در گنجینه ادبیات اردو، مرثیه از جایگاهی بسیار مهم و منحصربهفرد برخوردار است. این بدان سبب نیست که مرثیه به مذهب یا عقیدهای تعلق دارد؛ هرچند بسیاری از آثار منظوم ماندگار در ادبیات جهان با تأثرپذیری از رویدادها و باورهای مذهبی سروده شدهاند. واقعیت این است که عظمت مرثیه و همچنین سایر آثار حماسی ماندگار در ادبیات جهان نه اعتقادات مذهبی شاعران سراینده این آثار، بلکه ارزشهای انسانی وقایعی است که موضوع این آثار و روشهای بیان ادبی این واقعات است که مجموع این عوامل باعث شده تا این آثار بهعنوان آثار برتر ادبیات کلاسیک جهان و یا آثار عظیم در نوع خود شناخته شوند.
مرثیه در زبانهای فارسی و عربی سروده میشده است. مرثیههای فارسی در هند از محبوبیت بسیار برخوردار بوده و در مجالس عمومی نیز خوانده میشد. اما آیا این مرثیهها از لحاظ ادبی و هنری جایگاه و اهمیت داشتند؟ چنانکه امروزه نیز مرثیههای عربی و فارسی بهعنوان آثار مهم ادبی مورد توجه قرار نمیگیرند. پس از آن در دوره قطب شاهی دکن (هندوستان) مرثیه نگاری اردو آغاز گردید. اینکه اولین مرثیه را ”اشرف“ سرود یا ”وجهی“ یا ”محمد قلی قطب شاه“، موضوع بحث ما نیست؛ بلکه میخواهیم این موضوع را بررسی کنیم که مرثیههایی که در مدتزمانی در حدود دو قرن و نیم از زمان نخستین مرثیهسرای اردو تا دوره ”مسکین“، ”سودا“ و ”سکندر“ (مسکین، سودا و سکندر هر سه مرثیه سرا بوده اند) نگاشته شده از چه جایگاهی برخوردار بودهاند. بدیهی است که اگر فقط بیان احساسات مذهبی میتوانست چنین ارزش والایی به آثار ادبی بدهد، قطعا آثار بیشماری که تا امروز کسی با آنها آشنایی ندارد جزء مهمی از ادبیات را تشکیل میدادند. مرثیه تنها گونه ادبی اردو است که ساختار آن تغییرات و تحولات زیادی را به خود دیده است. غزل، مثنوی و قصیده نیز انواع قدیمی ادبی هستند اما ساختار آنها از ابتدا مشخص بوده است. مرثیه ساختار مشخصی نداشته در آغاز مرثیههایی که در دکن هند سروده شده بود مانند غزل مبتنی بر ابیات مفرد بود. در فارسی نیز مرثیه مانند غزل سروده میشد و ابیات آن ربطی با همدیگر نداشتند. مردم برای مجالس عزاداری مرثیه مینوشتند. هدف آنان اجر و ثواب اخروی بود. واضح است که وقتی نگاشتن، خواندن و شنیدن یک مطلب همه با انگیزه ثواب باشد، آنگاه کسانی وارد این عمل میشوند که آشنایی چندانی با هنر شاعری ندارند. به همین دلیل مرثیه از لحاظ هنری دارای اهمیتی کمتر دانسته میشد. مردم آزادانه هر نوع مرثیهای را که میخواستند میسرودند و به جنبههای زبانی و بیانی آن اعتنایی نداشتند و از آنجا که بر اثر اعتقاد مذهبی هیچ نوع انتقادی به اشتباهات وارد نمیگردید، از کاستیها و معایب این مرثیهها همواره چشمپوشی میشد.
بعضی از تذکره نگاران و شعرا به این موضوع اشارهکردهاند و ”سودا“ (مرثیه سرا) بهطور صریحی نسبت به این مسئله هشدار داده است:”لازم است که در مرثیه مرتبه و مقام را در نظر بگیرند و برای گریاندن مردم مطالبی را از خود به وجود نیاورند“. در دورههای بعدی برای بهبود مرثیه تغییراتی در ساختار آن نیز ایجاد گردید و برخلاف گذشته که مرثیه شامل چند بیت شعر بود، تلاش میشد تا در آن وقایع بهصورت مرتب و مرتبط با یکدیگر بیان گردد.
بدیهی است که قالب غزل یا قصیده برای این منظور پاسخگو نبود؛ از اینرو مرثیههای مربع سروده شدند و پس از آن قالب ترجیعبند نیز به آن افزوده شد. فایده مهم مرثیههای مربع این بود که بهوسیله آن بر وسعت بیان افزوده شد و امکان بیان یک واقعه با تمام جزئیات آن فراهم گردید و این تجربهها راه را برای رسیدن به مسدس مرثیه فراهم ساخت. این نوع مرثیهها تنها به دکن (منطقه ای در هندوستان) محدود بود. در مرثیههای درگاه ”قلی خان“ نمودهایی از مخمس و ترجیعبند را میتوان یافت.
مرثیه نگاری در قالب مسدس ابتدا در شمال هند رواج یافت. نخستین مرثیههای مسدس را ”مسکین“ و ”سودا“ سرودند. در این آثار کوشیده شده است که مرثیه از بیان جملات ساده فراتر برده و ارتقا داده شود. این مرثیهها از لحاظ تسلسل وقایع و ارتباط بین آنها بهتر از مرثیههای گذشته هستند. در این آثار در موارد متعدد بیان احساسات و نقش آفرینی نیز دیده میشود؛ اما توجه اصلی بهسوی واقعه پردازی متمرکز میباشد. در مرثیههای سودا بیشتر سعی شده است که وقایع و رویدادها به بهترین و مؤثرترین شکل ممکن بیان و انعکاس یابد؛ اما به هر حال احساس میشود که اینها تلاشهایی ابتدایی و اولیه در این راستا میباشند. با انتقال مراکز ادبی از دهلی به شهر لکنئو این سرزمین در رشد و گسترش مرثیه بسیار مؤثر واقع شد. بعد از آن ”میرخلیق“ و ”ضمیر“ (خلیق و ضمیر هر دو مرثیه سرا بودند) اصلاحاتی در ساختار ادبی مرثیه به وجود آوردند. تا قبل از آن کثرت اشتباهات لفظی موجب شده بود که ”قدرت الله شوق“ مرثیه را شایسته آن نداند که در تذکره(تذکره نام کتاب قدرت الله شوق می باشد) خود بیان نماید و سبک مرثیه نگاری مورد انتقاد شدید ”مصحفی“ (یکی از شعرا) قرار گیرد؛ اما اکنون مرثیه یک نوع ادبی جدید تبدیلشده بود. ”میر خلیق“ (مرثیه سرا) بیان رویدادها در مرثیه را بر بنیاد مستحکمی استوار ساخت و شرح سفر، وداع و شهادت را بهتفصیل بیان نمود. ”ضمیر“ (مرثیه سرا) شرح جنگ را بر مرثیه اضافه نموده و ظرفیتهای حماسی مرثیه را روشن ساخت؛ و علاوه بر این بیان کلی رویدادها را مورد توجه ویژه قرارداد؛ بهگونهای که این نوآوری را میتوان سهم وی در مرثیه نگاری به شمار آورد.
این عناصر زمینه و امکانات گسترده بیان احساسات و عواطف در مرثیه نگاری را فراهم نمود که بعدها توسط ”میر انیس“ و ”میرزا دبیر“ (میرانیس و میرزا دبیر بزرگترین مرثیه سرایان شبه قاره به شمار می روند) به تکاملیافته و به اوج رسید؛ تا جایی که دیگر امکان افزودن چیزی بر آن وجود ندارد و این دلیل واضح اوج و تکامل مرثیه نگاری اردو است. ”میرانیس“ و ”میرزا دبیر“ ساختار ظاهری مرثیه را تکمیل ننمودند بلکه تا حد امکان به ارتقای آن از نظر زبان و سبک و شیوه بیان پرداختند. به همین دلیل است که با مطالعه دقیق مرثیه میبینیم که جذابیتها و زیباییهای ویژه هر یک از قالبهای غزل، قصیده و مثنوی و شکوه آثار حماسی، همگی در آن دیده میشود و این ویژگی مرثیه نیز از عوامل تأثیرگذاری آن محسوب میشود. این اوج هنرمندی ”میرانیس“ و ”میرزا دبیر“ است که مرثیه را به یک شاهکار کامل ادبی و هنری تبدیل کردهاند و به آن قدرتی بخشیدند که هم پایه آثار ادبی جهانی قرار گیرد.
عوامل اهمیت و ویژگیهای منحصربهفرد مرثیه و دیگر آثار ادبی جهان که در آنها ادبیات مذهبی بیانشدهاند یکی است و آن عبارت از ارزشهای انسانی وقایع، افسون زبان و بیان، جذابیت و دلانگیزی سبک و شیوه بیان و تسلط کامل بر واقعهنگاری و بازتاب احساسات و عواطف میباشد. ”میرانیس“ و ”میرزا دبیر“ در مرثیه از تمام این عوامل بهره گرفتند که درنتیجه آن، امروز مرثیه در ادبیات اردو از جایگاهی منحصربهفرد برخوردار است و وسعت و تنوع مرثیه در هیچ یک از انواع ادبی دیگر اردو دیده نمیشود. این آثار نمونههایی از تاریخ فرهنگی و اجتماعی و ارزشهای والای اخلاقی دورههای خود میباشند. امروزه نیز اثرات شگفت انگیز ”میرانیس“ و ”دبیر“ بر مرثیه همچنان باقی است. افرادی در خود خانوادههای ”انیس“ و ”دبیر“ نیز دست به تلاشهایی برای ایجاد نوآوری در مرثیه زدند، اما نه ”ساقینامه“ (کتاب مرثیه) در مرثیه محبوبیت یافت و نه ”تبلیغی“ (مرثیه سرا) در این زمینه مؤثر واقع شد. در میان محبوبترین مرثیهسرایان در مرثیه نگاری جدید ”جوش ملیح آبادی“ از بیشترین محبوبیت برخوردار است. وی مرثیه را به روشی بسیار جدید به کار برد. وی قالب مسدس را در مرثیه حفظ کرد؛ اما از لحاظ موضوع از راه ”انیس“ و ”دبیر“ انحراف نموده بهجای حفظ ترتیب و تسلسل در بیان واقعات، برای نقش امام حسین علیهالسلام اهمیت قائل شد و خانواده و بستگان ایشان را بهعنوان بزرگترین سرچشمه انقلاب مطرح نمود.
در میان مرثیه نگاران جدید ”نجم آفندی“، ”رزم ردولوی“، ”نسیم امروهوی“، ”سید آل رضا“، ”رئیس امروهوی“، ”مهدی نظمی“، ”وحید اختر“، ”محسن جون پوری“ و بسیاری از شعرا را میتوان نام برد که ظرفیتهای جدیدی را در مرثیه جستجو نموده و مرثیه اردو را با زمینههای جدیدی آشنا ساختند. با وجود اهمیت مرثیه اردو، به این بخش از ادبیات بسیار کمتوجه شده است. در آوریل ۱۹۵۷ میلادی به مناسبت بزرگداشت صدمین سالگرد ”میر انیس“ فعالیتهایی در زمینه مرثیه اردو و ”میرانیس“ انجام گرفت، برنامه هایی در شهرهای مختلف به این مناسبت برگزار شد و پژوهشگران و منتقدان ”میرانیس“ شعر او را یکبار دیگر مورد تحلیل و بررسی قرار داده و به جستجوی ابعاد جدید برای شناخت ”میرانیس“ پرداختند؛ اما در تمام پژوهشها و نقدهای انجام شده در این مقالات شخصیت، سلام، رثاء و رباعیات ”میرانیس“ موردتوجه قرار داشت و مرثیه بهطورکلی مورد بررسی قرار نگرفت و با پایان این مراسم و برنامهها این موضوع یکبار دیگر به فراموشی سپرده شد.
روزنامه جنگ
نویسنده: پروفسور شارب ردولوی
نظر شما