درون متنی دو صفحه اول، ابرک طلایی و دندان موشی است. جلد نسخه، چرمی و اصیل است و در قسمت شیرازه آسیب دیده است. دفه های رو و پشت جلد ضربی با نقوش ابر ماری و ختایی است و زبانه یا سر طبل جلد هم با همان نقوش جلد، ضربی و طلا اندازی شده است.
اندرون جلد (آستر) مشبک با نقوش اسلیمی بر روی چرم مشکی در قالب لچک ترنج و دو سر ترنج در بالا و پایین ترنج است. لچک ها هم دقیقا همان واگیره ی ترنج میانی هستند.
تاریخ و منشاء نسخه:
اطلاعاتی در مورد کاتب، مکان یا زمان استنساخ نسخه در دست نیست. با توجه به نوع خط، کاغذ، جلد و عناصر تزئینی، احتمالاً این نسخه در قرن شانزدهم میلادی نوشته شده است. همچنین، این احتمال با توجه به نگارگری های نسخه که انسانهایی با عمامه ، کلاه قزلباش و رداهای مربوط به دوره شاه اسماعیل (حک. ۱۴۸۷-۱۵۲۴)، بنیانگذار سلسله صفوی، را نشان میدهد، تقویت میشود.
توصیف نگارگری ها:
آنچه این نسخه خطی را در میان دیگر نسخههای خطی کتابخانه غازی خسروبیگ متمایز میکند، پنج نگاره آن است که در صفحات ۳۰a، ۶۶a، ۷۶a، ۱۰۵a و ۱۳۹a قرار دارند. این مینیاتورها، که همگی ابعادی برابر با ۱۰×۵.۵ سانتیمتر دارند، در سمت چپ نسخه خطی قرار گرفتهاند. آن ها صحنه های خاصی از دیوان حافظ و البته در برخی، صحنه هایی از پنج گنج حکیم نظامی را به تصویر می کشند و با تخیل آزادانه نگارگر خلق شده اند.
متأسفانه، این نگاره ها در طول زمان بهطور قابل توجهی تیره شدهاند و برخی قسمتها به دلیل رطوبت آسیب دیدهاند، بهطوریکه تحلیل دقیق رنگهای بهکاررفته در آنها دشوار است.
- نگاره اول (صفحه 30a)
مجلس بزمی است که یک جوان و یک دختر را به همراه ملازمان و نوازندگان در باغی به تصویر می کشد.
موضوع نگاره با اشعار حافظ که در بالا و پایین نگاره کتابت شده است کاملا مطابق است.
رنگها: طلایی، سبز، آبی، زرد، قرمز، بنفش، سیاه و سفید.
- نگاره دوم (صفحه 66a)
صحنهای از منظومه ی لیلی و مجنون حکیم نظامی (شاعر قرن ششم هجری قمری) است که مجنون را در بیابانی در میان حیوانات به تصویر می کشد که شیخ سلیم به دیدارش آمده است. پشت تپه، دو نفر این صحنه را تماشا میکنند. اشکال انسانها و حیوانات با سبک ساده و رنگهای محدود به تصویر کشیده شدهاند. اشعار بالای نگاره هم به مجنون اشاره ای دارند.
رنگها: طلا، اخرایی ،لاجورد ، قرمز، بنفش، زنگار ، سیاه و سفید.
- نگاره سوم (صفحه 76a)
در نگاره سوم که داستانی از منظومه ی خسرو و شیرین حکیم نظامی است، آب تنی کردن شیرین در برکه ای را به تصویر می کشد که خسرو (پادشاه ساسانی) در حال نظاره ی آن است. اشعار بالای نگاره هم اشاره ای به خسرو و شیرین دارند.
رنگ: طلایی، قرمز، لاجورد، زرد، اخرایی، زنگار ، سیاه و سفید.
- نگاره چهارم (صفحه 105a)
نمایی از مجلس بزمی است که مورد علاقه حافظ است. افرادی که در حال نوشیدن شراب هستند و خدمه برایشان جام شراب میآورند. حالت چهرهها خنثی است و هیچ اثری از شادی در آنها دیده نمیشود. تزئینات گلهای بالای سر شخصیت مرکزی به شکل فوقالعادهای کار شده است. اشعار بالای نگاره هم با موضوع اصلی نگاره تطابق دارد.
رنگها: طلا، قرمز، آبی، زرد، نارنجی، اخرایی، بنفش، سیاه و سفید.
- نگاره پنجم (صفحه 139a)
تصویری از بازی چوگان است. در بالا و پایین این تصویر، دو دروازه قرار دارد. این صحنه نیز از پشت تپه توسط دو نفر تماشا میشود.
منشأ نسخۀ خطّی:
در صفحۀ ۱a، دو یادداشت از مالکان قبلی نسخۀ خطّی همراه با مهرهایشان عمداً پاک شده است. در یادداشت سوم آمده است که این نسخۀ خطّی توسط حافظ جینوزاده (جینیچ) وقف شده است و او بهعنوان متولی، بزرگترین پسر خود را تعیین کرده است:
«وقف این نسخۀ حافظ را به رضای خداوند و بر اساس شرایط وقف انجام داده و متولی آن را بزرگترین و عاقلترین فرزندم تعیین کردهام. من، ضعیفترین فقیران، جینوزاده، آمرزیده باد».
در زیر این یادداشت، مهر مالک با عبارت «حسبنا الله و نعم الوکیل»، محمد باقی (خدا ما را کافی است و او بهترین یاور است. محمد باقی) درج شده است.
بر اساس نسخههای خطّی پردازششده در جلد دوم فهرست نسخ خطّی، بهطور قطعی میتوان مشخص کرد که منظور از این فرد، حافظ محمد باقی، فرزند حاجی محمدآقا جینیچ است. او در استانبول تحصیل کرده و پس از بازگشت به بوسنی، در شهرهای مختلف وظیفه قضاوت را بر عهده داشته است. نام او در برخی نسخههای خطّی مربوط به سالهای ۱۷۸۸ تا ۱۸۰۱ میلادی ذکر شده است.
او همچنین دو بار بهعنوان کاتب مجموعه فتواهای احمد موستاری دیده میشود. او اولین مجموعه را در نوسینی آغاز کرده و در سارایوو در سال ۱۲۰۵ هجری قمری / ۱۷۹۱ میلادی به پایان رسانده است. نسخۀ دوم همین فتواها را در سال ۱۲۱۵ هجری قمری / ۱۸۰۰ میلادی، زمانی که بهعنوان قاضی در نووی پازار فعالیت میکرد، استنساخ کرده است.
این نسخۀ خطّی دیوان حافظ، همراه با حدود چهل نسخۀ خطّی دیگر که بهعنوان وقف خانوادگی جینیچ نگهداری میشدند، در سال ۱۲۸۴ هجری قمری / ۱۸۶۷ میلادی توسط عبدالباقی افندی جینوزاده (جینیچ) وقف عمومی شد.
نویسنده: محمد حسین انصاری[1]
[1] رایزن فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در بوسنی و هرزگوین
[1] در برنامه مرمت دیوان حافظ کتابخانه غازی خسروبیگ سارایوو و تولید فیلم مستند اشاره شده، این نهادها همکاری داشتند: کتابخانه غازی خسروبیگ سارایوو، کتابخانه آستان قدس رضوی، سفارت و رایزنی فرهنگی سفارت ج.ا.ایران در بوسنی و هرزگوین، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (اداره کل همکاری های رسانه ای و فضای مجازی و دفتر نمایندگی سازمان در خراسان رضوی)
[2] توصیف نسخه و نگاره های آن توسط استاد حسن محمدی بر اساس متن معرفی نسخه کتابخانه غازی خسروبیگ سارایوو انجام شده است.
نظر شما